مهدی خسروی: پدر و مادرم از اتفاقات اخیر ذوق کردند
کمپین عمومی برای بازگرداندن بوکسور کولبر به دامن ورزش
بوکسوری که کولبری میکند، حالا در انتظار عملی شدن وعده مسئولان است تا دیگر مجبور نشود هر هفته چند روز بدن درد را به خاطر یک شغل پردردسر تحمل کند.

به گزارش "ورزش سه"، رسانهای شدن کولبری ملیپوش بوکس ایران و صحبتهای او مبنی بر اینکه مجبور است برای گذراندن زندگی این شغل سخت را دنبال کند، نه تنها جامعه بوکس بلکه خیلی از علاقه مندان به ورزش را تحت تاثیر قرار داد.
مهدی خسروی 20 ساله که به خاطر حضور در یک خانواده پرجمعیت مجبور بوده از نوجوانی برای تامین هزینههای خود کار کند، این روزها علاوه بر اینکه تمرین بوکس و تحصیل خود را در دانشگاه پیگیری میکند، مجبور است هفتهای 2 بار به کولبری در ارتفاعات مریوان بپردازد تا درآمدی 200 هزار تومانی از این طریق به دست بیاورد.
بعد از اینکه تصاویری از کولبری این ملیپوش بوکس در فضای مجازی منتشر شد، "ورزش سه" این موضوع را از طریق مصاحبه با سرمربی تیم ملی و رییس فدراسیون بوکس پیگیری کرد. حسین ثوری، رییس فدراسیون بوکس قول پیگیری این ماجرا را با نامه نگاری و از طریق اداره کل ورزش و جوانان کردستان داد.
خود این بوکسور جوان از تماسهای مکرر مردم با او در یکی، 2 روز اخیر خبر می دهد که قصد کمک به او را دارند. به نظر می رسد کمپینی برای بازگرداندن مهدی خسروی از دامنه های کوهستان به دامن ورزش در حال شکلگیری است که مسئولان ورزش هم باید امضای خود را زیر آن ثبت کنند.
به همین بهانه دقایقی با مهدی خسروی، ملیپوش جوان بوکس ایران همکلام شدیم تا از آخرین وضعیت زندگی او و اتفاقاتی که بعد از انتشار خبر کولبریاش رخ داده، باخبر شویم.
در انتخابی تیم ملی اول شدم، اما اعزامم نکردند
من از 16 سالگی بوکس را شروع کردم و بعد از 2 ماه توانستم قهرمان استان شوم. یک سال بعد در مسابقات کشوری جوانان شرکت کردم و آنجا بعد از اینکه 2 مسابقه را بردم، به خاطر آسیب دیدگی انصراف دادم. بعد از آن به خاطر مشکلات مالی یک سال بوکس را تعطیل کردم. دوباره از سال 97 در مسابقات کشوری بزرگسالان شرکت کردم و به جعفر ناصری شاد که 6 بار قهرمان ایران شده، باختم. با این وجود در دوره آقای احدی به تیم ملی دعوت شدم و در انتخابی درون اردویی هم اول شدم، اما به هیچ مسابقه بین المللی اعزامم نکردند چون مدال نداشتم. سپس در انتخابی تیم ملی امید شرکت کردم و اول شدم. الان هم عضو تیم ملی امید هستم.
آخرین بار 4 روز قبل کولبری کردم
هنوز هم شرایط خوبی ندارم و آخرین بار 4 روز قبل کولبری کردم. من این کار را از 15 سالگی و قبل از اینکه وارد بوکس شوم، انجام می دادم. برای تمرین بوکس هم مجبورم هزینه کنم و تا مریوان بروم چون در داخل شهرکی که ما هستیم، باشگاه دیگر فعالیتی ندارد. الان 20 ساله هستم و اگر از سوی مسئولان حمایت می شدم، مجبور نبودم کولبری کنم. همین الان اگر به فکر بیفتند، دیر است چون من در سالهای اخیر خیلی زجر کشیدم. همزمان هم ورزش میکنم، هم کار میکنم و هم دانشجوی ترم سوم علوم تربیتی هستم.
یک شغل بدهند، تا المپیک پیش میروم
از فدراسیون انتظار دارم مرا حمایت کند. اگر حمایت شوم، میتوانم تا مسابقات جهانی و المپیک پیش بروم و مدال بگیرم. این پتانسیل را در خودم می بینم. بیشتر از همه دوست دارم به من یک شغل درست و حسابی بدهند، نه اینکه یک مبلغی بپردازند و دیگر همه مرا یادشان برود. امیدوارم حمایت شوم.
عکسم را استوری کردم و همه سراغم آمدند
من عکسی از خودم در هنگام کولبری را در استوری اینستاگرام منتشر کردم و بعد برخی از رسانهها سراغم آمدند. با هر رسانهای هم که حرف زدم، فقط مشکلاتم را گفتم و علیه کسی حرف نزدم. پیامهای زیادی در این یکی، 2 روز از طرف مردم دریافت کردم و خیلیها تماس گرفتند و با من صحبت کردند. امیدوارم بتوانم جواب حمایتهای مردم را بدهم. فکر می کنم فقط با مدال های خوشرنگ آسیایی و جهانی بتوانم محبت مردم را جبران کنم.
از کولبری خوشم نمیآید، بدن درد میگیرم
هیچ درآمدی از کاری به جز کولبری ندارم. البته از این کار اصلا خوشم نمیآید چون شغل خطرناکی است و جان آدم به خطر میافتد. تا مجبور نشوم، به این کار نمیپردازم. در واقع هر زمان که پول ندارم، مجبورم به کولبری بروم. هر بار که میروم، 200 هزار تومان میگیرم و تقریبا هفتهای 2 بار مجبور میشوم چنین کاری انجام دهم. باور کنید هر بار که کولبری میکنم، سرشانه هایم شدیدا درد میگیرد و عضله هایم قفل میشود.
تماس گرفتند و قول پیگیری دادند
بعد از اینکه تصاویر من در فضای مجازی منتشر شد و همه متوجه وضعیت من شدند، امروز از اداره کل ورزش شهرستان مریوان با من تماس گرفتند و گفتند که به وضعیتم رسیدگی می کنند. شنیدم که فدراسیون هم قول رسیدگی داده است. البته من تا به حال صحبتی با مسئولان فدراسیون درباره مشکلاتم نداشتم، اما مسئولان استان کردستان خبر داشتند که من با چه شرایط زندگی میکنم و تا الان کاری برایم نکردند.
با 300 هزار تومان همه جا گفتند به من کمک کردند
از هیات بوکس استان کردستان یک بار مرا صدا زدند و 300 هزار تومان به من دادند. من از آقای مطهری، رییس هیات بوکس به خاطر این کار تشکر کردم، اما واقعا اگر این مبلغ را هم نمی داد، بهتر بود. از آن موقع این آقایان نشستند و همه جا گفتند که ما به مهدی خسروی کمک کردیم. واقعا 300 هزار تومان دردی از کسی دوا نمی کند. امیدوارم فدراسیون که قول داده مشکل مرا پیگیری کند، به وعده اش عمل کند.
پدر و مادرم ذوق کردند
ما ٩ بچه هستیم که من ٣ برادر بزرگتر و ٣ برادر کوچکتر از خودم دارم. برادران بزرگتر من هم کولبر هستند. باور کنید وقتی پدر و مادرم فهمیدند که من مصاحبه کردم و قرار است به وضعیتم رسیدگی شود، ذوق کردند و هیجان زده شدند. آن ها دعا می کنند من بتوانم بوکسور بزرگی شوم و پیشرفت کنم. امیدوارم اتفاقی بیفتد که کل خانواده ام از این وضعیت خارج شوند.