جزییات انصراف فرهاد مجیدی از شغل رویایی

به گزارش «ورزش سه» از لحظه ای که به هیات مدیره استقلال در یک جلسه محرمانه رای به مربیگری فرهاد مجیدی داد تا وقتی فرهاد در اینستاگرام از پذیرش این پست انصراف داد، حدود بیست ساعت طول کشید. اینکه چه اتفاقی می افتد که فرهاد مجیدی فقط بعد از بیست ساعت از قبول پست سرمربیگری در استقلال پشیمان می شود، یک پیام ویژه دارد؛ مناسبات فوتبال ایران به شدت دچار تغییر شده و دیگر نمی شود بدون نظر موافق هواداران، در یک تیم پرهوادار تغییری ایجاد کرد.

فرهاد مجیدی یکی از محبوب ترین بازیکنان تاریخ استقلال است، در اوایل همین امسال جانشین وینفرد شفر شده، اتفاقاً نتیجه بدی هم نگرفته و در شرایط طبیعی، مهم ترین آلترناتیو برای جانشینی استراماچونی به شمار می رود. اما هواداران خشمگین که همچنان به بازگشت مربی ایتالیایی امیدوار هستند، چنان جو سنگینی در شبکه های اجتماعی و رسانه های فضای مجازی ایجاد می کنند که «7 محبوب آبی ها» و مهم ترین عامل ایجاد عدد 4 که سالهاست به نماد کری خوانی آبی ها تبدیل شده، هم از تبعات و آسیب های آن در امان نمی ماند.

آیا آغاز یک دوره جدید در فوتبال ایران را تجربه می کنیم؟ احتمالاً بله! بخش قابل توجهی از «قدرت» در فوتبال ایران به شبکه های اجتماعی، صفحه های اینستاگرام و کانال های تلگرام منتقل شده. در روزهایی که تعداد هواداران حاضر در استادیوم ها، به مراتب کمتر از دهه شصت و هفتاد است، هواداران مجازی با شدت و قدرت مشغول کارند. بی هیچ خط قرمز و هیچ ملاحظه ای. آنقدر که یکی از محبوب ترین ستاره های تاریخ استقلال به خاطر حمله های سهمگین، تند و تیز و بعضاً توهین آمیز همین هواداران، از حضور روی نیمکت استقلال و پذیرش یکی از جذاب ترین شغل های فوتبال ایران منصرف می شود.

گفته می شود فرهاد مجیدی که برای جانشینی استراماچونی با چند بازیکن قدیمی استقلال مثل مجید نامجومطلق و پیروز قربانی که علاقه داشت آنها را بعنوان دستیار انتخاب کند صحبت کرده اما آن ها هم با توجه به جو به او توصیه کرده اند که در شرایط فعلی از نشستن روی نیمکت استقلال خودداری کند.

البته از منظری دیگر، اینکه مدیران ورزشی هم در عمل تبدیل به مردان گوش به فرمان کانال های هواداری شوند، برای یک تیم اتفاق مثبتی نیست. مدیرانی که بی توجه به مصلحت های یک باشگاه، برای هر تصمیم گیری مهمی، صرفاً  به پالس های مثبت و منفی هواداران توجه کنند، در آینده ناچار خواهند شد در برابر هر موجی که از روی سکوها صادر می شود، عقب نشینی کنند. قطعاً نظر هواداران در هر تغییر و تحولی باید دخیل شود اما اینکه شعارهای روی سکوها تبدیل به «نقش اول» تصمیم گیری درون یک تیم شود، فوتبال ایران را بیشتر از امروز در دام پوپولیسم خواهد انداخت.البته این مورد خاص ، استراماچونی و درخواست برای حضور او روی نیمکت تیم و تقابل با مدیریت،حق را می شود به جریان هواداری داد که زیربار ناتوانیهای مدیریتی نرفتند.

حالا فرهاد مجیدی از توفان 48 ساعته عبور کرده و به آینده مربیگری اش جدی تر فکر می کند.شاید دیگر وقتش شده که او کار خود را از یک تیم دیگر آغاز کند و خود را در چالش دشوار لیگ ایران محک بزند و از دل شایستگیها و هوش سرشارش تبدیل به گزینه مورد علاقه طرفداران شود.