تک ستاره فوتبال ایران در لیگ جزیره
جهانبخش؛ آرزوهایمان را برآورده کن!
حالا ما فوتبالیستی را در لیگ جزیره داریم که انتظارمان از او نه چند سال بازی در انگلستان که برآورده کردن آرزوهای هفتگیمان است؛ یک بار شوت تماشایی به بورنموث، یک بار دیگر قیچی برگردان به چلسی و هفته های بعد درخشش در بندر لیورپول و شهر منچستر و...
به گزارش "ورزش سه"، تابلوی تعویض یک ساعت و هشت دقیقه بعد از سوت شروع مسابقه بالا رفت و شماره 16 به جای شماره 18 وارد زمین شد. یک تعویض عادی برای طرفداران برایتون که البته در ایران همه برایش لحظه شماری میکردند و انتظار داشتند گوینده استادیوم، زودتر از این ها ورود علیرضا جهانبخش به چمن ورزشگاه آمکس را اعلام کند.
اما 22 دقیقه هم زمان کمی نبود. برای علیرضا جهانبخش که 18 بازی روی نیمکت نشست و فقط تمرین کرد، این زمان مثل یک شمش طلا بود که البته او میخواست تمامش را مال خود کند. جهانبخش از همان ابتدا تلاشگر ظاهر شد و پیش از آن گل قیچی برگردان که از دیدنش سیر نمیشویم، دو بار دیگر هم دروازه کپا را تهدید کرد، یک خطا گرفت و چند موقعیت نیز به وجود آورد اما لحظه ویژه برای او، هواداران برایتون و البته فوتبال دوستان ایرانی، در دقیقه 84 بود. جایی که توپ در آسمان محوطه جریمه چلسی قرار داشت و علیرضا نیز پشت به دروازه بود اما یک آن تصمیم گرفت که ضربه را از همان جا به سمت دروازه بزند و این همان لحظه ای بود که گزارشگران انگلیسی و عربی هم مثل کپا آریزابالاگا و آن سه هوادار پسر بچه برایتونی، زبانشان بند آمد و فقط یک جمله را تکرار کردند...
حالا که از What a goal گفتن گزارشگر انگلیسی و فریادهای گزارشگر عربی لذت میبریم و از جای خالی یک جمله ناب توسط عادل فردوسی پور برای توصیف گل در آن لحظه افسوس میخوریم، بیشتر به لذت و ارزش گل علیرضا جهانبخش پی بردهایم. البته که گل های اشکان دژاگه و تک گل آندرانیک تیموریان در لیگ جزیره باعث شده تا با این حس غریبه نباشیم، اما دو گل پشت سر هم علیرضا، همه ما را امیدوار کرده که انقدر از این گل ها تجربه کنیم که دیگر برایمان تکراری باشد و مثلا یادمان نیاید در یک شب سرد پاییزی (سال 1392)، گل اشکان دژاگه به تاتنهام بود که دلمان را گرم و خیالمان را از حضور یک ستاره بین المللی در تیم ملی، راحت کرد.
اما درخشش متوالی با پیراهن برایتون و گلزنی در این شهر و آن شهر انگلستان، تمام آن چیزی نیست که ما از علیرضا جهانبخش میخواهیم. این بخشی از کاری است که او باید بکند تا راه خود را ادامه دهد و به پیراهن غول های جزیره برسد؛ همان راهی که از کوچه پس کوچه های قزوین آغاز شد و به زمین تمرین داماش و لیگ ایران و کمی بعدتر به تیم های یکی از یکی بزرگتر اردیویسه هلند رسید و باعث شد تا علی جهان، مورد توجه انگلیسی ها قرار بگیرد و به تک نماینده فوتبال ایران در «پریمیر لیگ» تبدیل شود.
حتی در این یک و نیم سالی که جهانبخش خط تیره گل و پاس گل را از جلوی آمار خود خط نزد هم، کمتر کسی پیدا میشد که به توانایی اش شک کند. وقتی فن پیج های تیم برایتون، علیه ستاره 22 میلیون یورویی مینوشتند، در قسمت نظرات تعداد ایرانی هایی که 34 گل او در AZ به عنوان یک وینگر را پیش میکشیدند و به طرفداران برایتون آلبیون میتاختند بسیار بیشتر از طرفداران این تیم بودند که در مذمت این خرید گران قیمت کامنت میگذاشتند.
همین حالا نیز این ماجرای کامنت ها ادامه دارد. پس از این که روزنامه دیلی میل و البته گراهام پاتر گل جهانبخش را گل دهه (decade) نامید، حالا هواداران دیگر تیم های انگلیسی نیز به تمجید از آن پرداخته اند و البته بر روزنامه نگار دیلی میل ایراد میگیرند که چرا از گل کریستیانو رونالدو و مسی و... عبور کرد و به گل جهانبخش چنین لقبی داد.
به هر حال برای ما که همیشه آرزوهای دست نیافته زیاد داریم و خود را همان پسر بچه ای میدانیم که مستحق بهترین روزها در دوره جوانی است، علیرضا نقش یک مرهم را بازی میکند. مثل پدر و مادر یا خواهر و برادری که خود به آرزوهایشان نرسیده اند اما از تهِ دل میخواهند که پسر و برادرشان هر روز و هر هفته بدرخشد و آن ها از تهِ دل بخندند و خود را در موفقیت های او ببینند.
این روزها که برق خوشحالی کمتر گذرش به چشم ما میرسد، این علیرضا جهانبخش است که باید گالری ها را هر هفته آپدیت کند و آن قدر گل بزند و پاس گل بدهد که عکس خوشحالی علی دایی، مهدی مهدوی کیا و علی کریمی به چلسی و یوونتوس و دورتموند پایین و پایین تر برود. این علیرضا جهانبخش است که بدون توقف، باید پیش برود و دوباره این چنین گل بزند و روی زمین بنشیند و چشم هایش را ببندد و به روزهای سخت فکر کند؛ درست برعکس ما هواداران دو آتشه اش در ایران.
محمد همتی