گفتگو با ادموند بزیک درباره سرنوشت کاپیتان پرسپولیس؛
سیدجلال در مسیر کاسیاس، ژاوی و علی کریمی؟
درباره او مربی باید تصمیم بگیرد، البته نه این که به اجبار بگوید خداحافظی کن چون مربی نمیتواند این را بگوید اما او به هر حال برای فصل آینده اش برنامه ریزی میکند
به گزارش "ورزش سه"، بعد از پنج فصل درخشش متوالی در ترکیب سرخپوشان پایتخت، برخی تصور میکنند که پرسپولیس و سیدجلال حسینی به ساعت صفر نزدیک شدهاند و در پایان فصل باید تصمیم جدیدی درباره آینده رابطه همکاری خود بگیرند. سیدجلال که از لیگ دوازدهم پرسپولیسی شد، از لیگ شانزدهم با بازوبند کاپیتانی در ترکیب سرخ ها جای داشته و بی تردید یکی از مهم ترین بازیکنان این تیم در راه چهار قهرمانی متوالی لیگ برتر و موفقیت در دیگر عرصه ها بوده است.
سیدجلال و پرسپولیس در حالی شایعات بسیاری را پیرامون خود میبینند که باشگاه پرسپولیس مثل هر مجموعه دیگری در تاریخ خود جدایی ها، خداحافظی ها و کشمکش های بسیاری را تجربه کرده اما بی گمان احساسی ترین آن، خداحافظی مهدی مهدوی کیا بوده است؛ کسی که اگرچه مدت زمان زیادی پیراهن پرسپولیس را برتن نداشته اما اسطوره این باشگاه محسوب میشود و به سبب درخشش در قاره سبز، افتخار آفرینی با تیم ملی و همچنین اخلاق نیکو، محبوبیت زیادی بین طرفداران پرسپولیسی دارد. او در لیگ دوازدهم پس از دو فصل حضور در جمع سرخ ها، با تصمیم یحیی گل محمدی مبنی بر قرارگیری در فهرست مازاد مواجه شد و در نهایت به تراژیک ترین شکل ممکن چهارگوشه زمین را در پایان فینال جام حذفی بوسید و برای همیشه از فوتبال حرفه ای کنار رفت.
در آن روزها یحیی گل محمدی سرمربی پرسپولیس بود و یکی از پیشکسوتان باشگاه را هم در کنار خود میدید؛ ادموند بزیک. همتیمی سابق مهدویکیا که اعتقاد دارد یحیی در آن مقطع عجله کرد و تصمیمش درباره کنار گذاشتن مهدوی کیا اشتباه بود: «فکر میکنم این دو موضوع (سیدجلال و مهدوی کیا) موضوعاتی جدا هستند و مهدی میخواست آخر فصل خداحافظی کند. فکر میکنم یحیی کمی عجله کرد و باید تا آخر فصل صبر میکرد.»
یکی از نکات مهمی که در این باره وجود دارد، تمایز قائل شدن بین حق سرمربی برای انتخاب نفرات خود و همچنین مفهومی انتزاعی که شاید لفظ خودمانی اش «حق آب و گل» بازیکنی نظیر سیدجلال در پرسپولیس باشد. بزیک که در بطن یکی از جدایی های مهم باشگاه پرسپولیس بوده، در این باره میگوید: «یک چیز احساسی وجود دارد و یک چیز منطقی؛ ما باید منطقی نگاه کنیم. مربی حق دارد بازیکن را کنار بگذارد یا بازی دهد، بخواهد یا نخواهد چون این مربی است که با بازیکن زندگی میکند. به فرض برای من که طرفدار مهدی مهدوی کیا یا سیدجلال حسینی هستم، خداحافظی این بازیکنان یا بازی نکردنشان یک مقدار سنگین است اما کسی که تصمیم گیری میکند باشگاه و مربی است. مثلا اگر با کاسیاس کمی مدارا میکردند آن اتفاق رخ نمیداد اما دیدند که به نفع هردوست که چنین تصمیمی گرفته شود.»
اما تصمیم سرمربی باید چه باشد؟ خیلی ها اعتقاد دارند که یحیی گل محمدی باتوجه به حضور احتمالی کریم باقری در تیم ملی، باید سیدجلال را به عنوان مربی در کنار خود داشته باشد. این مدعا البته یک فرض را در پسِ خود دارد؛ این که گل محمدی قصد استفاده از او به عنوان بازیکن را ندارد. مهاجم سابق سرخ ها در این باره توضیح میدهد: «درباره او مربی باید تصمیم بگیرد، البته نه این که به اجبار بگوید خداحافظی کن چون مربی نمیتواند این را بگوید اما او به هر حال برای فصل آینده اش برنامه ریزی میکند، دو مدافع دارد که خوب بازی میکنند و تیم هم نتیجه میگیرد. اما سیدجلال در این مدت زحمت کشیده، به تیم تعصب داشته و با وجود مصدومیت بازی کرده، خیلی جاها که به او احتیاج داشتند از جان و دل مایه گذاشته و این ها نباید نادیده گرفته شوند و باید حقی هم به سیدجلال بدهیم اما در نهایت مربی تصمیم میگیرد.»
پپ گواردیولا، ژاوی ارناندس، رائول گونزالس و... همگی اسطوره های دو باشگاه مطرح اسپانیایی هستند که آخرین سال های فوتبال خود را در تیم های کمتر شناخته شده و حتی آسیایی سپری کردند؛ یعنی شاید بسیاری بگویند که اگر حقی برای بازیکن باشد، باید ابتدا توسط باشگاه های اروپایی اعمال میشد؛ بنابراین منظور بزیک از حق دقیقا چیست؟! او میگوید: «شما دارید در مورد بازیکنان و باشگاهی صحبت میکنید که کاملا حرفه ای است. خدایی نکرده توهین نشود اما ما احساسی تصمیم میگیریم. اگر شما بخواهید همه را راضی کنید، همین میشود که الان میبینید برای تیم ملی پیش آمده. اگر یحیی یا باشگاه بخواهند به حرف تمام مردم گوش کنند نمیشود. البته صددرصد باید از سیدجلال حمایت شود اما مربی هم همینطور است؛ وقتی برانکو به بن بست میخورد باشگاه را ترک میکند مگر از او موفق تر داشته ایم؟ او وقتی به یک بن بستی رسید گفت نمیخواهم کار کنم و رفت. الان سیدجلال هم نمیگویم او را نمیخواهند یا هرچیز دیگری ولی شاید او میخواهد بازی کند و جایی را انتخاب کند که در آن به او بازی میرسد. این حق اوست که برود جای دیگری بازی کند، چرا این کار را نکند وقتی توانایی اش را دارد؟ شاید الان از نظر تفکر مربی جایی در ترکیب نداشته باشد اما در تیم های دیگر فیکس باشد»
هر بازیکنی ممکن است در موقعیتی این چنینی قرار گیرد. حال اگر بازیکن دارای پایگاه اجتماعی، سابقه درخشان و چنین چیزهایی باشد، کار برای سرمربی سخت تر خواهد شد. نظیر اتفاقی که در جریان علی کریمی پیش از لیگ سیزدهم برای علی دایی رخ داد. دایی که سکان هدایت قرمزها را از یحیی گل محمدی گرفته بود، قصد داشت که تیم کهکشانی خود را برای قهرمانی در لیگ برتر ببندد و علی کریمی هیچ جایی در تفکرات او نداشت اما بسیاری از هواداران پرسپولیس معتقد بودند که سرمربی باید از خود انعطاف نشان دهد و این فرصت را به جادوگر بدهد که در تیم محبوبش خداحافظی کند؛ درخواستی که البته هرگز با موافقت برادران دایی مواجه نشد و در نهایت کریمی به تراکتور رفت و آنجا خداحافظی کرد. بزیک این موضوع را «حاد» نمیداند و با مثالی از خود تفکرش را تبیین میکند: «دوست داشتن یک چیزی است و اجبار بودن یک چیزی. من همین الان دوست دارم مربی پرسپولیس شوم اما نمیتوانم و تصمیم گیرنده من نیستم. باشگاه یا من را میخواهد یا نمیخواهد!»
با تمام این تفاسیر، باشگاه پرسپولیس و یحیی گل محمدی باید چه تصمیمی بگیرند؟ نظر ادموند بزیک را بخوانید با این توضیح که یک جمله او درباره تصمیم های مدیریتی بر اساس تفکر هواداری، نکته بسیار مهمی است: «باید با احترام کامل طرفین صحبت کنند و به نتیجه برسند. نمیخواهم این کلمه را استفاده کنم اما این که بخواهند به زور بگویند فلانی خداحافظی کن اشتباه است چون تصمیم گیرنده بازیکن است. مربی فقط میتواند بگوید من بازیکن را نمیخواهم. ما هر چند ماه یک بار مدیر عوض میکنیم، مدیران میخواهند بین مردم محبوب باشند و در مقابل هوادار قرار نگیرند، به همین خاطر بیشتر تصمیم هایشان اشتباه است. 70 درصد تصمیم های ما اشتباه است چون میدانند خدایی نکرده اتفاقی بیفتد، هواداران چه موضعی خواهند گرفت.»
تصمیم باشگاه پرسپولیس و یحیی گل محمدی هرچه که باشد، به هر حال سیدجلال یکی از بازیکنان شاخص پرسپولیس و در آینده یکی از پیشکسوت های مهم این باشگاه خواهد بود. در تاریخ پرسپولیس و دیگر باشگاه های ایرانی، پیشکسوتان اغلب نگاهی معترض نسبت به تصمیمات باشگاه در قبال خود داشته اند اما در اروپا بارها و بارها پیش آمده که پیشکسوتان نقش فعالانه در اداره باشگاه و هدایت تیم ایفا کنند؛ حال به عنوان رئیس، مدیر ورزشی، مدیر تیم، مربی، سرمربی یا هر عنوان دیگر. در نهایت سیدجلال در آینده چه نقشی باید در پرسپولیس داشته باشد؟ بزیک پاسخ میدهد: «در اروپا بازیکنانی در آن تیم زحمت کشیدند، کارهای مدیریت اجرایی و مدیریت فنی همه در دست آنهاست و باید این کار را کنند. در ایران از مربی تا مدیریت، دوست ندارند نفری که آنجاست از مربی یا مدیریت محبوب تر باشد. من این را مطمئنم و در این سال ها که کم و بیش مربیگری کردم این را کاملا احساس کردم. شما اگر 2 تا مربی پیدا کنید که دستیارهایشان از آن ها معروف تر هستند، هرچه شما بگویید! چون میترسند. مربی هم حق دارد چون ثبات نیست، ما قبلا به عرب ها خرده میگرفتیم که نتیجه گرا هستند اما الان خودمان بدتر از آن ها شده ایم.»