گزارش ویژه: چگونه سیتی قوانین یوفا را دور زد؟ (3)
برای سالها، باشگاه منچسترسیتی اساسا انکار می کرد که مالک این باشگاه، شیخ منصور، قوانین مالی را نقض می کرد. اما ای میل های خصوصی داستان متفاوتی را بیان می کند و شواهدی از قراردادهای دستکاری شده و پرداخت های اسپانسری غیرواقعی و ... ارائه می کند.
به گزارش "ورزش سه"، باشگاهی که زمانی یک باشگاه معمولی در شرق منچستر بود، حالا به بهترین باشگاه لیگ برتر تبدیل شده؛ یک محصول جذاب که تبلیغی فوق العاده برای ابوظبی است. استراتژیست های درجه یکی مانند کوین دی بروین و ایلکای گوندوگان برای آنها بازی می کنند، در کنار لروی سانه بااستعداد؛ همگی زیر نظر مربی ای که احتمالا در دنیا بهترین است، پپ گواردیولا. این داستان یک موفقیت کم نظیر است.
هرچند اکنون مدارکی توسط سایت فوتبال لیکس منتشر شده که نشان می دهد که پشت این موفقیت فوتبالی، حقه های کثیفی وجود دارد.
مالکان باشگاه از ابوظبی، عصر جدیدی از کاپیتالیسم در منچستر را رقم زدند. این اصطلاح اساسا به دوره ای از انقلاب صنعتی اشاره دارد؛ وقتی که کمپانی ها بی رحم بودند و هیچ قانونی را نمی پذیرفتند. اما از این اصطلاح می توان در دنیای فوتبال هم استفاده کرد: از زمانی که منچسترسیتی توسط شیخِ ابوظبی خریده شد، این باشگاه با حقه بازی راهش را به سوی معبد باشگاه های برتر اروپایی باز کرد و با نادیده گرفتن قوانین، یک امپراطوری فوتبالی عظیم و جهانی ایجاد کرد. اما افتخارات تازه باشگاه ریشه در دروغ دارد. داستان حقیقی پیشرفت منچسترسیتی، حاصل نفوذ سیاسی و سواستفاده های مالی است. و این روی همه کسانی که می خواهند تجارتِ فوتبال مدرن را درک کنند، تاثیر می گذارد.
فصل سوم: استخدام پپ گواردیولا
پپ گواردیولا به نظر هرگز متوقف نمی شود- و همیشه هم به نظر نمی رسد که بر خودش کاملا مسلط است. او کنار زمین راه می رود، دستورالعمل ها را با فریاد به بازیکنانش منتقل میکند، با حرارت آنها را تشویق می کند و از هیجان، بالا و پایین می پرد. اما وقتی او با شیخ منصور بن زاید آل نهیان دیدار کرد، انگار آدم دیگری است. در مستند جذاب "همه یا هیچ"، که برای ساختن آن، فیلم سازان در تمام طول سال با منچسترسیتی همراه شدند، گواردیولا بسیار متشخص است و زمانی که مجبور شد گفتگوی کوتاهی با مالک میلیاردر باشگاه داشته باشد، کمی خجول به نظر می رسید. بینندگان نمی توانند بفهمند که آنها چه می گویند اما مهمترین مسئله این است که هر دو لبخند می زنند و می خندند.
"همه یا هیچ" که مستندی از کمپانی آمازون است، سفر تیم به ابوظبی را مانند یک ویدئوی بازاریابی نشان می دهد که می توانست توسط موسسه توریسم خود امارات تهیه شده باشد که در آن بازیکنان خونگرم، پیراهن های آبی آسمانی تیم را می پوشند، افرادی کاملا بریتانیایی در خشکشویی تیم کار می کنند و خلدون المبارک، مرد همیشه کت و شلوارپوش، ریاست باشگاه را برعهده دارد. او که دست راست شیخ منصور است همیشه لبخند به لب دارد و با اعتماد به نفس به نظر می رسد و در کنار نوئل گلگر، گیتاریست سابق گروه اوآسیس که یک هوادار پرشور منچسترسیتی است، چهره جذابی به نظر می رسد.
آقای رئیس، آنطور که بریتانیایی ها می گویند، ملایم صحبت می کند- و از پست های شبکه های اجتماعی مشخص شده که هواداران عاشقش هستند. در یکی از این پست ها نوشته شده:" رئیس ما چه نعمتی است، بهترین رئیس دنیا، بسیار باهوش، بسیار متواضع." و دیگری:" هواداران سیتی خوش شانس هستند که او را دارند."
اما این مرد دقیقا نماد چیست؟ او چقدر برای ابوظبی مهم است؟ چگونه مدیران باشگاه، که ادعا می شود منصوب شیخ منصور هستند، باشگاه لیگ برتری را هدایت می کنند؟
اسناد سایت افشاگر فوتبال لیکس گوشه ای از پشت پرده عملیات داخلی باشگاه را برملا کرد. برخلاف مستند "همه یا هیچ"، تصویر نهایی پرزرق و برق نیست.
در آگوست 2010، دو سال بعد از اینکه شیخ منصور باشگاه را خرید، برای اولین بار در یکی از بازی های منچسترسیتی حضور پیدا کرد. میلیاردر نفتی رو به جمعیت لبخند زد و دست تکان داد، در حالی که در چهره زیر دستانش که کنار او در جایگاه VIP بودند، تنش کاملا مشخص بود. حتی مبارک هم عصبی به نظر می رسید. اما تیم کارش را درست انجام داد و 3-0 لیورپول را برد و این بازدید با موفقیت به پایان رسید. این همچنان تنها حضور منصور در بازی های سیتی در 10 سال مالکیت او بر این باشگاه است.
این را همه می دانند که شیخ در مدیریت سرمایه گذاری اش (روی منچسترسیتی) دخالتی ندارد.
البته خلدون المبارک را می توان بخشید که هر روز نمی توان روی تاکتیک های تیمی یا جزئیات مالی وقت بگذارد زیرا او رئیس کمپانی "مبادله" و رئیس اداره امور اجرایی (EAA) در ابوظبی نیز هست. این دو شغل می تواند سرمایه گذاری در منچسترسیتی را نیز توضیح بدهد: مبادله یک کمپانی سرمایه گذاری دولتی است که مسئول سرمایه گذاری درآمد نفتی امارات در سراسر دنیاست. در حالی که EAA بازوی دولت برای هدایت استراتژی بین المللی ابوظبی است.
کریستوفر داوینسون، پروفسور سیاست خاورمیانه در دانشگاه دورهام، می گوید منچسترسیتی " استراتژی قدرت نرم خاندان حاکم (در امارات)" است. او، سرمایه گذاری شیخ در منچسترسیتی را حاصل محاسبات سیاسی می داند: او معتقد است که خاندان حاکم، فوتبال انگلیس را به عنوان وسیله ای برای بازاریابی ابوظبی و بهبود رابطه بین امارات و غرب می بیند.
اما ادعای رسمی در مورد اینکه سیتی تنها یک سرمایه گذاری تفریحی یک هوادار پرشور فوتبال است، چه؟
داویدسون اینجا به رئیس باشگاه اشاره می کند. او می گوید:" خلدون المبارک نخست وزیر واقعی ابوظبی است." بنابراین چرا او باید مسئول سرگرمی شیخ منصور باشد، به ویژه اینکه منصور زیر دست ولیعهد محمد بن زاید، به طور مخفف MbZ، در طبقه حاکم ابوظبی است؟
داویدسون می گوید:" افراد مسئول در منچسترسیتی در واقع آدم های ولیعهد هستند، نه شیخ منصور." MbZ علاوه براینکه ولیعهد ابوظبی است، فرماندهی ارتش امارات را نیز برعهده دارد.
در جنگ یمن، ارتش امارات با شبه نظامیان حوثی و گروه اخوان المسلمین می جنگند و در سال 2017، اسوشیتد پرس گزارشی پرجزئیات از زندان های مخفی در امارات منتشر کرد که در آنها شکنجه متدوال است. امارات این اتهامات را رد کرد.
نیکلاس مک گیهان از اسکاتلند که سالهاست برای دیده بان حقوق بشر کار می کند و یکی از منتقدان همیشگی مالکان منچسترسیتی است، می گوید:" تحت فرماندهی MbZ، امارات به یک دولت پلیسی شکنجه گر ظالم در داخل و یک جنایتکار جنگی در خارج تبدیل شد. شرایط در امارات مخوف است."
او می گوید حتی یک فعال حقوق بشر هم در این کشور حضور ندارد:" به یاد دارم که از همکارانم در دیده بان حقوق بشر پرسیدم که آیا هیچ کشور دیگری با این شرایط وجود دارد، اینکه در یک کشور هیچ کسی برای صحبت کردن وجود نداشته باشد و آنها گفتند کره شمالی و ترکمنستان." آنهایی که جرات کنند اظهارنظری منفی در مورد خانواده سلطنتی داشته باشند، دستگیر می شوند.
ابوظبی تنها دولت خلیج فارس نیست که در سال های اخیر قدرت فوتبال را کشف کرده است. برای مثال، رقیب آنها، قطر، میزبان جام جهانی آینده خواهد بود و دو میلیارد یورو هم برای رساندن پاری سن ژرمن به قله فوتبال اروپا هزینه کرده است.
اما ثروت ابوظبی، بزرگ ترین امیرنشین امارات، در دهه های گذشته، به نفوذ فزاینده ای منجر شد. و ولیعهد MbZ متحد ولیعهد عربستان است که در حال حاضر با اتهام کشتن یک روزنامه نگار عربستانی در ترکیه مواجه است.
یکی از افراد نزدیک MbZ، سیمون پیرس است، یک استرالیایی که عضوی از مدیریت منچسترسیتی است و مهمترین رابط بین ابوظبی و منچستر. او اساسا برای عموم ناشناخته است اما در درون باشگاه، با ترکیبی از ترس و احترام با او مواجه می شوند. او همچنین برای اداره امور اجراییِ خلدون المبارک (EAA) در ابوظبی کار می کند.
او از آنجا دستوراتش برای همکارانش در منچستر را می فرستند و آنها را از خواسته های خاندان سلطنتی و مذاکرات با اسپانسرهای عرب باشگاه، مطلع می کند.
وقتی منچسترسیتی یک قرارداد جعلی با یک آژانس به اصطلاح حقوق بازاریابی امضا کرد، پیرس جزئیات طرف اماراتی را بررسی کرد. او پیش از انتقال مولتی میلیون یورویی، باید اجازه خلدون المبارک را کسب می کرد. و طبق معمول، یک ای میل کوتاه از رئیس اش کافی بود:" بسیار خب، ادامه بده."
پیرس پیش از ورود به دنیای فوتبال، برای کمپانی برسون-مارس تلر، کار می کرد، یک آژانس روابط عمومی، متخصص در حل مشکلات و کنترل تصویر عمومی برای وکلای بسیار رده بالا.
برای سال ها، یک شعار طعنه آمیز برای این کمپانی دهان به دهان می چرخید:" وقتی شیطان به روابط عمومی نیاز پیدا می کند، سریع شماره برسون مارس تلر را می گیرد."
پیرس یک مشاور ظاهری است که همه ریسک ها در مورد اینکه افراد ممکن است از بیرون چطور به نظر برسند را سبک و سنگین می کند و هیچ چیز را به شانس واگذار نمی کند. او همچنین بسیار به سوال های انتقادی از طرف سازمان های حقوق بشری بسیار حساسیت دارد.
در آگوست 2013، نیکلاس مک گیهان از دیده بان حقوق بشر، براساس قانون چرخش آزاد اطلاعات در بریتانیا، قانونی که به شهروندان اجازه می دهد مدارک رسمی را بررسی کنند، درخواستی برای دسترسی به اطلاعات ارائه کرد. این درخواست در یک محدوده زمانی مشخص باید مورد بررسی قرار بگیرد.
مک گیهان علاقه مند بود تا قرارداد بین شهر منچستر و باشگاه فوتبال منچسترسیتی در رابطه با محلی که تیم کمپ اتحاد را در آن ساخت، یک مجموعه ورزشی و ورزشگاه که فاصله زیاد با مرکز شهر ندارد، را بررسی کند.
پیرس به سایر مدیران باشگاه نوشت که او به مدارکی که درخواست شده، نگاهی دقیق انداخته و خطر چندانی در اینکه این مدارک بتواند به سازمان حقوق بشری دلیلی برای انتقاد بدهد، ندیده است. او در ادامه گفت که دلیلی برای ممانعت از انتشار مدارک وجود ندارد اما دلیلی هم برای عجله کردن نیست. او نوشت:" او باید این مدارک را در روز آخر، اول ماه سپتامبر، دریافت کند."، تاریخی که هنوز دو هفته با زمان ای میل او فاصله داشت:" من می خواهم هرگونه دست بالا را از آنها بگیرم."
وقتی مدیران باشگاه با سوال خبرنگاران شبکه EIC برای اظهارنظر مواجه شدند، گفتند که پاسخی به سوالات نمی دهند. یکی از سخنگویان باشگاه نوشت:" تلاش برای ضربه به سابقه باشگاه برنامه ریزی شده و واضح است."
دور از نگاه افکار عمومی، مدیران منچسترسیتی به خودشان یادآوری می کردند که باید تهاجمی ظاهر شوند. عملیات محرمانه آنها .... در حالی که درگیری ها با اتحادیه های فوتبال از طریق دیپلماسی ... یا با استفاده از فشارهای داخلی همراه بود.
به خدمت گرفتن پپ گواردیولا هم یک عملیات محرمانه بود. او که از نظر بسیاری بهترین مربی دنیاست، به شدت مورد توجه مدیران سیتی بود و به عنوان آخرین آجر برای تکمیل پروژه پرستیژ مالکان ابوظبی در نظر گرفته می شد؛ پروژه ای که هم مدلی برای اوج کارآفرینی و هم موفقیت ورزشی بود.
قرارداد گواردیولا با منچسترسیتی در تاریخ 10 اکتبر 2015 امضا شد. دستمزد و پاداش ها در کلاس جهانی بود: او در اولین فصل، 13.5 میلیون پوند دریافت می کرد، مبلغی که برای سال بعد به 16.75 میلیون افزایش پیدا کرد. اما این زمان بندی قرارداد بود که آن را بسیار غیرمعمول کرد: این اتفاق زمانی رخ داد که تنها دو ماه از فصل جدید او در بایرن مونیخ سپری شده بود. نه منچسترسیتی و نه گواردیولا چیزی در مورد این قرارداد در رسانه ها اعلام نکردند.
تنها چند هفته بعد بود که یک روزنامه نگار از ساندی میرر نوشت که مدیر بخش فوتبال منچسترسیتی، تکسیکی بگیریستاین، در بارسلونا با گواردیولا دیدار کرد و شایعه شد که قراردادی بین پپ و منچسترسیتی امضا خواهد شد.
البته این غیردقیق بود: قرارداد از پیش امضا شده بود. سیمون هگی، سخنگوی باشگاه برای مدیران نوشت:" من با او تماس گرفتم و گفتم که می خواهیم این گزارش پاک شود."
بعدا او پیام دیگری نوشت و به آنها اطلاع داد که این گزارش از دسترس خارج شده است:" من به سایر رسانه ها هم پیام فرستادم و به آنها گفتم که این گزارش را نادیده بگیرند."
این به باشگاه سیتی اجازه داد تا اعلام به خدمت گرفتن مربی جدیدشان را کنترل کند- برنامه ای که تا یک ماه بعد اتفاق نیفتاد.
کنترل همه چیز است و مدیران سیتی کاملا آگاه هستند که به باشگاه و مالکان عرب شان با شک و تردید نگاه می شود. اما با موفقیت در زمین و از طریق کار روابط عمومی حرفه ای، آنها توانستند روایت غالب در بریتانیا را در دست بگیرند. بسیاری در بریتانیا، کشوری که خودش را خواستگاه قوانین مدرن و دموکراسی می داند، چیزی جز اظهارنظرهای خوب در مورد مدیران اماراتی نمی گویند، کسانی که در کشوری حکومت می کنند که مجازات خیانت در زندگی زناشویی، اعدام است و زوج ها در صورت بوسیدن هم در ملاعام، ممکن است زندانی شوند.
برای اطمینان از اینکه شرایط به همین شکل می ماند، مدیران سیتی ریسک هر قدمی که برمی دارند را به دقت بررسی می کنند- مانند انتخاب اسپانسر و این سوال که چقدر با پولسازی فاصله دارند.
در اوایل سال 2014، مدیران باشگاه در حال بحث بر سر امضای قرارداد با یک کمپانی ساخت و ساز اهل دبی به نام "عرب تِک" بودند. در آن زمان، این کمپانی توسط حسن اسمیک، مالک جنجالی باشگاه مونیخ 1860، تیم دوم شهر مونیخ، اداره می شد. مدیران منچسترسیتی دستور دادند که گزارشی در مورد ریسک احتمالی این انتقال تهیه شود. در آن گزارش آمد که گاردین کمی پیش از آن، گزارشی در مورد شرایط وخیم کارگران مهاجر در ابوظبی منتشر کرده بود. در این گزارش آمده بود:" عرب تک در این ماجرا درگیر است." علاوه بر این، کارگران عرب تک در می 2013 دست به اعتصاب زدند "که به خشونت و دیپورت منجر شد." و در سال 2009، BBC فاش کرد که عرب تک چقدر رفتار بدی با کارمندانش دارد. البته رفتار با کارگران خارجی به یک مشکل دائمی برای دولت های صحرانشین تازه ثروتمند شده است. ابوظبی به میزان زیادی به کارگرانی از هند، پاکستان و بنگلادش وابسته است، کارگرانی که در 40 سال گذشته آسمان خراش های زیادی در صحراهای شنی ساخته اند.
نتیجه این گزارش تحلیل ریسک آشکار بود:" همکاری با عرب تک پتانسیل قابل توجهی برای ضربه زدن به تصویر و جایگاه باشگاه و مالکانش دارد." در گزارش آمده که چنین قراردادی می تواند به مشکلاتی با هواداران، واکنش های منفی ازسوی دیگر اسپانسرها یا انتقاداتی از فعالان حقوق بشر منجر شود.
ویکی کلوس، یکی از سخنگویان منچسترسیتی، ای میلی برای مدیران باشگاه فرستاد و هشدار داد که از عقد قرارداد با عرب تک خودداری کنند. او نوشت:" فکر می کنم این بزرگترین ریسک برای سابقه ما از سال 2008 است. فاصله بین آنچه ما (باشگاه منچسترسیتی) انجام می دهیم و آنچه آنها (عرب تک) انجام می دهند، پرنشدنی است." او همچنین به مدیران باشگاه، خطر دوباره نیکلاس مک گیهان از دیده بان حقوق بشر را یادآور شد. او نوشت قرارداد با عرب تک " می تواند مانند برنده شدن در جک پات برای او باشد."
با این وجود، مدیران سیتی این نگرانی ها را رد کردند و تصمیم گرفتند تا پول عرب تک را بپذیرند: 7 میلیون پوند در هر سال. اما مدیران باشگاه تنها یک قرارداد تبلیغاتی منطقه ای با این کمپانی ساخت و ساز امضا کردند. ارتباط بین منچسترسیتی و عرب تک تنها در کشورهای عربی، روسیه و ترکیه عمومی می شد- کشورهایی که در آنها ارزش های دموکراتیک و حقوق بشر ضرورتا در صدر اولویت ها نیست.
در می 2014، فران سوریانو، حسن اسیمک و خلدون مبارک با یک پیراهن آبی آسمانی منچسترسیتی که نام "عرب تک" روی آن نوشته شده بود، مقابل دوربین ها قرار گرفتند و این قرارداد مولتی میلیون پوندی را اعلام کردند. بیانیه رسانه ای آنها دوستانه و هماهنگ بود: نمایشی که در ابوظبی ترتیب داده شد، به دقت توسط کارشناسان روابط عمومی کنترل می شد.
کمپانی عربی به سوالاتی که توسط روزنامه نگاران شبکه EIC پرسیده شد، پاسخ نداد.
کار این حرفهایهای دنیای تجارت به شهر منچستر محدود نشده است. در چند سال گذشته، ابوظبی تقریبا در هر قاره، شعبهای از گروه تجاری سیتی را افتتاح کرده است.فصل چهارم این مجموعه، استراتژی پشت این امپراطوری فوتبالی جهانی و اینکه چطور از باشگاه های خواهرخوانده برای پنهان کردن پرداخت ها و فرار مالیاتی استفاده می شود، توضیح داده خواهد شد.