گلی که چیزهای زیادی پشتش پنهان بود؛
ستاره 2.5 میلیون دلاری قهرمان لیگ ایران را عوض کرد !
ستاره یک دهه قبل فوتبال ایران پس از جدایی عجیب و دلخوری از دست مسئولان استقلال اهواز، هر وقت مقابلشان قرار گرفت، گلزنی کرد و یکبار هم قهرمانی را از چنگ آنها بیرون کشید.
به گزارش "ورزش سه"، برگردیم به لیگ ششم؛ مس کرمان که در رتبه های میانی جدول رده بندی قرار داشت، برای انجام بازی ماقبل پایانی به اهواز سفر کرده بود و باید با استقلال اهوازی بازی می کرد که صدرنشین جدول رده بندی بود و جالب تر اینکه بازی پایانی دیگر تیم مدعی آن لیگ یعنی سایپا هم در هفته پایانی مقابل مس کرمان و در ورزشگاه شریعتی کرج باید برگزار می شد.
نقش اصلی آن روز اما کسی نبود جز علی مولایی؛ ستاره یک دهه پیش فوتبال ایران که اهوازی بود ولی به دلیل بی مهری مسئولان استقلال اهواز که او را از فولادخوزستان بیرون آورده بودند، سر از باشگاه مس کرمان درآورده بود تا در مقابل تیم شهرش قرار بگیرد و صحنه ای فراموش ناشدنی را در فوتبال اهواز به نام خودش بزند.
دیدار ساپیا و استقلال اهواز با یک گل به سود تیم میزبان یعنی شاگردان فیروز کریمی سپری می شد که یک شوت از راه دور توسط علی مولایی که درآستانه 20 سالگی قرار داشت، به سمت دروازه نواخته شد؛ همان شوتی که به تیرک دروازه برخورد کرد و سپس به زمین خورد؛ مولایی هنوز هم می گوید نه من، نه بازیکنان حریف و نه بازیکنان هم تیمی ام، هیچ کدام ندیدیم که آن توپ گل شده یانه ... کمک داور آن مسابقه بابک داوری بود و این صحنه را گل اعلام کرد.
این نتیجه تا پایان بازی حفظ شد و مس کرمان در هفته پایانی علیرغم اینکه علی مولایی بار دیگر یکی از بازیکنان درخشان تیمش بود و یک بار هم تیرک دروازه سایپا را لرزاند، با نتیجه 2 بر صفر نتیجه را واگذار کرد تا پیروزی استقلال اهواز مقابل یکی از تیم های همشهری هم نتیجه ای جز کسب عنوان دومی برای شاگردان فیروز کریمی نداشته باشد؛ تیمی که با سرمایه های شفیع زاده یکی از قدرتمندترین تیم های آن دوران فوتبال ایران بود و کسب نائب قهرمانی لیگ ششم که دیروز سالگرد آن بود، بالاترین عنوانی شد که کسب کرد.
با علی مولایی پس از سال ها در این مورد صحبت کردیم. او حرف هایش را اینطور آغاز کرد:« شوتی که من زدم، گفتند گل نشده است. حالا گل گرفته شد؛ به نظرم تیمی که می خواهد قهرمان شود با گچ خط دروازه اش را نباید مشخص کند؛ آن توپ هنوز هم معلوم نیست گل شده یا نه. خورد زیر طاق ولی ما فقط گرد و خاک دیدیم.»
مولایی که در همان سال ها به صورت جدی مورد توجه استقلال و پرسپولیس قرار داشت ولی مثبت شدن دوپینگش او را دو سال و نیم از فوتبال دور کرد، با تمجید از جایگیری داور گفت:« دوربین هایی که آن زمان در برنامه نود نشان نشان می داد که داور به دفاع آخر است. طبیعی هم بود که به توپ نرسید. من جای او نبودم و نمی دانم دیده یا ندیده. ولی جایگیری درستی داشت.»
علی مولایی در ادامه به رفتار غیرحرفه ای باشگاه استقلال اهواز در شب مسابقه اشاره کرد و افزود:« خود مسئولان استقلال اهواز رفتار حرفه ای نداشتند. موبایل های ما جمع شده بود و نظارت سختی روی ما وجود داشت ولی موبایل فرستاده بودند برای یکی دو تا از بازیکنان سابق استقلال اهواز. ما آن سال چند نفری بودیم که سابقه بازی در استقلال اهواز را داشتیم مثل تقی پور و آدریانو آلوز. شاید هم مسئولان باشگاه استقلال اهواز نبودند. شاید هواداران آورده بودند. این حرکت را مسئولان دیده بودند. ما را صدا زدند. دو سه نفری بودیم. گفتند این چه کاری است. اصلا ما خبر نداشتیم. هتل ما مجتمع فجر اهواز بود و پنجره های کوتاهی دارد. این حرکت حساسیت را بالا برد.»
او در ادمه به جریان بازی اشاره کرد و اینکه متهم به تبانی شده است:« نیمه اول هم من و هم همبازیانم خیلی بد بودیم. هوا خیلی گرم بود. یادم است که چند توپی لو دادم؛ کنار خط فرهاد کاظمی فحش می داد و فریاد می زد که این ها خودشان را فروخته اند. نیمه دوم رفتیم؛ بازی کردیم و سفت هم بازی کردیم؛ این بازی به نحوی دفاع از حیثیت خودمان بود. شما هم در همین موقعیت باشید، همینقدر سفت بازی می کنید تا حرف و حدیث ایجاد نشود.»
مولایی که سال گذشته با بازی در دسته دوم بازنشسته شده و این روزها در تهران مشغول تمرین دادن به بازیکنان پیش از وردشان به لیگ برتر است، حرف هایش را با گلایه از شرایط آن روزهای استقلال اهواز از سر گرفت و ادامه داد:« استقلالی ها خودشان هم مقصر بودند. خیلی از بازیکنان استقلال اهواز دوستانم بودند. میلاد میداودی و خیلی دیگر از بازیکنان آن تیم همه رفقایم بودند و در فوتبال پایه بارها باهم بازی کرده بودیم. دوست نداشتم آن اتفاق بیفتد ولی من چه کاری می توانستم بکنم.»
ادامه حرف های علی مولایی شاید همان گره گمشده این ماجرا باشد. او با اشاره به اینکه مردم اهواز فقط آن گل را می بینند به ماجراهای گذشته خودش و باشگاه استقلال اهواز اشاره کرد و گفت:« مردم فقط آن گل را می بینند. دوست خودم میلاد میداوودی پست می گذارد و اسم من را می آورد و کلی به من فحش می دهند. من فوتبالم را از فولاد شروع کردم ولی پولم را بخشیدم و به استقلال اهواز رفتم. چرا ؟ چون به من وعده دادند که بازی می کنی. بعد خیلی راحت گفتند شما را نمی خواهیم؛ برو استقلال کیش. آن زمان استقلال کیش تیم دوم استقلال اهواز بود. رفتم استقلال کیش و مدتی در لیگ یک بازی کردم. دو سه بازی کردم و چون چند پیشنهاد برای من آمد باز من را بیرون کردند. باقری نیا در جریان بود و آقای سهراب بختیاری زاده کاپیتان فولاد هم به من زنگ زد. گفت این رفتار درست نبوده و خیلی به من کمک کرد. بعد به دیهیم اهواز رفتم و عملکرد خوبی داشتم و چند پیشنهاد گرفتم که در نهایت مس کرمان را انتخاب کردم. می خواهم بگویم این گل یک چیزهای پشتش دارد. مگر می شود شما بچه 17 ساله را بنشینید زیر پایش و بعد اینطور برخورد کنید. من با تیم فولاد بودم که با خواهرزاده شفیع زاده باشگاه می رفتم و در دانشگاه آزاد هم بازی می کردم. در پایه های فولاد هم کاپیتان بودم و همه می دانستند که وینکو من را به تیم بزرگسالان برده است ولی زیر پای من نشستند و من را از تیم فولاد که کلی قهرمانی با این تیم داشتم جدا کردند و بعد هم به تیم راهم ندادند. سوالم این است؟ وقتی من را نمی خواستند، چرا من را بردند و زیر پای من نشستند. آقای رضائیان گفت که این بچه فولاداست. هنوز هم عکس هایم در باشگاه است.»
ادامه حرف های علی مولایی انتقاد از سیستم مدیریتی باشگاه فولاد در آن زمان بود. او با اشاره به اینکه مربیان خارجی بابت کشف کردن استعداد به دلار پاداش می گرفتند، توضیح داد:« این روش باعث شده بود که هیچ کدام از مربیان خارجی فولاد خوزستان، بازیکنان مربیان دیگر را قبول نداشته باشند.در این سیستم مربی خارجی اگر بازیکن رو می کرد، پاداش دلاری می گرفت. این باعث شد که لوکا با بازیکن های وینکو خوب نباشد. وینکو هم با بازیکن های لوکا. وقتی فرانچیچ آمد من را به دفاع میانی برد. فرانچیچ سعی می کرد جوان های خودش را بیاورد. مثلا لوکا با بازیکن های وینکو مشکل داشت؛ چون در تیم ملی قدیمی شده بودند و پاداش می گرفتند؛ این را همه خبرنگاران قدیمی می دادند.»
حرف های پایانی علی مولایی گلایه از باشگاه مس کرمان بود و با اشاره به این نکته که در ماجرای دوپینگ و محرومیت دو سال و نیمه او را تنها گذشته اند، عنوان کرد:« یادم می آید شب قبل از بازی با صبا مریض بودم؛ به من قرص و آمپول زدند؛ فردا بازی کردم؛ گل زدم پنالتی هم گرفتم که ان بازیکن برزیلی ما خرابش کرد. بعد از اینکه محرومیت من درآمد، اما خاک را فقط روی من و آقای کاظمی ریختند. تنهایی به جلسه فدراسیون رفتم. گفتند تو گردن بگیر، ما کارهایت را پیگیری می کنیم؛ من هم اعتماد کردم. خب چند سال تمام پول من را سر وقت می ریختند. از قراردادم هم بیشتر می گرفتم. شماره 10 من را در استادیوم می چرخاندند. میگفتند از طریق وزیر پیگیری می کنیم. این کار را ولی خودشان کرده بودند و داروها را خودشان به ما می دادند. آقای اسلامیان در جریان ریز کارهای من هستند. من را پرسپولیس و استقلال می خواستند. با هر دو تیم استقلال و پرسپولیس وقتی محروم شدم، قرارداد داخلی بستم ولی پول کمتری نسبت به سپاهان می دادند. آقای اسلامیان گفت برو سپاهان و پول خوبی هم دادند. طبق قانون حق تمرین نداشتم ولی با سپاهان تمرین می کردم. آقای ساکت تا فیفا هم رفت ولی با من لج کرده بودند. اصلا من بدشانس هم بودم. بازیکنی مثل من در لیگ دوپینگ کرده بود ولی یک سال بیشتر محرومیت نکشید؛ من ولی دقیقا دو سال و نیم از فوتبال دور شدم. الاهلی به من 2.5 میلیون دلار پیشنهاد داد ولی با مس کرمان قرارداد داشتم. آقای مانوسی فر مدیر برنامه های من بود و می تواند در این مورد شهادت بدهد.»