کد خبر : 1667766 | 21 بهمن 1398 ساعت 17:54 | 11.9K بازدید | 0 دیدگاه

همه آنچه که بر سهراب گذشت؛

بختیاری‌زاده: جای‌ من در تیمی که لیدرش فحاشی می‌کند نیست!

سرمربی سابق استقلال خوزستان علت استعفای ناگهانی خود را حضور تعدادی از لیدرهای تیم دانست که بازیکنان و دستیارانش را به خاطر منافع خودشان مورد فحاشی قرار می‌دادند.

بختیاری‌زاده: جای‌ من در تیمی که لیدرش فحاشی می‌کند نیست!

به گزارش "ورزش سه"، سهراب بختیاری زاده مدافع اسبقِ خوزستانی و خوشنام تیم ملی و استقلال تهران که هدایت تیم فوتبال استقلال خوزستان را بر عهده داشت هفته گذشته پس از شکست ناباورانه مقابل آلومینیوم اراک تن به یک استعفای ناگهانی داد. در شرایطی که نتایج این تیم پس از حضور او پیشرفت قابل قبولی پیدا کرده بود و دلیلی برای استعفای این مدافع سال‌های نه چندان دور تیم ملی وجود نداشت.

 

شنیده ها حاکی از آن است که گویا بعد از اتمام بازی مقابل آلومینیوم اراک که منجر به شکست یک بر صفر خانگی این تیم شده بود، تعدادی از هواداران خوزستانی تحت تاثیر چند لیدر باشگاه،  بعضی از بازیکنان و همچنین کادر فنی را مورد اهانت قرار دادند و با توجه به تذکرات زیادی که پیش از این بختیاری زاده راجع به این موضوع داده بود دیگر طاقتش طاق شد و ترجیح داد که بلافاصله بعد از پایان این دیدار استعفایش را تقدیم مدیران باشگاه کند.

وی که به مدت یک هفته در خصوص جزییات این استعفا سکوت اختیار کرده بود امروز طی مصاحبه‌ای با خبرنگار ورزش سه درباره اتفاقاتی که وی را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد، گفت:« باید در درجه اول بگویم که پس از اینکه تیم در هفته های ابتدایی نتیجه لازم را نگرفت تصمیم گرفتم که این مسئولیت خطیر را با توجه به علاقه زیادی که نسبت به این تیم داشتم در میانه راه بپذیرم، در عین حال که می‌دانستم باید با مشکلات زیادی روبرو شوم.

 

اما به هر حال ما توانستیم پله پله و آرام آرام نهایت استفاده را از تمرینات و بازی‌ها ببریم و همچنین تا حد زیادی موفق شدم  همزمان نظم و انضباط تیمی را چه در داخل زمین و چه در بیرون از آن و در تمامی ارکان باشگاه از بازیکن ها گرفته تا کادر پزشکی و تدارکات تیم جا بیندازم تا آنچه که دلخواه خودم هست را در باشگاهی که قلبا دوستش دارم را به اجرا در بیاورم.

 

وی در ادامه افزود: بهترین زمانی را که روی آن حساب کرده بودم زمان نیم فصل مسابقات بود چرا که در این زمان علاوه بر انجام تمرینات و بازی‌های تدارکاتی می‌توانستیم بازیکنانی را با توجه به نقاط ضعفمان به خدمت بگیریم.

من بعد از اولین مسابقه مقابل ملوان بندر انزلی که خوشبختانه با برد ما همراه شد با مدیریت باشگاه جلسه ای برگزار کردم چون معتقد بودم تیم از لحاظ فنی به چهار تا پنج بازیکن برای رفع نقاط ضعفش  احتیاج دارد، این در شرایطی بود که ما یک بازی خارج از خانه را برده بودیم اما بلافاصله بعد از رسیدن به اهواز به مدیریت باشگاه درخواستم را ارائه دادم.

 

 سهراب بختیاری زاده با اشاره به مشکلات مالی استقلال خوزستان اظهار داشت: تیم استقلال خوزستان با توجه به مشکلات مالی زیادی که داشت در نیم فصل مجبور شد  به خاطر بسته نشدن پنجره نقل و انتقالاتی، پرداخت بدهی هایی که از سال‌های قبل مانده بود را در اولویت مالی قرار دهد، که انصافاً با تلاش مضاعف این بدهی ها پرداخت شد که  همین جا اعلام می‌کنم کار بسیار مثبتی هم بود. با این اوصاف من توانستم تنها سید محمد حسینی و علی کیانی فر از سرخ پوشان و حسین بهرامی از شیراز را با مبالغی بسیار ناچیز به جمع تیم اضافه کنم . این را هم خاطر نشان کنم که این بازیکنان پیشنهادات بسیار بهتری به نسبت درخواست ما داشتند که صرفا به خاطر لطفشان به بنده، ترجیح دادند به استقلال خوزستان بیایند.

 

او در ادامه بیان کرد: با این توضیحات با خودم کنار آمدم و تصمیم گرفتم حالا که باشگاه از توان مالی به علت رفع محرومیت برخوردار نیست، نیمی از جذب بازیکنان را به بازیکنان بومی زیر ۲۱سال اختصاص دهم همچنانکه این کار را انجام دادم و بازیکنان بسیار مستعدی را یافتم که قطعا نام آنها را به زودی خواهید شنید و این ها مواردی بود که من در نیم فصل انجام دادم.

 

سهراب با اعلام برنامه هایی که در نیم فصل داشت و انجام نشد گفت: ما به دنبال برگزاری یک اردوی یک هفته ای در تهران  بودیم که آن را هم به همان دلیل مشکلات مالی از دست دادیم، متأسفانه حتی دو بازی تدارکاتی ای که قرار بود انجام دهیم را باز هم به دلیل نداشتن بودجه کافی از انجامش صرف نظر کردیم و ما عملا نیم فصلی را که در واقع  حساب ویژه‌ای رویش باز کرده بودیم بدون حتی یک بازی تدارکاتی و جذب بازیکنان مورد نظر از دست دادیم و در هفته اول نیم فصل دوم به مصاف بادرانی رفتیم که از نظر امکانات و بازیکن دست کمی از یک تیم لیگ برتری ندارد که خدا را شکر آن بازی را هم با برد پشت سر گذاشتیم.

 

1475144

 

او در ادامه افزود: هر حال من با تمامی این مشکلاتی که عنوان کردم کنار آمده بودم، چرا که مسئولیت این تیم را پذیرفته بودم و بهانه نمی‌گرفتم، اما یک بحثی در  این میان از ابتدا با تیم من مثل خوره همراه بود و تبدیل به بزرگترین مشکل ما شده بود و آن هم بحث لیدرهای تیم بود. یعنی از اولین روزی که من به تیم آمدم این لیدرها در روز مسابقه در ورزشگاه حاضر می شدند و در نهایت تأسف فارغ از هر نتیجه‌ای به دستیاران من و تعدادی از بازیکنان توهین می‌کردند و در نهایت تأسف فردای مسابقه هم سر تمرین می آمدند و به همین نحو باز هم توهین‌ها را ادامه می‌دادند.

 

من چندین و چند بار این مساله را با مدیران باشگاه در میان گذاشتم و خواهش کردم که این موضوع را مدیریت کنند، به آنها گفتم که اگر این دو نفر لیدر باشگاه محسوب می شوند، لیدری که جزیی از باشگاه به شمار می آید یعنی مثل همه حقوق و پاداش دریافت می کند پس باید تحت کنترل شما باشند اما این قضیه در نهایت  کنترل نشد بلکه بارها و بارها تکرار هم شد تا آخرین بازی مقابل آلومینیوم اراک.

 بختیاری زاده که دل خونی از این چند لیدر باشگاه داشت در ادامه تصریح کرد: ما هفته قبل از این بازی (آلومینیوم) سپیدرود را در خانه خودش شکست داده بودیم اما این دو نفر باز هم  دست از فحاشی به بازیکنانی که ما در نیم فصل جذب کرده بودیم برنداشتند. اینکه این عده به دنبال چه چیزی بودند را نمی‌خواهم موشکافی کنم اما می‌دانستم به دنبال منافع خودشان هستند.

 

من بعد از بازی مقابل سپیدرود باز هم با مدیران باشگاه و حتی خود لیدر ها جلسه گذاشتم  و اعلام کردم که این داستان را کنترل کنند ولی توضیحات مدیران باز هم من را قانع نکرد. در جلسه ای که با لیدرها گذاشتم در نهایت تعجب، پایشان را فراتر گذاشتند و به من می‌گفتند که چه بازیکنانی بازی بکنند و چه بازیکنانی روی نیمکت بنشینند.

من می‌خواهم از گفتن این ماجراها نتیجه بگیرم تا مردم و علاقه مندان و هواداران استقلال خوزستان متوجه شوند که چرا من استعفا دادم.

 

 بازیکن پرسابقه تیم ملی در دهه هشتاد در خصوص ماجراهای روز آخر هم اظهار داشت: ما در بازی مقابل آلومینیوم که واقعا می توانستیم تیم برنده میدان باشیم  و یک پنالتی صد درصد ما را نگرفتند قبل از اینکه گلی دریافت کنیم همان عده همراه با دوستانشان به جای اینکه تیم را تشویق کنند شروع به توهین به تعدادی از بازیکنان ما مثل علی کیانی فر و میثم فرزانه کردند تا اینکه ما بعد از  دقیقه ۶۰ گل خوردیم و نتوانستیم جبران کنیم و بازی را واگذار کردیم. زمانی که من از استادیوم خارج می شدم باز هم توهین‌ها و فحاشی ها ادامه داشت تا آنکه من به خانه آمدم و استعفایم را به طور شفاهی به مدیر عامل اعلام کردم.

پس از آن مدیران به منزل من آمدند تا بنده را به ادامه همکاری قانع کنند که من آنها را با احترام نپذیرفتم چون که قصد نداشتم با مدیران تیم روبرو شوم و در خصوص مسایلی که بارها و بارها  جلسه گذاشتم بخواهم چند باره صحبت کنم، برای من استعفا قطعی بود و فردای آن روز هم نامه استعفا را برای مدیر عامل تیم فرستادم.

 

وی با اشاره با پذیرش اعتراض و انتقاد و حتی توهین تماشاگران خاطرنشان کرد: ولی یک بحثی اینجا وجود دارد که باید به آن اشاره کنم. اولا که تماشاگر وقتی تیمش می‌بازد و یا بد بازی می کند آن هم در خانه حق دارد اعتراض و انتقاد کند حتی در برخی از موارد خودش را با توهین تخلیه کند، ولی مردم و طرفداران بدانند که این چند نفر که لیدر خود باشگاه هستند اگر بخواهند با هر نتیجه‌ای بیایند فحاشی کنند و فردای روز بازی سر تمرینات حاضر شوند و در تمام شرایط در کنار تیم حضور پیدا کند از داخل هتل گرفته تا فرودگاه، این برای من قابل هضم نبود و این مسأله دلیل اصلی استعفای من بود وگرنه به هیچ وجه منکر اعتراضات تماشاگران نیستم و نبودم و اعتراض را حق تماشاگران می دانم. اما اینکه لیدر توهین کند و فردا در کنار مدیر عامل حاضر شود دیگر این یک حرکت وقیحانه و غیر قابل قبول است. من می‌توانستم مثل بعضی از مربیان چشمهایم را ببندم و کارم را انجام بدهم و پیش بروم اما من نمیتوانم تحمل کنم که بازیکنانم فحش ناموسی بشنود و من کارم را بدون اینکه به روی خودم بیاورم انجام دهم. چطور می‌توانم بپذیرم آن آقایانی که از سوت آغاز بازی تا انتها به تیمم توهین می کنند فردای توهیناتشان در کنار تیم باشند. این موضوع باعث شد من از تیمی که خیلی دوستش دارم و برایش زحمت کشیدم کنار بروم و با وجود اصرار های زیاد مسئولان باشگاه که شدیداً خواهان بازگشت من بودند از استعفایم صرف نظر نکنم چون به هیچ عنوان به دنبال گرفتن امتیازی از باشگاه نبودم.

 

سهراب فوتبال ایران در پایان گفت: باز هم می‌گویم تماشاگر حق دارد اما لیدر باشگاه حق ندارد توهین کند و فردا سر جلسه تمرین حضور داشته باشد.

این تمام این تمام اتفاقاتی بود که در این مدت افتاد و باعث شد من از تیمی که زحمت زیادی برای آن کشیدم جدا شوم. برای من شخصیت تیمی، شخصیت افراد و همه ارکان انضباطی تیم مهم بود و من تلاشم را می کردم که به بازیکنانم بفهمانیم که ما یک خانواده هستیم اما از من نخواهید تن به کاری دهم که خارج از اصول و قواعدی است که در تمامی این سال‌ها از بزرگانم یاد گرفته‌ام.

 

دیدگاه‌ها