عاشقانههای بیادماندنی یک برد چهار گله
غلامپور رژیم بگیرد استقلال قهرمان میشود!
توی صحنه شادی گل آخر این خود استراماچونی است که در برگشت به سمت نیمکت به نوعی غلامپور را به خیز برداشتن و شیرجه ترغیب میکند.
به گزارش "ورزش سه"، شیرین ترین برد فصل استقلال در شرایطی به سرانجام رسید که عکاس ورزش سه به جای تعقیب چهار گلزن استقلال در این مسابقه، در پی صحنههایی بود که روی نیمکت استقلال رقم میخورد. وقتی بهزاد غلامپور بی محابا و سرمست از گلزنی جوانان استقلال به سمت مرد غالبا اخموی ایتالیایی شیرجه میزند. این مثل ضربه زدن به یک قالب یخ است؛ وقتی اولین تَرَک ها روی سطح یخ پدیدار میشود و بعد آرام آرام شکستگیها عمق میگیرد. پس بی دلیل نیست که استراماچونی در پایان مسابقه سراغ بازیکنهای استقلال رفته و با آنها جشن میگیرد، انگار که دیگر خبری از تلخی ابتدای فصل نیست.
اینجا باهم این شادی گلها را مرور میکنیم:
گل اول: رژیم بگیر!
استراماچونی بعد از گل کانیجیایی عارف غلامی و در شرایطی که تازه می خواهد با اوضاع بازی در ورزشگاه شهر قدس خو بگیرد، با تنه سنگین غلامپور مواجه میشود. غلامپور مثل دوران بازیگری شلوار پوش است و محل فرود را انتخاب کرده؛ روی کتف آندره آ که با چشم های بسته بدنش را سفت می کند تا احیانا مهرههای کمرش آسیب نبیند!
گل دوم: دوستت دارم!
اگر شما سرمربی استقلال باشید بین گلزنی بازیکنان و تحمل وزن غلامپور کدام را انتخاب میکنید؟ بخصوص که مثل این عکس او با زانو به سمت شما بیاید؟ واقعا ترسناک است اما استرا مثل کارگردانی که به غلامپور دستور حرکت میدهد اینبار با کمی جاخالی راحتتر او را در آغوش می کشد، در حالیکه عشق شعله ور بهزاد از همه جای ورزشگاه قابل مشاهده است.
گل سوم: کمرگیری!
سومین گل را وریا غفوری از روی نقطه پنالتی وارد دروازه سایپا کرد و باز هم این بهزاد غلامپور است که دارد به سمت سرمربی می آید. یک پرش و اینبار کمی خودداری. صحنه مثل کمرگیری های رقابت های کشتی شده و البته استراماچونی از کشور کشتی خیزی به ایران نیامده تا بداند باید دستانش را پشت کمر غلامپور قفل کند و اجازه حرکت را از او بگیرد.
گل چهارم: بیا تو بغلم
باور کنید برد چهار گله مقابل سایپا ارزش این سختی را دارد، بخصوص که هفته قبلش سه گل به تیم دیگری زده باشید و الان تیم تان شبیه یک مدعی واقعی شده است. باز هم استرا کارگردانی صحنه را در دست گرفته و به غلامپور اجازه شادی می دهد، به همین شکلی که مشاهده میکنید.البته که باز هم خطر زانو سر جای خود وجود دارد. کاش بهزاد غلامپور هم بیشتر مراعات کند اگرچه این سرخوشی خوراک عکاسها را فراهم کرده است.
عکسها: امیرحسین خیرخواه