از گرفتن پیراهن رونالدو تا فحش اسپانیایی به سوارز!

به گزارش "ورزش سه"، داوری کردن در مسابقاتی که ابرستاره‌های دنیای فوتبال در آن حضور دارند برای هر داوری دشوار است. مارک کلاتن‌برگ، داور سرشناس انگلیسی که سابقه قضاوت در ر قابتهای برگی مثل لیگ برتر، چمپیونزلیگ، فینال جام ملتهای اروپا و فینال المپیک را دارد در مصاحبه با روزنامه انگلیسی دیلی‌میل به بیان خاطرات خود از  سه ستاره بزرگ فوتبال، کریستیانو رونالدو، لیونل مسی و لوئیس سوارز پرداخته.

کریستیانو رونالدو

خصوصیتی که من در رونالدو واقعا تحسین می‌کنم توانایی او برای درخشش بیشتر در زمانهایی است که تیمش به او نیاز دارد.

من وقتی او جوان بود در لیگ برتر بازی‌هایش را قضاوت کرده‌ام. بعد که هم در رئال بود داور بازی‌هایش بوده‌ام. وقتی رونالدو در زمین حضور دارد شما به عنوان داور می‌دانید که با ستاره‌ای واقعا منحصربفرد در زمین هستید که می‌تواند نتیجه بازی را در هر لحظه عوض کند.

من با کریستیانو رابطه خیلی خوبی داشتم. بعد از فینال یورو2016 وقتی برای گرفتن مدالم از پله‌ها بالا می‌رفتم، او سعی کرد دستم را بگیرد و من را در آغوش بکشد. این نشان دهنده میزان احترامی بود که ما برای هم قائل بودیم.

وقتی او در آن فینال مصدوم شد من ناراحت شدم چون آن بازی بازیکن بزرگی را از دست داده بود. ولی من هرگز با او متفاوت از دیگران رفتار نمی‌کردم و فکر کنم علت رابطه خوبمان همین بود. بعد از یک بازی پیراهنی را به اتاقم آوردند که رویش نوشته شده بود:" برای مارک، با بهترین آرزوها. کریستیانو رونالدو". من اصلا از او پیراهن نخواسته بودم. این ژست قشنگی از طرف او بود. فکر کنم من هیچوقت به او کارت ندادم. شاید علت فرستادن پیراهن هم همین بود.

اولین باری که دیدار رئال مادرید را قضاوت کردم، یادم هست ایکر کاسیاس یک کرنر ارسالی را گرفت و آنها با سه پاس به گل رسیدند. وقتی گل زده شد من هنوز از خط نیمه رد نشده بودم! ولی این از همان کارهایی است که بازیکنان بزرگی مثل رونالدو می‌توانند بکنند. او خیلی سریع و دقیق بود. برای من اصلا عجیب نیست که رئال مادرید بدون او دیگر آن تیم سابق نیست.

من در فینال چمپیونزلیگ 2016 که پنالتی پشت آن پنالتی تعیین‌کننده ایستاد داور مسابقه بودم. تنها چیزی که در ذهنم می‌گذشت این بود که بعد از زدن ضربه پنالتی باید توپ را بردارم. ولی می‌دانستم که توپ را باید از کجا بردارم. از درون دروازه. رونالدو آن بازی خوب کار نکرده بود و از نظر جسمی کاملا آماده نبود ولی با اینحال من می‌دانستم که او هنوز هم کریستیانو رونالدو است.

لیونل مسی

اولین بار که در یک بازی که لیونل مسی حضور داشت داور بودم، واقعا شوکه شدم. بازی بارسلونا و پاری سن ژرمن بود. یادم هست که پیش خودم می‌گفتم وای خدای من، این باورکردنی نیست.

یک داور معمولا توپ را دنبال می‌کند ولی وقتی مسی در زمین است ممکن است توپ را حتی با چشم نتوانید دنبال کنید. حالا تصور کنید چه بلایی سر مدافعین می‌آید. وقتی  تو صاحب تو می‌شد مجبور می‌شدم روش تحلیل خودم را تغییر دهم. او آنقدر باتکنیک بود که حریف سعی می‌کرد به هر شکل و طریقی متوقفش کند، گاهی با خطا کردن و زدن پایش و گاهی با خطای بالاتنه.

من در نیمه اول بازی مقابل پاری سن ژرمن به مسی هشدار دادم چرا که پایش را روی پای یک بازیکن حریف گذاشته بود. ولی او هرگز نه از من شکایتی داشت نه چیزی گفت. در واقع اصلا با من هیچ کشمکشی نداشت. مسی شخصیتش اینطور است. با اینحال یک داور وقتی در بازی‌ای حضور دارد که مسی در آن است هیجان‌زده می‌شود. چون می‌داند که آن بازی خاص می‌شود.

لوئیس سوارز

اولین بازی من با او زمانی بود که بازیکن آژاکس بود و چهار گل زد. وقتی برگشتم خانه به دوستانم گفتم عجب بازیکنی، او باورکردنی نیست. سوارز البته یک وجه تاریک هم داشت، درست مثل دیگو کاستا. ولی استعدادش بی‌نظیر بود.

وقتی لیورپول او را خرید من هیجان‌زده شدم چون می‌دانستم چه بازیکن استثنایی‌ای دارد به لیگ برتر می‌آید. ولی سوارز همیشه پرریسک بازی می‌کند و شما به عنوان داور باید مدیریتش کنید.

سوارز همیشه با داور اسپانیایی صحبت می‌کند ولی من که در همه جای دنیا داوری کرده‌ام کلمات فحش به زبان اسپانیایی را بلدم و این جور مواقع یکی دو کلمه در پاسخ فحش‌هایش میگفتم. وقتی این را می‌دید، شوکه می‌شد!

خیلی‌ها از قوانین فوتبال حرف می‌زنند، بله، این درست است ولی داوری به نظر من بیشتر به معنای مدیریت بازی و بازیکنان است. داور باید کمک کند تا این محصول، یعنی بازی، به بهترین شکل ممکن عرضه شود. داور باید بداند بازیکنانی مثل سوارز را چطور مدیریت کند. چون اگر نتوانید، در ادامه با مشکلات زیادی مواجه می‌شوید.