بهترین اتفاق برای بارسا؛ امسال جام نبرند
بحران اخیر در بارسلونا که با پاسخ مسی به مصاحبه اریک آبیدال بالا گرفته نشاندهنده بحرانی است که سابقهاش تنها به روزهای اخیر محدود نمیشود.
به گزارش "ورزش سه"، بعد از پشت سر گذاشتن یک دهه بسیار موفق برای پروژه بارسلونا حالا به نظر میرسد روند خودتخریبی در این باشگاه آغاز شده است. مارکا در یادداشتی درباره بحران بارسلونا اولین قربانی بحران اخیر در این تیم را کیکه ستین، سرمربی جدید این تیم میداند و معتقد است برای ستین خیلی بهتر میبود اگر در روستای خود در کنار گاوهایش میماند و راهی بارسا نمیشد. چرا که رویای او برای تمرین دادن بارسلونا به زودی به یک کابوس تبدیل خواهد شد.
کیکه ستین صاحب تیمی شده که منابعش به حداقل رسیده و رختکنی دارد که در آن جنگ قدرت در جریان است. رختکنی با چند بازیکن بزرگ بدون انگیزه که به خاطر موفقیتهای بسیار زیاد در دوران ورزشی خود به حد اشباع رسیدهاند. به این ترتیب است که بزرگترین فرصت کیکه ستین به زودی به بزرگترین ناکامی او تبدیل خواهد شد.
دومین عامل مهم در بحران اخیر بارسلونا به ریاست بارتومئو رئیس این باشگاه برمیگردد. رئیسی که احتمالا تا یک سال دیگر روی صندلی ریاست این تیم نخواهد بود و به احتمال زیاد باشگاه با برگزاری یک انتخاب زودهنگام برای جانشین او تصمیم خواهد گرفت. برای اولین بار پس از مدتها به نظر میرسد بارسا مسیر حرکت خود را به درستی نمیشناسد. مدیریت کلان تیم فاقد ابتکار در تصمیمسازی است و برخی تصمیمهای عجیب مدیریت در ماههای اخیر به شدت سوال برانگیز بوده است.
اما سومین عامل مهم در این بحران بدون تردید به بازیکنان بارسا برمیگردد. در اولین نگاه چند نام بزرگ به ذهن میرسد که این روزها رختکن بارسلونا را به قلمرو غیر قابل نفوذشان تبدیل کردهاند. بازیکنان استثناییای که روزهای درخشانی داشتهاند ولی حالا در شرایطی نه چندان خوب به سر برده و برای ایجاد انگیزه و کنار آمدن با رقابت درون تیمی دچار مشکل شدهاند. بازیکنانی که از حضورشان در ترکیب مطمئن هستند ولی دیگر نه عطش قهرمانی و کسب افتخار دارند و نه میتوانند به فشارهای جدید واکنش درستی نشان بدهند.
بحران اخیر بارسلونا میوهای نیست که یک شبه روییده باشد. این بحران تنها با صحبتهای آبیدال شعلهور نشده است. حتی اخراج والورده هم نقطه شروع این بحران نبوده است. این بحران سابقهای طولانی دارد. با اینکه ممکن است یک قهرمانی بزرگ، مثلا قهرمانی در چمپیونزلیگ بتواند واقعیت را برای یک فصل دیگر بپوشاند ولی بارسلونا چارهای جز روبرو شدن واقعی و صریح با بحران ساختاریای که با آن مواجه است نخواهد داشت.