رییس بنیاد فیفا در مصاحبه اختصاصی با ورزش سه
حرفهای خواندنی ژورکائف؛ از بیرانوند تا تماشاگران زن ایرانی
ستاره سابق تیم ملی فرانسه و مدیرعامل بنیاد خیریه فیفا تاکید کرد که حضور بانوان در ورزشگاههای ایران تنها نباید به بازیهای ملی محدود شود.
به گزارش "ورزش سه"، یوری ژورکائف جمعهشنبه شب مهمان ویژه تلویزیون اینترنتی آنتن بود و با پژمان نوزاد به گفتوگوی جذاب و مفصلی پرداخت که مشروح صحبتهای آنها را در زیر میخوانید:
* اسم من پژمان نوزاد هست که از استودیوی مصاحبه در کالیفرنیا در خدمتتون هستم. مهمان ویژه امروز من، یوری ژورکائف هست. مدیرعامل بنیاد خیریه فیفا. یوری به عنوان یه فوتبالیست سابقه درخشانی داره. او در جام جهانی ۱۹۹۸ با فرانسه قهرمان دنیا شد، همینطور با ۸۲ بازی و ۲۸ گل یکی از بهترین بازیکنان اروپا و فرانسه تا به امروز هست. من هم فوتبال بازی کردم و با فوتبال بزرگ شدم. هر جا که میرفتیم، یوری نام بزرگی داشت؛ نه فقط به خاطر سبک بازیش، بلکه به خاطر شخصیتش هم بود. کاملا مشخص بود که چرا فیفا تصمیم گرفت یوری ژورکائف مدیرعامل بنیاد خیریه فیفا باشه که واقعا بنیاد مهمی هم هست و قراره دربارهاش حرف بزنیم.
- سلام؛ فکر میکنم از آخرین باری که همدیگه رو در پاریس دیدیم جهان دستخوش تغییرات زیادی ناشی از ویروس کرونا بوده.
* بهمون بگو کجایی؟ با ویروس کرونا چیکار میکنی؟
- به آشپزخونه من خوش اومدین! من در لیون هستم. در کنار خانوادهام هستم، در کنار پدر و مادرم. میدونین که اونها دارن پیر میشن و منم در واقع نمیخواستم کنار اونها زندگی کنم، فقط بهشون نزدیک هستم، اما نمیدونیم چه اتفاقی میفته، دلمون میخواد اینجا باشیم و به هم کمک کنیم. هفته دیگه پیش بچههام میرم و برمیگردم؛ میخوام با بچه هام هم وقت بگذرونم.
* بچههات چند سالشونه؟
یکیشون ۲۶ سالشه، یکیشون ۲۳.
* تو که خیلی جوونی.
- بله. یکیشون ۲۶، یکیشون ۲۳ و یکیشون ۲۰ سالشه. یکی از دخترهام در آمریکا درس میخونه.
* الان کار مدیرعامل بنیاد خیریه فیفا که مسئولیتهای زیادی هم داره چیه؟ به بینندگان ما بگو که روزها رو چطور میگذرونی؟ کارهای روزانهات چیه؟
- روزهای شلوغی هست. ما از خونه بیرون نمیریم، اما با تیممون سخت داریم کار میکنیم چون این کاری هست که نیاز به طرحریزی داره. من از ماه سپتامبر در اینجا قرارداد امضاء کردم و از اون موقع ما روی استراتژی و چشمانداز این بنیاد کار کردیم. چون این بنیاد در سال ۲۰۱۸ کارش رو شروع کرد، اون موقع فقط چند تا برنامه داشت و خواسته فیفا و رئیس فیفا، جانی اینفانتینو این بود که بنیاد بسیار فعال باشه. میخواستن بنیاد قدرتمندی باشه و اساس و پایه قدرتمندی داشته باشه. ما هم روی استراتژی این بنیاد کار میکنیم و استراتژِی بنیاد رو برای ۱۰ سال آینده مشخص کردیم. در عین حال من دارم تیمم رو هم میسازم. برنامههام رو دارم تدوین میکنم. هر روز من با تیمم از ساعت ۱۰ صبح تا ۶ یا ۷ بعدازظهر واقعا سرمون شلوغه و داریم روی پروژههای مختلف کار میکنیم.
* میتونی برامون به طور خلاصه بگی که هدف و چشم انداز این بنیاد چی هست؟
- چشمانداز ما این هست که اولین بنیاد ورزشی در دنیا باشیم، اینه که بتونیم جهانی بشیم. ما دو تا نام بزرگ رو با خودمون داریم. اولیش فیفا هست. وقتی درباره فیفا حرف میزنیم، یعنی داریم از فوتبال میگیم و ما هم خود فوتبال هستیم. فیفا هم همه جا هست. ما سازمانی هستیم که ۲۱۱ نفر عضو داره که بیشتر از سازمان ملل هست؛ ما واقعا میخواستیم شبیه آژانسی مثل سازمان ملل و دیگر سازمانهای بزرگ، اولین آژانس دنیا در این زمینه باشیم؛ نه اینکه بخوایم اولین باشیم، بیشتر میخوایم همه جا حضور داشته باشیم. میخوایم همه قارهها رو پوشش بدیم و مطمئن بشیم که میتونیم کمک کنیم. این اولین چیزی هست که بنیاد بهش فکر میکنه.
- میتونیم یه لیست از افراد داشته باشیم که بتونیم بهشون کمک کنیم. اول این پاسخم گفتم که دو تا نام بزرگ با ماست، اولیش فیفا هست و دومیش بنیاد این کلمه "بنیاد" خیلی مهم هست و نیاز داریم که ازش استفاده کنیم چون این کلمه چیزیه که با اون میشه به مردم رسید. مردم پیش ما نمیان، ما هستیم که به سراغ مردم میریم. این کاری هست که در بنیاد فیفا انجام میدیم.
* اخیرا دیدم که سفری به رواندا داشتی، میدونم که این هم بخشی از اهداف و برنامه هایی هست که داری. ویدیویی دیدم که فوتبالیستها با تو بازی میکنن و خیلی خوب بود که میدیدیم فوتبال چه کار مهمی میتونه در جامعه انجام بده. میتونه هیجان ایجاد کنه. مردم رو کنار هم جمع کنه. میتونی درباره این سفر بهمون بگی و اینکه اهداف و دستاوردهات در اون چی بود؟
- قبل از این بحران، در سه ماه من به ۲۹ کشور رفتم. به ۲۹ کشور سفر کردم و وزرا و مسئولین زیادی رو دیدم، با افراد زیادی ملاقات کردم. این نبود که فقط اونها رو ببینم و دست بدیم و یه عکس هم باهم بگیریم. من فهمیدم که اونها به این دیدار نیاز داشتن. چیزی که در این بنیاد وجود داره اینه که میشه در شیوه کار کردن عمیق شد. دو راه هست. میتونین بگین که میخواین دنیا رو بگیرین و چند تا برنامه رو هم شروع کنیم و خیلی هم راحت میتونیم با هم کار کنیم یا اون کاری کنیم که من دارم الان با بنیاد انجام میدم و اونم اینه که به اون کشورها بریم و این مسئولین رو ببینیم. وقتی مسئولین رو میبینیم، میفهمیم که به چه چیزهایی نیاز داریم؛ مخصوصا در رواندا یا حالا هر کشور دیگهای.
- آخرین کشوری که رفتم، میانمار بود و بعدش به رواندا رفتم. میتونیم قدرت فوتبال رو ببینیم. مردم واقعا براشون مهمه و قدرت فوتبال رو درک میکنن. سیاست هم دخیل بوده، چون با رئیس جمهور رواندا دیدار کردم. او خیلی براش مهم بود که برای مردمش چه اتفاقی میفته. این موضوع مهمیه. این چیزیه که نباید ازش غافل بشیم. الان این فرصت هست که فوتبال خیلی قدرتمند بشه، گاهی این قدرت بیشتر هم میشه، نمیشه انکار کرد که قدرت فوتبال زیاد هست. اونقدر قوی هست که میشه در راه درست ازش استفاده کرد و ما هم باید ازش بهره ببریم. خیلی خوبه، فکر میکنم موضوع مهمیه که باید بهش پرداخته بشه و میدونم که فوتبال میتونه کشورها رو با هم متحد کنه و میتونه تاثیرگذار باشه.
* واقعا قدردان کاری که داری میکنی، هستم. رفتن به کشورهایی به این زیادی کار سادهای نیست، مخصوصا رسیدگی بهشون. میخوام حالا بحث رو به تاثیر کرونا روی فوتبال ببرم؛ مخصوصا با برنامه زمانیای که فیفا داده؛ میدونم که داریم همه چیز رو به تعویق میندازیم، میشه نظرت رو بگی که چه اتفاقی میفته؟ هواداران باید منتظر چی باشن؟ آیا میتونن به استادیومها برن؟ یورو رو که به سال بعد موکول کردیم، بگو چه چیزهایی در مورد استراتژی فیفا بعد از کرونا میدونی؟
- اولین استراتژی ما سلامتی و امنیت مردم هست. تا وقتی مطمئن نشیم که حضور مردم در استادیومها خطری نداره و ایمن هست، شروعی نخواهیم داشت. فکر میکنم سلامتی مردم از بازی مهمتره، بعد از اون بستگی به کشورها و قاره ها داره. شاید ماه جولای یا آگوست(اواسط مرداد یا شهریور)، بتونیم کار رو مجددا از سر بگیریم. شاید در آفریقا و آمریکا بشه این زمان شروع کرد. در آمریکای جنوبی ضربه بزرگی به خاطر ویروس کرونا میخوریم. چیزی که مهمه اینه که مطمئن بشیم که همه پتانسیل و شیوه یکسانی برای شروع داشته باشن و بتونیم کار رو ادامه بدیم. خیلی مهمه که در این بحران باهم متحد باشیم. اینطور نیست که اروپا جدا و آفریقا هم جدا باشه، آسیا هم جدا باشه یا آمریکا هم کار خودش رو بکنه، ما باید مطمئن بشیم که تمام فدراسیونها متحد هستن و باهم کار میکنن. این موضوع خیلی مهمه، نه فقط به خاطر کیفیت فوتبال، چون هر چقدر هم که فصل عقب بیفته، سه ماه یا چهار ماه، ما باز هم زمان داریم. مشکلی نیست، فقط مشکل منابع رو داریم، اما در مورد زمان، هیچ چیز تغییر نمیکنه. سه ماه یا چهار ماه عقب بیفته، میتونیم مثل یورو سال دیگه کار رو دنبال کنیم، المپیک رو هم به سال بعد موکول کردیم، اما این چیزیه که باید درنظر بگیریم و بهش عمل کنیم.
* خوشحالم که این رو میشنوم. این آخرین موضوع درباره وضعیت کلی فوتبال در جهان هست و نمیتونم از تو دربارهاش نپرسم. نظرت درباره کمک داور ویدیویی و نحوه اجراش چی هست؟ میدونم که در لیگ انگلیس زیاد دوستش ندارن، اما در ایتالیا و اسپانیا دوستش دارن. نظر شخصی تو چیه؟
- میدونی چطوریه؟ من هیچوقت خودم رو ازش جدا ندونستم، اما همیشه وقتی اشتباه میشه بیشتر دوست دارم
* دوست داری؟
- بله چون اشتباه بخشی از این بازی هست. اگه فوتبالیست باشی، میفهمی که اینها واقعا بخشی از بازی هستن. فوتبال یه علم مطلق نیست و اشتباهات بخشی از بازی هستن. میدونم چیزی که دارم میگم خیلی حیاتی هست و خیلی سخته چون وقتی که به سود شما نباشه، به مشکل برمیخورین و اینطوری سخت میشه، مخصوصا وقتی بازی یه کشور در برابر یه کشور دیگه است و بازیها در سطح ملی انجام میشه/ در جام جهانی یه اشتباه پیش میاد و قهرمانی رو از دست میدین، میتونین صعود نکنین و بازی رو ببازین؛ چیزی که در مورد کمک داور ویدیویی خوبه، اینه که در زمین دیگه جنجالی دور داور ایجاد نمیشه. داور الان در جایگاهی قرار داره که میتونه راحت و خیلی حرفهایتر از قبل در زمین حضور داشته باشه. قبلا فشار زیادی روی داوران بود. شاید الان کمتر شده باشه.
* ممنونم، اما بهعنوان یه فوتبالیست من ترجیح میدادم کمک داوری ویدیویی نبود... نظرت درباره سفرت به ایران چی بود؟ سفرت چطور بود؟ از چی این کشور خوشت اومد؟
- عالی بود. خوبیش اینه که من مدتی در ارمنستان بودم و ایران و ارمنستان هم بهم نزدیک هستن چون میدونین ریشه ارمنی هم دارم و از یروان به تهران رفتم. خیلی نزدیک هستن، اونقدر که اول میخواستم با ماشین برم، اما گفتن نه خیلی دور میشه و پیچیده است. این اولین تجربه حضورم در ایران بود. اول بگم دوستان ایرانی زیادی دارم، وقتی در نیویورک زندگی میکردم و همچنین در پاریس، دوستان ایرانی داشتم چون ایرانیان زیادی در پاریس و نیویورک زندگی میکردن و همیشه تفکرات و سنتها و شیوه برخوردشون با خانواده و احترام به همدیگه برام جالب بود و موضوع مهمی هم هست. اول خیلی هیجان زده بودم که به ایران میرم، اما هدف سفر عالی بود. اولین بار بود که تونستیم نشون بدیم میتونیم باهم کاری انجام بدیم و اون هم باز کردن استادیوم به روی زنان در یه بازی ملی بود که بعد از ۳۹ سال یا ۴۰ سال این اتفاق میفتاد که به زنان اجازه داده میشد به استادیوم بیان. واقعا باورنکردنی بود باعث افتخار من بود که این کار رو کردم. این اولین تجربه من بود که بهعنوان مدیر بنیاد به ایران برم و همیشه هم در خاطرم خواهد موند.
* عالیه. میدونم وقتی به اونجا رفتی در شبکههای اجتماعی درباره زنان غوغا بود و متشکرم که این سفر رو میسر کردی. الان فیفا در چه موضعی نسبت به این موضوع گرفته؟ میدونم که میخواین مطمئن بشین زنان به استادیوم میرن. سوالی که دارم اینه که فقط قراره برای بازیهای ملی این اتفاق بیفته؟ یا در بازیهای خانگی هم ممکن هست؟
- برای همه بازیها باید اینطور باشه؛ همه بازیها، اما خب باید کار از یه جایی شروع بشه. میدونم که مخالفتهایی وجود داره که میگن چرا فقط ۵ هزار زن میتونن در استادیوم باشن، اما این تازه شروعشه. باید از یه جایی شروع کرد. فقط ۵ هزار نفر نیست، میتونه به ۱۰ هزار نفر هم برسه. بعدش ممکنه کلا آزاد بشه و زنان هم بتونن بلیت بخرن و به تعداد محدود نشه.
- اتفاق مهمی که در این سفر افتاد، این نبود که نشون بدیم خیلی قدرتمندیم چون فیفا هستیم نه! ما با فدراسیون رابطه نزدیکی داریم، با دولت هم همینطور. باید یه چیزی رو بدونیم، فوتبال برای زنان و مردان هست، برای دختران و پسران هم هست؛ برای همه هست، برای رنگ پوست خاصی نیست؛ برای نژاد خاصی نیست، برای جنسیت خاصی نیست؛ فقط فوتباله! و فوتبال هم برای همه کشورها مهم هست. بازی هم بازی فوقالعادهای بود، تماشاگران واقعا عالی بودن؛ بازیکنان هم گلهای زیادی زدن و بعد از گل به سوی زنان میرفتن و با اونها شادی میکردن.
* میدونم. ویدیوش رو دیدم که خیلی خوب بود؛ میدونی که اون زمان ویلموتس مربی بود و الان دیگه اونجا نیست.
- میدونم. قبل از بازی در رختکن بودم چون من با ویلموتس بازی کردم، او دوست خوب منه؛ قبل از بازی احوالش رو پرسیدم و از دیدن من خوشحال شد. میدونم که دیگه مربی اونجا نیست.
* فکر میکنم ما باید تو رو برای هر بازی در ایران دعوت کنیم چون اونقدر حضورت خوش شانسی میاره که تونستیم ۱۴ تا گل بزنیم.
- بله عالی بود. از اون موقع به بعد من از اتفاقاتی که در ایران میفته باخبر هستم و میدونم که گاهی با وجود تحریمهای بینالمللی کار سادهای نیست که با فدراسیون ایران ارتباط برقرار کرد، اما از نزدیک رسیدگی میکنم و دنبال میکنم که در ایران درباره زنان چی میگذره و فقط هم موضوع زنان نیست، همه موضوعات در جامعه فوتبال رو دنبال میکنم.
* عالیه. صحبت اینه که این کشور ۸۰ میلیون جمعیت داره که اشتیاق زیادی برای فوتبال دارن و همواره در حال تولید بازیکنان فوقالعادهای هم هستیم؛ حالا اگه تو مسئول فدراسیون فوتبال بودی، سه تا از کارهایی که میکردی تا مطمئن بشی ایران یکی از بهترینهای دنیا میشه چی هست؟
- فکر میکنم قانون اول اینه که برنامههای زیرساختی داشته باشیم. های زیرساختی چیزیه که مردم دوست دارن. از عبارتش استفاده کنن چون خوب به نظر میرسه، اما ما در فوتبال زمان نداریم. همه چیز همین الان هست. الان نیازه که بازیکنان ۱۷ یا ۲۰ ساله داشته باشن که همین الان بازی کنن، اما برای این بازیکنان ۱۷، ۲۰ یا ۲۵ ساله باید از قبل برنامهای تدوین شده باشه که بتونن مشهور بشن یا بازیکنان خوبی بشن. این برنامه حداقل ۵ یا ۶ سال طول میکشه. هر چقدر جوانتر باشن و شروع کنین، بهتر میشه بازیکنان باکیفیت تربیت کرد، اما وقتی با فدراسیون یا باشگاهها صحبت میکنیم میگن که ما همین الان میخوایم این اتفاق بیفته، همین الان بازیکن خوبی باشه که بتونه گل بزنه. برنامههای زیرساختی اولین نکته است بعدش فکر میکنم چیزی که مهم هست اینه که وقتی میگم زیرساخت، منظورم برای همه باهم هست، نمیخوام زنان و مردان را جدا کنم.
- دومین مورد اینه که بین بازیکنان نوجوان، لیگ درست کنن؛ لیگها میتونن از مدارس شروع بشن، میتونن از مدرسه استفاده کنن و بین مدارس بازی کنن؛ مثل آمریکا، در انگلیس هم دارن این کار رو میکنن.
* اما چرا فقط در آمریکا از ورزش در مدرسه اینطور استفاده میکنن؟
- باید در همه جهان از این ویژگی استفاده کنیم. وقتی برای مدرسهات بازی میکنی، افتخار میکنی که این کار رو داری انجام میدی، حتی اگه در مدرسه دانشآموز خوبی هم نباشی، بازی کردن برای مدرسه برات اتفاق مثبتی میشه؛ فکر میکنم باید این رقابت رو سازماندهی کنیم، فیفا هم در این کار عالی هست. اولین چیزی که برای این کار باید داشته باشین، برنامه راهبردیه. نمیشه همینطوری رفت و هر کاری کرد. واقعا یه برنامه مناسب نیاز داره، بعدش در سطوح بالاتر کار ساده میشه. شروع کار سختترین مرحله است؛ سخته که زیربنا رو بشه ساخت.
* بله میفهمم. ممنونم. هیچ یک از بازیکنان ایرانی رو میشناسی که فکر میکنی آینده درخشانی داشته باشه؟
- بازی ای که ازشون تماشا میکردم در برابر کامبوج بود، که ۱۴ گل زدن؛ دروازهبان همیشه یکی از بهترینها بوده.
* بیرانوند؟
- بله، دقیقا. خیلی شگفتزده شدم. با اینکه حریف زیاد قدرتمند نبود، اما از شیوه بازی ایران خوشم اومد. همین که میبینیم همیشه ایران به جام جهانی صعود کرده و کسی دعوتش نکرده، خودش همه چیز رو نشون میده. ایران کشوری هست که فوتبال قدرتمندی داره و باید در همین سطح ادامه بده، با اون برنامههای زیرساختی که مهم هم هستن، میتونن موفق باشن.
* بله درسته. مخصوصا با استعدادهایی که در ایران داریم، زیرساختها خیلی مهم هستن. آخرین سوالی که ازت دارم اینه که گفتی که دوستان ایرانی زیادی در نیویورک و پاریس داری. تا حالا غذای ایرانی خوردی؟
- همیشه روز عید غذای ایرانی خوردم. سال نوی ایرانی.
* چه غذایی خوردی؟
- عید ایرانیها در موزه متروپولیتان همیشه بهترین مهمونی ممکن بوده من همیشه با دوستام اونجا هستم. اونها همیشه من رو دعوت میکنن.
* غذای ایرانی ای هست که مورد علاقهات باشه؟
- پژمان باورت نمیشه. تصور کن در موزه متروپولیتان همه جا شمع هست، غذا هم همه جا هست و میدونی که ارمنیها هم هر دوی اینها رو دوست دارن. واقعا به نظر من عالی هست. من همه رو امتحان کردم.
* میخوام درباره خودت حرف بزنم؛ تو در سال ۱۹۹۸ با فرانسه قهرمان دنیا شدی؛ از اون موقع بازی چقدر تغییر کرده؟ منظورم خود بازی در زمین هست...
- منظورت سطح بازی در زمین هست؟
* سطح بازی چطور شده؟ سریع شده یا همونه؟ چه تغییری کرده؟
- شاید سال ۹۸ تمرکز کمتری بر مالکیت توپ داشتیم، الان در تیمهای بزرگ همه میخوان مالکیت توپ رو داشته باشن و میخوان که قبل از خلق موقعیت، پاسهای زیادی بهم بدن. فوتبال ما مستقیمتر بود. تفاوت بزرگ در زمان من این بود که بازیکنان تکنیکی بیشتر بودن. وقتی میگم بازیکنان تکنیکی منظورم اینه که ورزشکارانی بودن که خوب تمرین میکردن، ما ورزیده بودیم، اما الان بیشتر قدرت بازیکن در دریبل زدن مهمه. شاید به همین خاطر همه عاشق مسی، رونالدو و نیمار هستن.
* چرا؟
- چون بازیکنی بعد اونها نیست که بتونه خوب دریبل کنه. در زمان من، در هر تیم حداقل سه یا چهار بازیکن تکنیکی سطح بالا بودن که میتونستن تفاوت ایجاد کنن.
* جالبه؛ مثلا راجع به لیورپول حرف بزنیم.
- یکی از تیمهای مورد علاقه من لیورپول هست. صلاح، مانه و فیرمینو بازیکنان واقعا خوبی هستن.
* چرا خوب هستن؟
- چون سریع هستن، قوی هستن، دفاع میکنن، حمله میکنن، در دریبل هم خوب هستن. در کل بازیکنان دریبلی خوبی هستن. بهترین دریبل رو ندارن، اما الان بهترین خط حمله هستن چون هر سه تا باهم خوب کار میکنن. فوتبال مدرن از نظر من همینه. فوتبال مدرن نیازمند مربیان خوبی هست که بتونن بازیکنان رو کنار هم به خوبی بازی بدن.
* جالبه. فرانسه ۱۹۹۸ در برابر فرانسه ۲۰۱۸، کدومشون میبرن؟
- فرانسه ۲۰۱۸ همه پسران ما هستن. اونها با ما بزرگ شدن؛ به هر حال هر دوشون قهرمان دنیا هستن. فکر میکنم متفاوتن چون ما وقتی قهرمان شدیم میانگین سن تیم بالاتر بود و تجربه بیشتری نسبت به این نسل جدید داشتیم، اما جالبه چون اونها دقیقا همون چیزی رو ارائه دادن که فوتبال امروز هست. فرانسه بازیکنان خوبی داره، بازیکنان تکنیکی خوبی دار، اما مهمترین چیز اینه که بازیکنان ورزیدهای داره.
* اسم مستعارت، "مار" (اسنیک) هست. چرا؟ چه کسی این اسم رو برای تو انتخاب کرد؟ چرا این اسم رو برات انتخاب کردن؟
- در موناکو آرسن ونگر مربی من بود. من گرونترین خریدی بودم که از دسته یک به لیگ اصلی میومدم. در موناکو انتظارات زیادی از من داشتن؛ هم باشگاه، هم بازیکنان، هم هواداران؛ هر روز فکر میکردم چطوری میتونم بهتر باشم؛ بازیکن بهتری باشم؛ بعد جلسات تمرین، اضافه کاری میکردم؛ میموندم و انقدر به تیرک میزدم. از دروازهبان دوم میخواستم که بمونه و اونقدر شوت میزدم، ۴۵ دقیقه فقط شوت میزدم. شوت میزدم و گل میزدم، توپ هر بار به صورت مارپیچ به سمت تور میرفت. دروازهبان هم اونقدر خوب بود که مثل مارپیچ و تاب میخورد. در موناکو بازیکنان زیادی داشتیم که در تیم ملی بودن؛ وقتی من به فرانسه رفتم تا با تیم ملی بازی کنم، همه کسایی که با من بازی میکردن به من میگفتن «مار» و این ملی شد و همه از اون به بعد من رو «مار» صدا میکردن.
* عالیه. میدونم، در این باره خونده بودم و به نظرم باورنکردنی بود. بهترین گلی که تا حالا زدی کدوم گل بوده؟
- در اینتر.
* اینتر؟ کدوم گل؟
- در برابر رم.
* اون گل قیچی برگردون؟
- آره همون. هواداران اینتر، این گل رو گل قرن نامیدن و روی بلیط فصل اون رو حک کردن. اونها تصویرش رو روی بلیط اون فصل گذاشتن. یه سال بعدش جالب بود، من هنوز بلیطش رو دارم.
* واقعا؟
- بله. هنوز دارمش.
* واقعا جالبه. نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم؛ میدونم که سوال سختیه، اما همیشه شنیدیم که یوری یکی از بهترین بازیکنان در تیم ۱۱ نفره منتخب هست؛ اگه تو بخوای بهترین تیم ۱۱ نفره رو انتخاب کنی، چه کسانی رو انتخاب میکنی؟ مثلا برای سیستم ۲-۴-۴ چه کسی رو انتخاب میکردی؟ دروازهبان، مدافع، هافبک و مهاجم.
- بازیکنانی رو انتخاب میکنم که با من بازی کردن. باشه؟ اینطوری سادهتره. دروازهبان رو بارتز انتخاب میکنم. در دفاع بلان...
* از تیم ملی فرانسه انتخاب نکن!
- نه! از اونجا نمیگم؛ بلان رو میذاشتم، دسایی رو میذاشتم؛ زانتی رو سمت راست میذاشتم و در سمت چپ هم، پتی رو بازی میدادم.
* چرا؟
- چون امانوئل پتی در موناکو با من کارش رو شروع کرد، ۱۷ سالش هم بود. مدافع هم بودو. بعد در هافبک هم پل اینس. پل اینس در اینتر با من بازی میکرد، عالی بود. انگلیسی بود؛ به جز پل اینس، در هافبک پاتریک ویرا، زیدان و خودم. ببخشید که خودم رو توی تیم گذاشتم.
* عالیه؛ عاشق اعتماد به نفست هستم!
در خط حمله هم رونالدو، و تری آنری رو میذارم
* وای! عالیه... من درباره تو میخوندم و برام جالب بود که تو فوتبال بازی میکردی و حالا یه سازمان بزرگ رو اداره میکنی، اما دیدم که یه آهنگ هم به اسم «در درون خودت زندگی کن» خوندی. در این باره برامون بگو؟
- میدونی وقتی کسی چیزی ازتون میخواد، همیشه جذبش میکنین. من خوانندههای فرانسوی زیادی رو میشناسم. رابطه بین یه بازیکن فوتبال و یه هنرمند اینجوریه که هنرمند همیشه دوست داره که یه فوتبالیست باشه و ما هم دوست داریم هنرمند بشیم؛ مثلا در خواننده، این رابطه وجود داره. منم شانس این رو داشتم که با خوانندگان زیادی ملاقات کنم و تجربیاتمون رو باهم درمیون بذاریم. به صورتی که اونها من رو روی صحنه ببرن و منم اونها رو به زمین بیارم. یه روز یه نفر ازم خواست که یه تک آهنگ بخونم و منم قبول کردم و از فرصت استفاده کردم و گفتم که البته که این کار رو میکنم. یه کلیپ ساختن، خیلی باحال بود. اوقات خوشی رو گذروندیم.
* جالبه؛ من میتونم اینجا بشینم و ساعتها باهات صحبت کنم. اونقدر حرف برای گفتن داری، چیزهای زیادی میدونی. یه دید جهانی نسبت به این بازی داری. فکر میکنم هر جا که بری نام تو با فوتبال مرتبط خواهد بود. باعث افتخارم بود که باهات صحبت کردم. امیدوارم که خیلیها از کار شما در بنیاد فیفا حمایت کنن. میدونم که کاری که شما انجام میدین چقدر مهم هست و اگه من هم کمکی ازم برمیومد، لطفا بهم بگو. نمیدونم چی بگم، فقط میخوام ازت خیلی تشکر کنم که وقتت رو به ما دادی.
فکر میکنم مهمه که در زندگی رابطه های خوب داشته باشیم، نه اینکه صرفا برای بحث کاری، باشه چون اینطوری سادهتره؛ ساده است که برای کار کردن آدمها رو ملاقات کرد؛ فقط باید مطمئن بشیم که چه کاری میتونیم باهم دیگه بکنیم و چطوری میتونیم از چیزهایی که تو میدونی، من میدونم، استفاده کنیم تا به کسانی که دارن رنج میکشن کمک کنیم چون اونها شانس این رو ندارن که در محیط خوبی رشد کنن. شانس و این چیزا رو ندارن و به نظرم وظیفه ماست؛ نه فقط من، چون شاید من فقط پرچمدار هستم، من لیدر شدم. اما میخوام به دوستان و خانوادهام بگم، لیدرها محبوبترین افراد نیستن، که مثلا بیشتر گل زده باشن؛ لیدرها میتونن هر کسی باشن. میتونین شما باشین؛ میتونه دخترتون باشه.
* شما نقش لیدر رو بازی میکنین و مهم هم همین هست. لیدر بودن مسئولیت شما رو نشون میده.
- مسئولیت من رو نشون میده؛ هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشم، سعی میکنم وظیفهام رو انجام بدم؛ قهوهام رو بخورم و فکر کنم که مسئولیت امروزم چی هست؛ قدم به قدم پیش میرم. مهمه که این جامعه رو خلق کنیم. چرا داریم این جامعه رو درست میکنیم؟ میخوایم به مردم کمک کنیم. امروز من مسئول یه سازمان بزرگ یعنی بنیاد فیفا هستم . ما برامون مهم هست که چطوری میتونیم از طریق فوتبال به مردم کمک کنیم. این چیزی بود که میخواستم بهت بگم
* واقعا متشکرم. خیلی ارزشمنده. فکر میکنم تو خیلی الهامبخش هستی. بازم خیلی ازت ممنونم. امیدوارم به زودی ببینمت و باهم غذای ایرانی بخوریم.
- بریم ایران، اونجا بریم!