کد خبر : 1637844 | 29 شهریور 1398 ساعت 14:20 | 87.8K بازدید | 0 دیدگاه

قلیچ: برانکو ما پیشکسوتها را تحویل نمی‌گرفت

تو پنالتی رونالدو را گرفتی من پنالتی قلعه‌نویی را گرفتم !

چند روز پیش از بازی بزرگ تهران، از مخوف ترین باند در میان فوتبالی ها تا بزرگترین فریب فوتبالی در دربی ها با وحید قلیچ صحبت کردیم.

تو پنالتی رونالدو را گرفتی من پنالتی قلعه‌نویی را گرفتم !

به گزارش "ورزش سه"، وحید قلیچ، دروازه بان سابق پرسپولیس و تیم ملی این روزها خارج از گود فوتبال به سر می برد اما مانند اغلب پیشکسوتان در صفحات اجتماعی به حمایت از تیم محبوب خود می پردازد. پیش از آغاز دربی نود میزبان قلیچ بودیم تا به خاطرات وی از دربی و اتفاقاتی که در طول دوازده سال از حضور وی در پرسپولیس رخ داد، بپردازیم.


* شما هنوز هم بیشترین بازی را در میان دروازه بان های پرسپولیس دارید؟

 بله و این هم به این دلیل است که من دوازده سال در تیم پرسپولیس حضور داشتم و در این مدت زمان توانستم 180 بازی رسمی با پیراهن پرسپولیس به ثبت برسانم.

 


* در چند دربی حضور داشتید؟

 در 9 دربی دروازه بان پرسپولیس بودم که توانستم سه ضربه پنالتی از آقایان شکورزاده، نامجو مطلق و امیر قلعه نویی مهار کنم.

 


* نام شما در اغلب دربی هایی که به میدان رفتید به هر دلیلی پررنگ بود. مانند دیداری که فک شما شکست و یا یک دربی دیگر که انگشت تان شکست.
 
 در دیداری که پرسپولیس سه بر صفر برنده شد من دروازه بان اصلی بودم اما در دقیقه 20 بازی ضربه آقای فتح آبادی باعث شد تا استخوان فک من بشکند و به همین دلیل دقیقه 20 تعویض شدم و به حالت بیهوش راهی بیمارستان شدم و آقای سلطانی درون دروازه قرار گرفتند. در یک دیدار دیگر هم به حالت تک به تک با محسن گروسی بودم و ضربه او را مهار کردم اما فهمیدم انگشتم شکسته و تا پایان نیمه اول به روی خودم نیاورم اما وارد رختکن که شدیم و دستکشم را در آوردم دیدم خیلی زیاد باد کرده و به همین دلیل در نیمه دوم نتوانستم به میدان بروم.

 


* در سال های دهه شصت فقط از شما و بهروز سلطانی به عنوان دروازه بان های پرسپولیس نام برده می شد چرا گلر دیگری نیامد.

 بله در آن سال ها تنها من و بهروز سلطانی بودیم. بهرحال  وقتی در طول یک فصل تنها 9 گل وارد دروازه ما می شد چرا باید دروازه بان دیگری هم می آمد؟ در ضمن ما خودمان را بهترین دروازه بان های ایران می دانستیم و به همین خاطر اجازه نمی دادیم گلر دیگری به تیم بیاید و علاوه بر آن من و آقای سلطانی کاملا با هم هماهنگ بودیم و اگر کسی هم می خواست به تمرین پرسپولیس بیاید ما طوری برخورد می کردیم که هرکسی هم که می آید خودش برود! نمونه آن همین آقای درودگر که کاری کردیم که ایشان کلا قید فوتبال بازی کردن را زد.

 


* نوبت برای ایستادن در دروازه پرسپولیس به چه صورت بود؟

 طی هشت سالی که سلطانی به همراه من در پرسپولیس بود تمام لیگ ها را به صورت یک بازی در میان به میدان می رفتیم مگر آنکه یکی از ما مصدوم شده باشد چرا که محرومیتی شامل ما نمی شد که از آن طریق در میدان حاضر نشویم.

 


* درباره فریب دادن بهروز سلطانی و ایستادن درون دروازه چه حرفی دارید؟

 در تمرین قبل از آن بازی، سلطانی دیرتر آمد و تمرین ریکاوری ما برای دربی تمام شده بود. من مطابق همیشه در زمین ماندم و حرکت کششی ام را انجام می دادم که بهروز سلطانی آمد. گفت تمرین تمام شد که من هم تایید کردم. پس از آن پرسید که بازی فردا ساعت چند است که من گفتم ساعت 14:30 ورزشگاه امجدیه! در کمال ناباوری او هم به این حرف اعتماد کرد و به همین دلیل ورزشگاه بازی را اشتباه رفت و به جای آزادی سر از امجدیه درآورد که سال ها در آن فوتبالی برگزار نشده بود.


* بنابراین ایشان هم حرف شما را قبول کرد.

 بله این همان اعتمادی بود که به یکدیگر داشتیم که متاسفانه من برای ایستادن درون دروازه پرسپولیس از آن سواستفاده کردم و به همین دلیل او رفت امجدیه و دید کسی نیست. سریع خودش را به ورزشگاه آزادی رساند اما کار از کار گذشته بود و ما در حال رفتن به زمین بودیم.


* او واکنشی نشان نداد؟

 چرا وقتی که رسید به ورزشگاه، ما در حال رفتن به میدان بودیم. او خواست ممانعت به عمل بیاورد که نهایت علی پروین به او گفت این مشکل و تقصیر از خودت بوده و به همین دلیل برو روی نیمکت تیم بنشین و به این صورت من در آن دربی از ابتدا درون دروازه تیم محبوبم قرار گرفتم. اگر سلطانی به میدان نمی آمد ما دروازه بانی روی نیمکت نداشتیم.

 


* پس از بازی اتفاقی در این باره نیفتاد؟

 خیر دیگر اتفاقی نیفتاد و البته نباید هم می افتاد چون آقای پروین گفتند باید قائله خوابانده شود. ایشان در آن سال ها به گونه ای مدیریت می کردند که 25 بازیکن که هر یک از آنها هم اسمی بودند نتوانند به دور از دستور وی عمل کنند.

 


* شما بازی های ملی زیادی هم ندارید.

 بله می خواهم بگویم که اگر در آن زمان کمی شیطنت کمتر می کردیم می توانستیم در بازی های بیشتری نیز حضور پیدا کنیم اما شیطنت ما زیاد بود و به همین دلیل همیشه آقای پروین به دنبال رفع مشکلات ما می آمدند بدبختانه اینکه از هیچکدام از آن اشتباهات و شیطنت ها درس هم نمی گرفتیم و سرمان هم هیچگاه به سنگ نمی خورد و این شیطنت ها همیشه ادامه پیدا می کرد. دقیقا خودم همیشه تیم ملی را از خودم می گرفتم. شیطنت هایمان هم بازتاب زیادی در روزنامه ها پیدا می کرد.

 


* درست است که می گویند شما باندی تشکیل داده بودید؟

 بله کاملا درست است. ما گروهی داشتیم به نام گروه عقرب که کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشت. من، سلطانی، پیوس، محرمی، کرمانی و یوسفی اعضای گروه عقرب بودیم که در آن سال ها مهم ترین باند تیم پرسپولیس بود.

 


* با این حساب فکر نمی کنید که با این باندبازی ها بعضی از فوتبالیست های مستعد را سوزاندید؟ مثلا دروازه بان بهتری می توانست به میدان بیاید.

 ببینید ما این اعتقاد را داشتیم که دیگر از ما بزرگتر وجود ندارد که به پرسپولیس بیاید. این یک واقعیت است که ما در آن زمان بهترین ها بودیم. ببینید اگر من گلر خوبی نبودیم چطور دوازده سال دروازه بان پرسپولیس بودم. بعضی ها  می‌گویند سرمربی تیم از تو خوشش  می آمد اما اگر آقای پروین هم از من خوشش می آمد یک سال، دو سال، پنج سال نه دوازده سال، بهرحال ایشان هم نمی خواست اعتبارش به خطر بیفتد.

 


* این خاطره صحت دارد که آقای پروین به شما گفته بودند اگر دربی مورد نظر را گل نخورید پنجاه هزار تومان به شما دستخوش می دهند؟

 بله درست است. آن دربی در نیمه نهایی جام حذفی بود و آقای پروین به من ایمان داشت و گفت آقای وحیدخان! اگر این بازی را گل نخوری پنجاه هزار تومان به تو می دهم. من هم بازی خوبی را از خودم نشان دادم و نه تنها گل نخوردم که در ضربات پنالتی هم دو پنالتی مهار کردم و خلاصه بازی را ما بردیم. آن دیدار مهمی برای ما و آقای پروین بود چرا که پنج تا از بهترین بازیکنان ما مانند پیوس و محمدخانی و پنجعلی و ... برای بازی در تیم های قطری از پرسپولس جدا شده بودند.

 


* این هم درست است که شما رنگ آن پنجاه هزار تومان را هرگز  ندیدید؟

 بله درست است و من بعد از بازی به سراغ طلب پنجاه هزار تومانی ام رفتم اما ایشان چیزی گفت که من ترسیدم و دیدم پاسخ ایشان پاسخی نیست که من به نتیجه برسم و به همین دلیل به حالت ناراحتی علی آقا را ترک کردم که ایشان به مرحوم جنگی که تدارکات پرسولیس بود گفت پنج هزار تومان به قلیچ بدهید برود.

 


* چرا شما و خیلی از بازیکنان آن دوره، به راحتی در بازی ها خود به مدافعان دستور می دادید که حتی اگر شده با مصدوم کردن مهاجم حریف از گلزنی مانع شوند؟

 بله باید بگویم این هم درست است و در برخی بازی ها ما همین کار را می کردیم. چرا دروغ بگویم؟ مثلا ما یک بازی بسیار بسیار حساس برابر تیم دارایی داشتیم که مهاجم این تیم صمد مرفاوی بود. من دیدم او با آن قد و بالا و قدرت سرزنی ممکن است خطرساز شود به مرتضی فنونی زاده گفتم جان بچه ات نگذار این مهاجم حرکت کند و این جمله معنی زیادی داشت و فنونی زاده هم دقایقی بعد به گونه ای خطا کرد که پای صمد مرفاوی از سه نقطه شکست و او مجبور شد یک سال از فوتبال به دور باشد. البته این را بگویم که فقط ما نبودیم که بی رودربایستی خشن بازی می کردیم این در همه تیم ها بود.

 


* شما قد کوتاه تری به نسبت بهروز سلطانی داشتید. این باعث نمی شد که اعتماد به نفس شما پایین بیاید؟

 نه اصلا، اتفاقا من همیشه سعی می کردم در همه رقابت ها پیروز شوم. من والیبال خوب بازی می کردم و اسپک های خوبی هم می زدم. با توجه به شرایطی هم که داشتم تک به تک گیر ماهری بود. اما درباره بهروز سلطانی باید بگوییم که اگر بخواهیم لقب عقاب آسیا را به کسی بدهیم با احترام به احمدرضا عابدزاده باید آن را به بهروز سلطانی بدهیم چرا که قد بلندی داشت و در یک بازی من شمردم بیست توپ بلند را از روی سر مهاجمان حریف جمع کرد.


* خطرناک ترین مهاجمی که در طول دوران فوتبال با او روبرو شدید چه کسی بود؟

 قطعا حمید علیدوستی در تیم هما. او هم از نظر شخصیتی و هم از نظر فنی فوق العاده بود.


* بزرگترین حسرت شما در دربی ها چه بود؟

 بزرگترین حسرت من در آن برد سه بر صفر پرسپولیس بود که تا پایان در بازی بودم. یعنی شما نمی دانید که در پنج شش ماه که سلطانی در آلمان بود من چه تلاشی کردم. به دلیل اینکه تنها دروازه بان پرسپولیس بودم هم سعی می کردم گل نخورم و هم مصدوم نشوم. اما در آن بازی فک من شکست و بالاجبار زمین را ترک کردم اما شانس آوردیم که بهروز سلطانی شب قبل از بازی از آلمان رسید و در آن دیدار به جای من به میدان رفت. این مهم ترین حسرت فوتبالی من بود که نتوانستم در برد سه بر صفر دربی تا پایان بازی سهیم باشم.

 


* گرفتن پنالتی امیر قلعه نویی چه مزه ای داشت؟

  کاملا شیرین. اتفاقا می خواستم به آقای بیرانوند بگویم که اگر شما پنالتی کریس رونالدو را گرفتی من هم پنالتی امیر قلعه نویی را گرفتم. قلعه نویی از مهم ترین و بهترین بازیکنانی بود که در فوتبال ایران حضور داشت.

 


* اتفاقی که برای پرسپولیس در دهه شصت افتاده بود که از نظر آقای پروین خارج باشد؟

 در آن دهه فقط یک بار من این موضوع را دیدم و آن هم به دیدار ما برابر تیم محمدان بنگلادش  بر می گشت. یک هفته پیش از آن دیدار آقای پروین به دلیل اختلافاتی که وجود داشت کنار رفتند و تیم ما با سرمربیگری مسعود معینی به بنگلادش رفت و در نهایت نیز با حساب دو بر یک به سود حریف بازی تمام شد. بهرحال تیم نتوانست با آقای معینی که استقلالی بودند ارتباط برقرار کند. البته آن موقع مدیرعامل تیم ما هم استقلالی بود. در آن زمان ناصرخان حجازی سرمربی تیم بنگلادشی بود و بیژن طاهری هم در آن تیم حضور داشت و یک گل زیبا هم به ثمر رساند.

 


* پس از خداحافظی از فوتبال، مدتی گذراندید تا آقای پروین شما را به عنوان مربی دروازه بان ها به میدان آورد.

 در آن دوران من اوضاع مالی خوبی نداشتم به همین دلیل در ورزشگاه کارگران کار می کردم. اگر کسی گذشته اش یادش نرود مهم است. من به دلیل وضعیت مالی در ورزشگاه کارگران هم نگهبانی می کردم و هم وظیفه آبیاری چمن و ... را برعهده داشتم تا اینکه یک روز علی آقا آمدند کارگران به من گفتند اینجا چه می کنی و از من خواست تا به عنوان مربی دروازه بان ها با پرسپولیس همکاری کنم.

 


* علیرضا حقیقی را شما کشف کردید؟

 بله یک روز دخترم را به زمین اسکیت بردم تا تمرین کند اما در زمین کناری دیدم که یک دروازه بان نوجوان کولاکی به پا کرده و به همین دلیل به سراغ او رفتم و به خدابیامرز مجید سبزی معرفی کردم و البته از او اجازه گرفته بودم و خودم به صورت اختصاصی با علیرضا کار می کردم تا اینکه می بینید همه مدارج ترقی را طی کرد و در همه تیم های ملی هم بازی کرد. حقیقی هم با مربیگری من هماهنگ شده بود و حتی زمانی که آقای دایی با یحیوی به پرسپولیس آمده بود علیرضا به کاشانی گفته بود که اگر امکان دارد قلیچ به جای یحیوی بیاید اما این اتفاق نیفتاد و این بدعت غلط یعنی حضور یک مربی دروازه بانی از تیم رقیب را آقای دایی گذاشتند.

 


* درباره گلرهای تیم ملی چه نظری دارید؟

 ببینید در حال حاضر نقطه ضعف استقلال دروازه بان این تیم است. حسینی هنوز نمی داند در چه تیمی گلری می کند. او دائم روی زمین نشسته است و جوراب خود بالا می کشد و از واکنش های او پیداست که تنها می خواهد خود را نشان دهد. خوب گلری کردن در تیم های استقلال و پرسپولیس به راحتی هر دروازه بانی را می تواند به تیم ملی برساند. نمی دانم گلری مانند حسینی قدر دروازه ای که در اختیار او قرار گرفته را نمی داند. آنقدر دروازه این دو تیم مهم است که هر دروازه بان می تواند با دو خروج یا سیو گلر هفته شود. اصلا اینقدر این دروازه بان می افتد؟ او باید بداند که مهاجم حریف باید بیفتد نه او.

 


*درباره بیرانوند چه نظری دارید؟

 درباره او باید بگویم که هنوز به صخره سفت برخورد نکرده است!!! البته این نظر من است که شاید درست نباشد اما شما مطمئن باشید بیرانوند را خدا بغل کرده و هنوز هم او را زمین نگذاشته است. هیچ وقت ندیده بودیم کریس رونالدو آنطور پنالتی بزند.

 


*آقای قلیچ شما همانند بعضی از بازیکنان قدیمی این اعتقاد را دارید که بهترین گلر ها و بازیکنان در همان دهه ۵۰ و ۶۰ بوده و دیگر تکرار نمی شوند این طرز فکر غلط نیست؟

 نه من اصلا اینگونه فکر نمی کنم کاری هم به دیگران ندارم که بقیه چه می گویند اما این که شما می گویید  دروازه بانی بهتر از ما ...؛ من از شما می پرسم که در چند سال اخیر کدام دروازه بان در فوتبال ایران متولد شده است که ذره ای نزدیک به عابدزاده و حجازی و سلطانی باشد؟ یا در همه این سالها کدام گلر آمده که می تواند نصف حجازی و عابدزاده تاریخسازی کند؟پس من درباره خودم هرگز نمی گویم.

 


*شما و بسیاری از گلرهای قدیمی مدت زمان زیادی درون دروازه استقلال و پرسپولیس بودید. مثلا شما 12 سال گلر این تیم بودید به نظر شما الان مثلا بیرانوند هم می تواند 12 سال دروازه بان پرسپولیس بماند؟

 خیر ایشان هرگز نمی تواند 12سال در پرسپولیس گلری کند می دانید چرا؟ چون هر سال پیش از آغاز فصل می گوید می خواهم بروم و از این حرفها، فقط برای اینکه قیمت خود را بالاتر ببرد. من را فلان تیم می خواهد و من باید بروم و… از این حرف ها که در نهایت باعث می شود که او از چشم هواداران بیفتد و در نتیجه کارش به 12 سال نمی رسد. باور کنید بارها شده هوادارانی را دیدم که از من می پرسند آقای قلیچ چرا بیرانوند هر سال دل ما را می شکند و حرف از رفتن می زند. به هر حال این رفتارها در ذهن هواداران تاثیر دارد.

 

*دیگر دروازه بان های تیم ملی مانند رشید مظاهری را چطور می بینید؟
** یکی از دروازه بان  های خوب این سال های فوتبال ایران رشید مظاهری است که شما مطمئن باشید اگر گلر خوبی نبود تراکتور برای او هزینه نمی کرد. مظاهری از جمله بهترین های ایران است و حضور او در ذوب آهن و بازی های خوبش نشان داد که وی لایق حضور در تیم های بزرگتری است که این اتفاق امسال برای او افتاد. من ایرادات دروازه بان های دیگر تیم ملی را در او ندیدم از دروازه بانی او رضایت دارم. البته از بیرانوند هم رضایت دارم اما اگر گل بدی بخورد یقه مربی او را می گیرم.

 

 

*درباره امیر عابدزاده چطور؟
درباره امیر عابدزاده هم می گویم که می تواند از بهترین ها باشد و اگر در پرتغال نبود قطعا در تیم خوبی در ایران بازی می کرد. من با او در تیم راه آهن کار کردم. او از جمله دروازه بان هایی است که خیلی تمرین می کند و شک نکنید گلری که زیاد تمرین کند هرگز نمی تواند ضعیف باشد.

 

*و حالا نظر شما درباره مهدی رحمتی؟
اتفاقی از رحمتی که من را اذیت کرد خروج او از استقلال بود که به نظرم اشتباه بزرگی بود. من معتقدم مهدی رحمتی در این فصل نباید به باشگاه شهر خودرو میرفت اگر هم طی  امسال در استقلال می ماند این تیم از لحاظ ساختاری شرایط خیلی بهتری داشت به نظر من اشتباه کرد و بسیار زود تصمیم گرفت و باید از او پرسید آقای رحمتی برای چه کسی و برای چه جایت را خالی کردی؟

 

*بهترین مربی دروازه بانی که این سال ها دیدید کدام مربی بود؟
بدون شک بهترین مربی که در سال های اخیر در ایران فعالیت کرد دن گاسپار، مربی دروازه بانان تیم ملی در دوره حضور آقای کی روش بود. من چند بار از پشت فنس های دور زمین تمرینات او را دیدم و واقعا لذت بردم. او کارش فوق العاده بود و فکر می‌کنم اگر حقیقی و بیرانوند در دور جام جهانی اخیر درخشیدند فقط کارهای همان مربی بود.

 

*شما در هر حالتی انتقادات فراوانی با بهانه و بی بهانه نثار مربی دروازه بان های پرسپولیس می کنید. چرا؟ یعنی کسی به غیر از وحید قلیچ نمی تواند مربی گلرهای پرسپولیس باشد؟
وحید قلیچ اصلاً نمی‌توانند مربیگری کند. حتی اگه خودم بخواهم باز هم نمی توانم چون من الان در حال پشت سرگذاشتن دوران نقاهت پایم هستم. اما حرف من این است که چرا وقتی خود  پرسپولیس ده، یازده مربی دروازه بان دارد باید از جای دیگری کسی بیاید و این کار بر عهده بگیرد.

 

*بارها اعلام کردید اعتقادی به بوژیدار رادوشوویچ، دروازه بان کروات پرسپولیس ندارید درست است؟
مگر این بازیکن که شما می گویید اصلا دروازه‌بان است؟ آیا او واقعاً به عنوان دروازه‌بان به باشگاه آمده است؟ ببینید ۱۸۰ هزار دلار پول به او می دهند تا فقط یک بازی انجام دهد؟ در صورتی که همین الان دو دروازه بان دیگر در باشگاه پرسپولیس در حال تمرین هستند نمی‌توانند مثل بوژیدار رادوشویچ کمک گلری کنند؟ این دروازه بان اگر بخواهد بعد از یک سال یک بازی انجام دهد صد و هشتاد هزار دلار نمی ارزد و حرف من این است .

 

* آقا وحید شما این روزها از برانکو تعریف می کنید اما من یادم می آید که شما یکی از منتقدین ایشان ‌بودید  هرچند که الان میگویید که او مربی خوبی است اما به نظر می رسد هنوز هم از او خوشتان نمی‌آید البته نه شما بلکه یک نسلی از پرسپولیسی‌های دهه ۶۰ چنین اعتقادی دارند به دلیل این  که شرایط سختی را سپری کردند معتقدند می توانند به هر چیزی در پرسپولیس انتقاد کنند.
 به هر حال ایشان در پرسپولیس موفق بود و ما هم هرکسی در تیم ما موفق شود را دوست داریم اما این را هم باید قبول کنیم که اگر آقای برانکو موفق شد سه عنوان قهرمانی بیاورد به این خاطر بود که ۲۵ بازیکن خوب داشت الان شما نگاه کنید که در الاهلی چه کاری کرد .

 

*اجازه بدهید من این طور از شما این سوال را بپرسم که  آیا انتقادی که شما از ایشان داشتید بیشتر به این خاطر نیست که یک بار شما را در تمرین نشناخت‌؟
** چرا یکی از دلایلم هم همین است. واضح میگویم او می دانست که من وحید قلیچ هستم اما طوری وانمود کرد که من را نمی شناسند به من برخورد و این یکی از دلایلی بود که ساز مخالفت را علیه او کوک کردم که ممکن هم است که اشتباه باشد و شجاعتش را هم دارم و از نظر من کاملا کار درستی بود چون با خیلی از پیشکسوتان دیگر هم رفتاری مشابه داشتند.

 

 

* درخصوص تیم فعلی و گابریل کالدرون نظرتان چیست هرچند میدانم هرچه به دربی نزدیک تر می‌شویم حمایتتان را بیشتر کردید اما میخواهم نظر واقعی شما را در مورد این مربی بدانم.

** من زیاد او را نمی‌شناسم و مثل یک هندوانه دربسته میماند ولی در این سه بازی نظر خوبی در مورد او ندارم .

 

 


* این روزها علاوه بر محسن سیدی می بینم که در مورد آقای محسن خلیلی هم  موضع گرفته اید آیا تصور نمی کنید به عنوان پرسپولیسی‌ نظرتان می تواند بر روی قشری از جامعه تاثیر گذار باشد .

همیشه باید انتقاد باشد اگر ما بخواهیم همواره به به و چه چه راه بیندازیم که دیگر فایده ای ندارد جاهایی هم باید افرادی باشند که جریان انتقادی را دنبال کنند و من فکر می کنم جریان انتقادی را من باید دنبال کنم. اگر از آقای خلیلی انتقاد می کنم به این خاطر است که می دانم نفرات دیگری هم هستند صلاحیت بیشتری ‌نسبت به احراز این پست دارند.

 


* این همان دلیلی است که من به شما گفتم که شما عرق خاصی به دهه شصتی ها دارید.

بخدا پرسپولیس ملک شخصی ما نیست. خدا وکیلی نه من به پرسپولیس کار دارم نه پرسپولیس به من کار دارد منتها من چیزی را که می ببینم می گویم. دست ما از همه جا کوتاه است چون رفیق ورزشی و روزنامه نگار ندارم مرا حمایت کند به همین دلیل در صفحه شخصی خودم حرفم را می زنم. اصلا اینجوری نیست که می گویید. حتی گاهی پیش می آید به خاطر بعضی از حمایت‌ها توهین های زیادی بشنوم به فرض مثال در خصوص کنعانی توهین های زیادی به من شد. او چون در این فصل به پرسپولیس اضافه شده است پس من به عنوان پیشکسوت وظیفه دارم از کنعانی حمایت کنم.

 


* پس چرا این حمایت را به سمت نیمکت محسن خلیلی نمی‌برید؟

 ببینید محسن خلیلی جوان است و کارهایی می کند که قابل قبول نیست در صورتی که باید در پرسپولیس همه جوانب را در نظر بگیریم نباید در مورد هرکسی صحبت کنند که باعث رنجش خاطر آنها شود.

 


* پس منظورتان علی پروین است.

بالاخره علی پروین کسی است که احترامش واجب است.

دیدگاه‌ها