گزارش اختصاصی از حوادث فینال حذفی
صندلیها را نشکنید، ورزشگاه مال ماست
در بین هواداران یک پارچه دست نوشته قرار داشت که روی آن نوشته بود: مردیم از خوشی!واقعا چقدر این جمله متناسب این بازی و اتفاقاتش بود.
به گزارش "ورزش سه"، انتخاب اهواز و فولاد آره نا در نگاه اول یک انتخاب خوب و عاقلانه بود اما چرا این ورزشگاه نتوانست یک شب رویایی برای فوتبال ایران داشته باشد؟ اکنون انگشت اتهام مسئولان برگزاری را نشانه رفته است. موضوع اصلی نفس برگزاری در فولاد آرنا بود که مشخصا با وجود زیبایی آمادگی فیزیکی برگزاری بازی را نداشت...
به عنوان یکی از حاضران در ورزشگاه مشاهدات خود را از روز پرماجرای فولاد آرنا می نویسم :
*قرار بود مشهد میزبان فینال باشد اما به دلیل اعتراض داماش و اینکه گفته شد به دلیل موضوع آسیایی شدن پدیده همه چیز علیه داماش خواهد بود بازی باوجود هوای گرم به اهواز منتقل شد.شهری که برگزاری بازیهای بزرگ در آن بی مشکل نیست اما وقتی پای فولادآرنا وسط باشد کسی به این کاستی ها توجه نمی کند.
*یادآوری روز افتتاحیه و دیدار فولاد خوزستان - سپاهان این نوید را به من می داد تا یک دیدار جذاب و دیدنی را از نزدیک ببینم و مهم تر از آن ورزشگاه دیدنی فولاد آره نا بتواند زیبایی های خود را نمایش بدهد و دل فوتبالدوستان را برباید تا شاید مسئولین باشگاه های دیگر مجبور شوند یک ورزشگاه این چنینی بسازند.۲۱ ساعت پیش از فینال به ورزشگاه رفتیم، مسئولان مراسم آتش بازی و همچنین دکور اهدای جام در ورزشگاه حضور داشتند که از هوای خوب اهواز در شب استفاده کنند و کارهایشان را خیلی زود تمام کنند، همه چیز آماده برای یک ۹۰ دقیقه و یک جشن!
*دو ساعت مانده به شروع بازی در ترافیک فوق سنگین کنار ورزشگاه و در نزدیکی اتوبان خلیج فارس یک طرف و پارک کردن ماشین ها در مسیر های صعب العبور، کنارجاده وحتی وسط پل از طرفدیگر.مامورین مانع از حضور خودرو در مسیر ورودی ورزشگاه شده بودند و نکته جالب این بود که اجازه عبور به رئیس هیات فوتبال خوزستان عبدالکاظم طالقانی، حیدر بهاروند مسئول سازمان لیگ، هدایت ممبینی عضو هیات رئیسه فدراسیون و تعدادی دیگر از مسئولین داده نمی شد و مامور راهنمایی از مسئولان درخواست برگه تردد می کرد، برگه ای که اصلا برای دیدار پیش بینی نشده بود و مسئولان هیچ راهی برای آن پیش بینی نکرده بودند.
*پس از حدود چند دقیقه رایزنی بالاخره قرار شد با دستور مامور راهنمایی تا از یک مسیر دیگر وارد ورزشگاه شویم. اولین صحنه ای که در ورود به محیط ورزشگاه نظرمان را جلب کرد همان ۲۰۰-۳۰۰ هوادار داماشی بود که با لهجه گیلانی جلوی دوربین ما حاضر شدند و می گفتند ۲۰ساعت برای حمایت داماش آمده اند و حالا یک صندلی در استادیوم ندارند، گیلانی ها می گفتند ای کاش بازی در آزادی برگزار می شد هم مسافت کمتری را طی می کردند و هم جایگاهشان اشغال نمی شد.
*از اینجا به بعد بازی به دست مدیران داماش افتاد که به هیچ وجه زیر بار برگزاری بازی نمی رفتند. آنهادر میان تماشاچیان حاضر شدند و گفتند تا تمام آنها به ورزشگاه وارد نشوند مطمئن باشید که اجازه بازی نمی دهند؛ تهدیدی که البته عملی شد.سئوال درست آنها این بود که چرا یک جایگاه هزار نفری برایشان خالی گذاشته نشده.پاسخ هم این که هواداران از ساعت 14 ورزشگاه را پر کرده اند و قرار بر این بوده که درگیری بین نیروی انتظامی و جمعیت حداقلی باشد.
*در فاصله ۴۰ دقیقه تا شروع بازی( با توجه به ذهنیت قبلی از میزبانی فولاد) قصد داشتیم تا در جایگاه خبرنگاران حاضر شویم ، موبایل هایمان را شارژ کنیم، به اینترنت ورزشگاه وصل شویم و خبرها را برای سایت بفرستیم اما بعد از حضور دیدیم که خبری از جایگاه خبرنگاران نیست و هواداران پرسپولیس آنجا نشسته اند، در پی پیداکردن مسئولی برای گفتن دردمان بودیم که دعوای پرسپولیسی ها و چند هوادار انگشت شمارفولاد نگاهمان را جلب کرد.دعوای شدیدی که عکس های تکان دهنده ای هم از آن گرفته شده.
* قرار بر این بود تا در زمان اذان مغرب، بسته های افطاری برای عوامل اجرایی و خبرنگاران آورده شود، آوردند اما آنقدر هواداران به طور غیرقانونی حضور داشتند که در مدت زمان کمی همه بسته ها را روی هوا زدند و خبرنگاران سرشان بازهم بی کلاه ماند.
*پس از گذشت دقایقی از این ماجرا سید جلال و بیرانوند به وسط زمین آمدند تا از هواداران بخواهند که جا خالی کنند و مدیرعامل داماش همچنان مانع از حضور تیمش می شد؛ ادامه اتفاقات را قطعا می دانید .اینکه چگونه بازی برگزار شد و چه بر سر ورزشگاه آمد؛ورزشگاه زیبای همه ما نه فقط خوزستانی های هوادار فولاد . ورزشگاهی که کنده شدن صندلی هایش اشک آن تعداد فولادی حاضر در ورزشگاه را در آورد.آنهایی که با لباس تیم برای حاکم کردن نظم به ورزشگاه آمده بودند اما فقط کتک خوردند.
* وقتی داماشی ها پس از گذشت حدود یک ساعت تاخیر به زمین آمدند و گرم کردند، پرسپولیسی هایی که در وی آی پی نشسته بودند کمی پایین تر و فشرده تر نشستند تا هواداران داماش بیایند و در سه ردیف بالایی بنشینند و بازی برگزار شود، چند نفر از طرف هواداران داماش به اتفاق نیروی انتظامی برای بازدید جایگاهشان آمدند اما گفتند اینجا هیچگونه امنیتی ندارند و حاضر نخواهند شد آنجا بنشینند همین صحبت کافی بود تا هواداران پرسپولیس به سمتشان صندلی پرت کنند و علیه شان شعار بدهند.
* پس از گذشت بیش از یک روزکامل هنوز فرصت نکرده ام که بازی یا حتی خلاصه اش را ببینم که بدانم این صحنه را تلویزیون نشان داد یا خیر اما هواداران جاهای عجیب و غریبی را برای خود انتخاب می کردند، بعضی از بین میله ها به بالا رفتند تا در سقف بنشینند و بازی را ببینند، اگر خدایی نکرده کسی از بالا می افتاد، مسئولش چه کسی بود؟ عده دیگری روی نرده ها نشستند و می خواستند هرگونه شده بازی را حتی با گذراندن ۹۰ دقیقه تحت فشار ببینند.
* در این میان سعید فتاحی با آوردن سید جلال و بیرانوند، می خواست تا به نوعی وضعیت پیش آمده را حل کند، که نشد و نتوانست، رفت و آمدهای متوالی وی در بین نیمکت ها به چشم می آمد، جنب و جوشی که البته با تلخی برای او به پایان رسید.او در میان هیاهوی بازی با برنامه فوتبال برتر هم مصاحبه ای عصبی داشت اما باوجود اینکه خبر تعلیق خود را شنید تا اتمام بازی کارش را رها نکرد.
* در بین هواداران یک پارچه دست نوشته قرار داشت که روی آن نوشته بود: مردیم از خوشی!واقعا چقدر این جمله متناسب این بازی و اتفاقاتش بود، شاید هیچ هواداری از خاطرات این بازی به خوبی یاد نکند چراکه مشکلات عجیب و غریب نفس را از همه حاضرین در ورزشگاه گرفت.
* همه این ها به کنار، مسئولان مدعی شدند که تنها ۲۰ هزار بلیط فروخته شده است، چگونه بیش از ۳۰ هزار هوادار در ورزشگاه حضور داشتند؟ ۲۰۰-۳۰۰ نفر هم می گوییم دور از چشم آمده باشند ، ۱۰ هزار نفر دیگر چگونه آمدند؟ دوستان خبرنگار می گفتند جلوی درب ورودی حاضر بوده اند و یک ساعت است بدون بلیط هواداران خیلی راحت وارد می شوند، آیا این مشکل اصلی نبود؟ چگونه ما باید از هواداری که با هر ترفندی از ساعت ۳یا ۴ به ورزشگاه آمده بخواهیم که لطفا به بیرون برو تا داماشی ها بیایند، مطمئنا قبول نخواهند کرد اما مطمئنا اگر از ابتدا جایگاهی برای تیم داماش اختصاص داده می شد و نیروی انتظامی از این جایگاه به طور کامل مراقبت می کرد، داماشی ها روی سکوهایشان می نشستند و بازی برگزار می شد.
* در مراسم پایانی و در جایگاهی که همه عکاسان ایستاده اند تا از مراسم عکس بگیرند، بیش از ۲ برابر عکاسان افراد متفرقه حضور داشتند، مسئول برپایی نظم در این جایگاه با که بود؟ پس از بالا بردن جام و در چشمی به هم زدن هواداران به زمین دویدند و بازیکنان مدال در دست به سمت رختکن تیمشان فرار کردند درحالیکه جام در دستان فردی ناشناخته با اسکورت یکی دو نفر از بوقچیها به سمت بیرون زمین برده می شد.
* نکته جالب دیدار هواداران داماش بودند آنها تیمشان را نه ۹۰ دقیقه بلکه تا پایان مراسم تشویق کردند .روز بعد از بازی نیز تعدادی از هواداران در فرودگاه حاضر شدند و از نزدیک از بازیکنان و مالک باغیرتشان تشکر کردند.مالکی که نخواست یا نتوانست همکاری بیشتری برای برگزاری بازی داشته باشد.
*ایرادات کار باید خیلی زود شناخته شود؛ پارکینگ ورزشگاه وضعیت مشخص تر و بهتری پیدا کند. هماهنگی برای حضور بیش تر نیروهای انتظامی انجام شود،و این نیروی محترم نیز مانع از حضور همه جانبه هواداران از روی دیوارهای باشگاه به زمین مسابقه بشوند و البته جلوی حضور پنج شش باره جیمی جامپ ها به داخل زمین را بگیرند. قاعدتا در بازرسی بدنی باید نیروی انتظامی وسایل اضافه از جمله بطری های آب معدنی را جمع آوری می کردند اما وجود بیشمار بطری های آب روی سکوها و پرتاب آنها در زمان های مختلف به زمین نشان می داد یا بازرسی نبوده یا اگر بوده دقیق نبوده است. اعضای نیروی انتظامی از ظهر به ورزشگاه می آیند ، تلاش می کنند و ای کاش که تلاششان را اینگونه هدر ندهند، البته این دیدار به مسئولان فوتبال و نیروی انتظامی برای چندمین بار گوشزد کرد که تعداد کنونی نیروی انتظامی کافی نیست.
*امیدواریم که فولاد آره نا خیلی زود به وضعیت فوق العاده سابقش باز گردد.و چه حسرت بزرگی می خوریم: ورزشگاهی که در صورت رفع مشکل پارکینگش، نظارت و مدیریت بهتر می توانست میزبان بازی های فوق العاده ای باشد با این اتفاقات ممکن است که مدتها برای چنین دیدار مهم و حتی بازی های ملی محروم باشد.
* فروش بلیت شماره گذاری شده روی صندلی مشخص کار دشواری است؟اینکه در ورزشگاه جایگاه هرکس مشخص و هرکس مسئولیت صندلی خود را داشته باشد آیا بازهم شاهد این اتفاقات با این وسعت در ایران هستیم؟ قطعا به کارگیری این تکنولوژی کار سختی نیست اما آیا همتی برای انجام این پروژه است یا خیر؟
سهیل احیایی-اهواز