دلم پر است؛ حقارت واقعی را تجربه کردم
دایرکتهای عجیب به سارا عبدالمالکی
سارا عبدالمالکی ستاره سابق راگبی و ملیپوش کنونی قایقرانی صحبتهای جالبی را درخصوص ورزش بانوان و وضعیت سلامتی خودش مطرح کرده است.
به گزارش "ورزشسه"، سارا عبدالمالکی ستاره سابق تیم ملی راگبی است که 4 سال قبل در حادثه تصادف کرمانشاه – تهران از ناحیه نخاع آسیب دید و به صورت موقت ورزش حرفهای را کنار گذاشت. اما خیلی زود و موازی با کارهای درمانی، حضور در ورزشهایی چون دو و میدانی و پاراقایقرانی را هم تجربه کرد. او که به خودش قول بازگشت به ورزش راگبی را داده، تماشاگر بازی والیبال ایران – استرالیا بود. به همین خاطر گفتگویی با خانم عبدالمالکی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
* بازی ایران را از نزدیک تماشا کردید، در این باره صحبت میکنید؟
من به والیبال خیلی علاقه دارم، یک پسر عمه هم دارم که تازه والیبال را آغاز کرده و دوست داشت با هم بازی را ببینیم. با فدراسیون والیبال هماهنگ کردیم و موفق شدیم بازی را ببینیم. متاسفانه این بازی را ایران باخت و ناراحت شدیم، اگر فرصت باشد دوست داریم بازیهای بعدی را هم ببینیم.
* البته همچنان محدودیتهای زیادی برای بانوان ورزش دوست وجود دارد.
ما پریروز رفتیم بازی والیبال را دیدیم واقعا هیچ مشکلی به وجود نیامد. آقایان یک طرف بودند و ما هم طرف دیگر نشستیم و از بازی لذت بردیم. نمیدانم چرا برای بانوان ارزش قائل نمیشوند. مگر همه ما از یک مادر نیستیم؟ امیدوارم این مشکلات حل شوند.
* از اینها گذشته، وضعیت خودتان چطور است؟
وضعیت که بهتر نشده، اما حالا حالاها باید ادامه داده و تمرینات را انجام دهم. من قبلاً با بریک خیلی راحتتر میرفتم اما الان سختتر شده است. به هر حال تلاشم را میکنم و کار درمانی و فیزیوتراپی هم ادامه دارد. اما هیچ حمایتی نمیشود. سال ۹۶ من به شما گفتم که حمایتها کمتر شده اما الان باید بگویم کاملا به صفر رسیده و یادشان رفته است!
* اوضاع قایقرانی به چه شکلی است؟
من قایقرانی را دنبال میکنم و هدفم فقط المپیک است. من الان عضو تیم ملی نیستم و انتظاری هم از فدراسیون قایقرانی ندارم. اما از وقتی که رییس فدراسیون تغییر پیدا کرده اوضاع خیلی بهتر شده و اردوهایی را هم در زنجان و... داشتهایم. مشکل اصلی کمبود قایق است، مثلا بعضی جاهای قایق شکسته و استاندارد نیست یا خیلی مسائل دیگر که اگر بخواهیم بگوییم چند ساعت میشود.
* قبلا قرار بود اعزام به خارج هم داشته باشید اما نشد.
بله نشد، دوران فدراسیون قبلی بود اما حالا اوضاع بهتر شده و قول دادهاند سال آینده برای مسابقات جهانی اعزام شویم. اصلا رییس فدراسیون فعلی با قبلی قابل مقایسه نیست، امیدوارم مربیان هم کم و کاستها را به گوش ایشان برسانند. اما نمیدانم اگر این بار هم اعزام منتفی شود ما دوباره انگیزهای برای کار خواهیم داشت یا نه. بالاخره اینجا ایران است و مشخص نیست که در آینده چه میشود.
* از راگبی چه خبر؟ بالاخره ما شما را به عنوان ورزشکار تخصصی راگبی میشناسیم.
تا زمانی که رییس فدراسیون فعلی باشد من به راگبی برنمیگردم. راگبی در چند سال اخیر خیلی پسرفت کرده و هیچ اعزام به خارجی هم وجود ندارد. البته یادم است وقتی من تصادف کردم هم متوجه شدم که بیمه برایم رد نمیشد اما بودجه اختصاص داده شده بود. ضمنا فکر کنم یادتان بیاید که ما زمان بازی هم پول تو جیبی موقع اردو را از خانواده میگرفتیم و خبری از حقوق و... نبود.
* شما الان از ورزش امرار معاش میکنید یا شغل دیگری دارید؟
دوست ندارم این را بگویم اما الان من درآمدی از ورزش ندارم، خیلی از دیگر بانوان که در ورزش حضور دارند هم اوضاعشان به همین شکل است، وضعیت معلولان هم که بدتر. واقعیت این که من الان کار نتورک مارکتینگ انجام میدهم و به این شکل امرار معاش میکنم.
* چرا سراغ مربیگری راگبی نرفتید؟
مربیگری راگبی را چند ماه بعد از تصادف شروع کردم اما کاملا فی سبیل الله بود! من هم یک جوان تازهکار نیستم که بگویم به خاطر عشق ورزش میکنم، نمیشود از خانواده انتظار داشت که تا آخر عمر ما را تامین کنند و ما هم پیش آنها خجالت زده هستیم. الان نصف فکر و تمرکز تمام ورزشکاران خانم در یک شغل دیگر است و نمیتوانند به صورت حرفهای کار کنند.
* انگار دلتان خیلی پر است.
بله واقعا دل ما پر است و دوست داریم این حرفها را بزنیم. من سال پیش حقارت واقعی را تجربه کردم. واقعا فهمیدم که معلولیت یعنی چه و چه نگاهی به معلولها دارند.
* بازخورد از طرف مردم چطور است؟
مردم واقعا حمایت میکنند و از آنها متشکرم. اما بعضیها دایرکت به من میگویند میروی آزادی و آببازی میکنی! یا میگویند اگر مدال نگیری ورزشکار نیستی! مگر کسی از من حمایت کرده که انتظار مدال طلای المپیک هم دارند؟
* فکر مهاجرت ندارید؟
من عاشق ایران هستم و دوست ندارم جای دیگری بروم. من به کشورم تعصب زیادی دارم اما مسئولان منتظر این هستند که یک رکوردی را بزنیم و بعد حمایت کنند. من اگر رکورد بزنم و مدال بیاورم دیگر حمایت میخواهم برای چه کاری؟! اینجا ما برای تیم پزشک نداریم و یک نفر کار فیزیوتراپ، تدارکات، پزشک و... را انجام میدهد... اما هرکس رفته خارج از کشور موفق شده.
* سوال آخر؛ هدف سارا عبدالمالکی چیست؟
بگذارید توضیح بدهم. ۷-۸ ماه پیش مادرم وارد اتاقم شد و بدون مقدمه گفت سارا دوست دارم هرچه سریعتر بتوانی راه بروی و در المپیک شرکت کنی و مدال بگیری. الان هم تمام هدف من این است که بتوانم خانوادهام را خوشحال کنم و موفق به کسب مدال قهرمانی المپیک شوم. مطمئن باشید به این هدفم میرسم.
محمد همتی