کد خبر : 1651129 | 02 آذر 1398 ساعت 13:05 | 52.9K بازدید | 1 دیدگاه

بی سیاستی ویلموتس به خودش و ایران ضربه زد؛

مصطفوی: الان بهترین وقت تغییر ویلموتس است اما...

صالح مصطفوی به بررسی کامل وضعیت تیم ملی فوتبال با مارک ویلموتس، مقایسه این مربی بلژیکی با کارلوس کی روش و احتمالات آینده نیمکت تیم ملی پرداخت.

مصطفوی: الان بهترین وقت تغییر ویلموتس است اما...

به گزارش ورزش سه، نتایج اخیر تیم ملی فوتبال هواداران و مردم را از بابت صعود به دور بعدی انتخابی جام جهانی نگران کرده است. دو شکست متوالی برابر بحرین و عراق، وضعیت ایران را در گروه پیچیده کرده است و حالا فدراسیون و وزارت ورزش هم به نوعی از این شرایط ابراز نگرانی کرده اند. برای بررسی همه جانبه وضعیت تیم ملی، صالح مصطفوی مهمان برنامه فوتبال 360 آنتن بود. صحبت های این مربی و آنالیزور فوتبال در آنتن را می خوانید:

 

قبل از بازی عراق، وقت اعتراض برای پول نیست

 

زمانی که ویلموتس برای اعتراض انتخاب کرد، به شخصیت حرفه ای خودش و فوتبال ایران لطمه زد. بعد از شکست مقابل بحرین که همه باید حداکثر انرژی می گذاشتند برای برد یا حداقل مساوی برابر عراق. اگر قبل از هنگ کنگ یا کامبوج بود، انقدر تاثیر روی فوتبال ما نمی گذاشت. ضمن اینکه برای یک تیم ملی که قبل از هر بازی پنج، شش جلسه تمرینی دارد، از دست دادن ۳ جلسه تمرین یعنی ۵۰ درصد فرصت کارهای فنی و تاکتیکی قبل از بازی حساس عراق در مرحله اول انتخابی جام جهانی به دلیل پرداخت نشدن مطالبات، از دست رفت.

 

ویلموتس بی سیاست بود و به خودش ضربه زد

 

قطعا بی تعهدی در پرداخت مطالبات ویلموتس انجام شده ولی به نظرم این اسمش بی سیاستی است و من از باشگاه استقلال قرض می گیرم. شما دیدید که بازیکنان استقلال با اینکه هفته ها پول نگرفته بودند، تا قبل از بازی صنعت نفت آبادان صدایشان در نیامد. صبر کردند، نتایج خوب گرفتند، زمانی که لیگ نزدیک بیست روز وقفه داشت، آن موقع حرف از مطالبات زدند. انتخاب این زمان برای اعتراض، لطمه ای به روند نتایج و شخصیت جایی که برایش کار می کردند، نزد. به نظر من این بی سیاستی بود از جانب آقای ویلموتس چون ممکن است پولش را دریافت کرده باشد، اما ضربه ای که به اعتبار شخصی او و فدراسیون ایران وارد شد، شاید در رقم قراردادهای بعدی او خودش را نشان دهد.

 

 

مقایسه ویلموتس با کی روش

 

این مقایسه را می توان در دو بخش فنی و بیرون زمین انجام داد. کی روش آدم اگرسیو و خیلی جدی و سختگیری بیرون از زمین بود. در حالی که چیزی که ما تا الان از آقای ویلموتس دیده ایم، این است که خیلی نرمش دارد در مقابل مسائل بیرون زمین. درون زمین کی روش یک آدم محافظه کار بود ولی آقای ویلموتس جسارت بیشتری دارد. نکته مهمی که راجع به کی روش وجود داشت، نظم و سازماندهی دقیق و برنامه برای تک تک لحظات بازی و پیش بینی آن بود. این را در تیم آقای ویلموتس هنوز ندیده ایم و شاید جا نیفتاده است. به ویژه در بازی عراق و بحرین نتوانستم این را درک کنم. شاید می شد بعضی مسائل با یک تعویض و یک تصمیم حل شود و کار به شکست نرسد.


تغییرات کی روش مثل ویلموتس ناگهانی نبود

 

البته این نکته هست که آقای کی روش هم در اوایل دوران حضورش در ایران با چنین مشکلاتی مواجه شد مثل باخت به لبنان یا از دست دادن نظم تیمی. یا در آخرین بازی که کی روش مربی ایران بود هم تیم نظم نداشت. این اتفاقات می افتد ولی روند کلی کی روش در هشت سال نشان می دهد آدم با برنامه و با سبکی است. یک نکته خیلی مهم درباره کی روش این بود که تغییرات مدنظرش را خیلی نرم ایجاد می کرد. شاید کسی یادش نیاید کی تیم ملی جوان شد و کی سردار آزمون و جهانبخش و عزت اللهی فیکس تیم ملی شدند. ولی در تیم آقای ویلموتس می بینیم که با یک بازیکن ذاتا مهاجم پشت فوروارد در بازی هنگ کنگ، کامبوج و بحرین شروع می کنیم، جلوی بحرین نتیجه نمی گیریم و بعد مقابل عراق یک هافبک شماره 10 بازی می دهیم. این تغییر بلافاصله در سبک، به نظرم نتیجه بلافاصله نمی دهد به ویژه در تیم های ملی.

 

کی روش حتی در اروپا هم بازیکنان را تمرین می داد

 

نکته بعدی اینکه کی روش برای جا انداختن سبک بازی اش، تا جایی که می توانست بازیکنان تیم ملی را در اختیار می گرفت. حتی نفر به کشورهای دیگر می فرستاد که آنجا علاوه بر کارهای بدنی، کارهای فنی را هم با بازیکنان مرور می کردند. این همه سازماندهی و کار را در آقای ویلموتس نمی بینیم. ضمن اینکه آقای کی روش یک مربی فوق العاده باتجربه بود و قبل از آمدن به فوتبال ما تجربه نیمکت های خیلی بزرگ و کار در سطوح مختلف را داشت. امارات، ژاپن، پرتغال، جام جهانی جوانان و بزرگسالان، لالیگا، چمپیونزلیگ، دستیار و... همه جا بوده. این سطح تجربه را آقای ویلموتس ندارد.


کادر کی روش از باشگاه ها بیشتر زحمت می کشید

 

از کی روش انتقاد می شد که کم در ایران حضور دارد اما واقعیت این بود که یک کادر خارجی - ایرانی حدود 10 ساعت در روز در آفیس مشغول کار بودند. کارهایی که برنامه اش را سرمربی داده بود و پروژه هایی که هروقت می آمد، با جزئیات چک می کرد. یعنی شما اگر ساعت نفر را برای تیم مربیان کی روش محاسبه کنید، به مراتب بیشتر از باشگاه ها بود.

 

اگر سیستم این بود، چرا بازیکنان لازم دعوت نشدند؟

 

موضوعی که در بحث فنی دیدار ایران و عراق وجود دارد، این است که ما برای اولین بار با آقای ویلموتس داشتیم با استفاده از یک شماره 10 کلاسیک جلوی دوتا شماره 6 بازی می کردیم. اگر قرار بوده این اتفاق بیفتد، ما در بازیکنان دعوت شده به تیم ملی، علی کریمی، احمد نوراللهی، امید ابراهیمی و مسعود شجاعی را به عنوان هافبک میانی داشتیم. اگر قرار بوده با 3 هافبک میانی بازی کنیم، چرا فکری برای جایگزین این نفرات نشده است؟ فقط علی کریمی که شاید مدل نوراللهی باشد را داشتیم.


ما اگر قرار بوده روشمان را عوض کنیم، چرا بازیکنان مناسب را دعوت نکردیم؟ ماشاالله هافبک دفاعی خوب زیاد داریم. اول این نکته، دوم اینکه وقتی ما نتوانستیم روشمان را به خاطر دوندگی و خطاهای پرتعداد عراقی ها و جنگ وسط میدان پیاده کنیم، چرا روش دوم را نداشتیم؟ ما پلن بی ندیدیم در این بازی. نکته سه اینکه وقتی مسعود شجاعی اخراج شد، تا لحظه ای که تعویض کاوه رضایی انجام شد، فکر می کنم حدود 10 دقیقه زمان برد. چرا در این 10 دقیقه هیچ تغییری در تیم ندیدیم؟ ما با یک یار کمتر تحت فشار قرار داشتیم. چرا نباید بلافاصله تغییر می دادیم؟ آیا برنامه ریزی برای این وجود نداشته؟ من فکر می کنم سردرگمی بعد از دقایق ابتدایی بازی که نتوانستیم روشمان را پیاده کنیم، هم درون زمین وجود داشت و هم بیرون زمین.

 


شاید ویلموتس نمی دانست بازی با عراق چقدر حیاتی است!

 

ما در دوره های قبلی، جواد نکونام، علی کریمی، مارکار آقاجانیان و ... را به عنوان دستیاران کی روش داشتیم. کسانی که در فوتبال ایران کار مربیگری کرده بودند و در تیم ملی هم حضور داشتند. به همراه یک آنالیزور. این ها یک سری شناخت های کلاسیک از فوتبال ایران و آسیا به سرمربی تیم ملی انتقال می دادند. فکر می کنم این بخش هم الان در تیم ملی ما کامل نیست. شاید آقای ویلموتس اهمیت این بازی را برای ایران نمی دانستند. اخبار سیاسی حول و حوش ایران و عراق بوده و مثلا شادی گل بازیکنان عراقی که خودش پنجاه تا تحلیل سیاسی پشتش هست.

شرایط امنیتی این بازی، تاریخچه بازی و... من احساس می کنم هر آدم عاقلی که به این شرایط اشراف داشته باشد، بحث اعتراض برای پولش را به بعد از این دیدار موکول می کند.

 

معلوم بود پلن B نداریم

 

عراق چیزی که از آنها دیدیم این بود که طرح و برنامه ویژه ای برای گلزنی نداشتند. فقط با دوندگی و خطاهای زیاد و بعضا جنگ روانی سعی کردند بازی مالکانه ما شکل نگیرد، توپ خوب به سردار آزمون نرسد چه بسا گل اول را که زدند عقب نشینی کردند و جو بازی عوض شد . ما توانستیم توپ را بچرخانیم و یکی دو موقعیت جدی خلق کردیم که یکی از آن ها هم گل شد. مساله این بود که عراق پلنش این بود و بازی را برد. یا اینکه یک سری زمان ها مثلا بارسا مقابل اینتر بازی دارد اینتر طوری پرس می کند که نمی تواند فوتبالش را بازی کند. در این زمان پلن دیگری باید وجود داشته باشد که نتیجه و تورنمنت را از دست ندهیم. مشخص بود برای پلن بعدی تعریفی نشده است و از طرفی دفاع ما پرس نبود و بیشتر مشاهده می کردیم. احتمالا زمانی نبوده که روی پلن B کار بکنند.


تغییر سرمربی به صلاح است یا نه؟


راجع به تغییر دو مساله وجود دارد؛ اول اینکه ویلموتس برود چه کسی بیاید و دوم اینکه آیا باید برود یا نه؟ معتقدم اگر تیم قرار است به جام جهانی برود و ما خودمان را تیم اول آسیا می دانیم باید هر حریفی را در تهران ببریم. فرض کنید رفتیم دور دوم با ژاپن و استرالیا همگروه شدیم و باید استرالیا و ژاپن را در آزادی ببریم. مثل برانکو و کی روش که در آزادی ژاپن و کره را بردند. الان سه بازی در خانه داریم، هنگ کنگ ، بحرین و عراق ...نمی گویم آسان است، سخت است اما باید با هر مربی این بازی ها را ببریم.


اواخر دوره کی روش با اضافه شدن مک درموت روش های محافظه کارانه کی روش و تیم ملی کمی تغییر کرد و بازی زیبایی تری انجام دادیم. بازی با عراق در مرحله گروهی به گونه ای بود که ما مساوی می خواستیم و سبک و نفرات در بازی آخر کامل عوض شد. این نشان می دهد مربی آن شناخت از کیفیت بازی خودی و حریف را دارد و برای نتیجه نهایی تصمیم می گیرد. آیا ویلموتس هم این ویژگی را دارد؟ اگر مسئولین فنی مملکت به این نتیجه برسند الان بهترین زمان تغییر است مربی جدید بیاید  سه ماه وقت دارد ، کلی بازی هست، لیگ قهرمانان و باشگاه ها هست و بازیکنان را می تواند ببیند و بهترین ها را انتخاب کند. برای جام جهانی بهترین زمان تغییر الان است اما در غیراینصورت باید به ویلموتس کمک کنیم و از او کار بیشتری بخواهیم .  به شخصه ایده ای که ویلموتس برای فوتبال بازی کردن دارد را بسیار دوست دارم ولی مساله اینجا است که روند تغییر از ایده قبلی به ایده جدید کامل و درست نبوده است.

 

 

مربیان کم تجربه فکر می کنند فوتبال آسیا ساده است

 

برخی از مربیانی که تازه وارد آسیا می شوند فکر می کنند که فوتبال آسیا ساده است و کسی اطلاعات روز را ندارد و تمرینات را بلد نیست. ولی واقعیت این است که اینگونه نیست ، فوتبال آسیا کاملا متفاوت است. یمن عربستان را می برد، هروه رنار تازه آمده است، بحرین ما را می برد ویلموتس تازه به آسیا آمده یا کره جنوبی با لبنان مساوی می کند مربی اش همین شرایط را دارد.


فوتبال آسیا به خاطر اینکه یک تیم مثل عراق کل بازیکنانش را می تواند در دراز مدت در اختیار داشته و از طرفی خیلی از تیم ها دنبال تخریب بازی حریف هستند بسیار دشوار است. بازی کردن جلوی این تیم ها سخت است، عراق و بحرین با هنگ کنگ به مشکل می خورند، عراق رفت و برگشت برابر بحرین متوقف شد اما ما را بردند در حالی که نگذاشتند ما ده پاس متوالی به هم بدهیم، آن ها هم ده پاس متوالی به همدیگر ندادند. آن ها توانستند بازی ما را تخریب کنند، بازیکنان ما در اروپا بازی کرده بودند و72 ، 48 و یا 24 ساعت قبل از بازی آمده بودند، ممکن است ریکاوری خوبی نکرده باشند، در ترکیب اصلی بازی می کنند و به موقع تعویض نمی شوند و این ها به خاطر عدم شناخت است.


سقوط در رنکینگ آسیا


بازی دوستانه و رنکینگ دو بعد دارد. یک بحث جمع کردن امتیاز است و اسم قدرت اول بودن است. نکته دوم هماهنگی برای سبکی است که می خواهیم. وقتی قرار است فوتبال مالکانه بازی کنید باید حریفانی انتخاب کنید که بتوانید مقابل آن ها بازی کنید. بعد از قرعه کشی جام جهانی تمام حریفان تدارکاتی همه حریفان انتخابشان معنا دار بود. لیبی با بازیکنانی که در اروپا نبودند با تیم ملی ایران بازی کرد که حتی ذخیره پنجم ایران طعم و رنگ و فیزیک بازیکن مراکشی به بدنش خورده باشد. تیم اصلی با الجزایر بازی می کند یا با ترکیه بازی کردیم که شبیه پرتغال است. انتخاب حریفان برنامه ریزی و کار می خواهد. اگر قرار است سبکی را عوض کنم باید از دوره قبل بیشتر بازی کرده و حریفان تمرینی بیشتر بخواهم،لیگ را بیشتر تعطیل کرده و  بازیکن را بیشتر در اختیار بگیرم و...

 

تمام بازیکنان تیم ملی ایران که در جام جهانی بودند در فصل آخر که در تیم ملی بودند جی پی اس تمرینی تیم ملی را استفاده می کردند برای اینکه مربی تیم ملی دیتا داشته باشد. اول بودن در رنکینگ واقعا با برنامه ریزی به وجود آمد اما به نظر می رسد الان برنامه ای در این رابطه وجود ندارد.


وضعیت ایران برای صعود از گروه


ما با کامبوج در زمین حریف و با هنگ کنگ در تهران بازی داریم که تیم B ما هم می تواند در این دوبازی پیروز باشد. دو بازی بعدی برابر بحرین و عراق در آزادی است. اگر به نتایج حریفان کاری نداشته باشیم با دو برد به عنوان تیم اول صعود می کنیم اما من فکر می کنم با حتی با یک تساوی مقابل یکی از این دو تیم هم می توانیم صعود کنیم. اما اگر از بحرین و عراق در مجموع دوبازی نتوانیم 4 امتیاز بگیریم شایسته حضور در جام جهانی نیستیم.


عزت اللهی، جهانبخش، ترابی؛ بازیکنانی که دعوت نمی شوند

 

به نظر من سعیدعزت اللهی به ویژه برای بازی با عراق می توانست به ما کمک کند. زمانی که یک بر یک شدیم به نظر می رسید تیم ملی می خواهد نتیجه را حفظ کند. اگر سعید بود امیدابراهیمی می توانست کمی آزادتر شده و جلوی ارسال ها و نفوذهای عراقی ها را بگیرد. البته تعویض وحید امیری سمت راست عراق که ما را اذیت می کرد فشارش را کم کرد. شاید اگر عزت اللهی به جای شجاعی دقیقه 60 می آمد که در باشگاه هم 60-70 دقیقه بیشتر بازی نمی کند خیلی از این اتفاقات نمی افتاد. او تجربه و قدرت سرزنی و قدرت کنترل بازی دارد و می توانست به ما کمک کند تا بازی را در بیاوریم.

 

مسعود شجاعی؛ کاپیتان یا بی مسئولیت؟

 

شجاعی فوتبالیست است. شجاعی فوتبالیست خیابانی است و جنسش فوتبال است و در زمین به چیزی جز فوتبال فکر نمی کند. من مربی باید بدانم از او چه زمانی استفاده کنم. ظلمی که به مسعود شده از سوی هواداران نیست از سوی کسانی است که از او اشتباه استفاده کردند.

شجاعی یکی از بهترین فوتبالیست های ما است ، مثل برزیلی ها می ماند. انتقادات بیرحمانه ای از مسعود شد و بار شکست را روی دوش او انداختند در حالی که نقش مربی به مراتب بیشتر بوده است.


تیم ملی نوک پیکان فوتبال ما است و آن جلو برنده فوتبال ایران است. وقتی تیم ملی نتیجه بگیرد کل فوتبال ما بالا می آید و به نظر من هرکسی در هر جایگاهی باید به ادامه دار بودن جایگاه کمک کند.

دیدگاه‌ها