صعود ذوب آهن زیر بمباران
صحنه های باورنکردنی در ورزشگاه کربلا
درست در شبی که بسیاری از هواداران فوتبال مشغول تماشای شاهکار شاگردان یورگن کلوپ بودند ذوب آهن زیر باران سنگ به مرحله بعدی صعود کرد.
به گزارش "ورزش سه"، در آخرین دیدار تیم های ایرانی در هفته پنجم لیگ قهرمانان آسیا تیم ذوب آهن از ساعت 23 در ورزشگاه کربلا روبروی تیم الزورا عراق قرار گرفت. دیداری که تا قبل از برگزاری آن تصور افتادن برخی اتفاقات را ابدا نداشتیم و شاید اگر قبل از بازی به ما می گفتند هواداران عراقی ممکن است با سنگ و صندلی و اشیای دیگر بر سر بازیکنان ایران بمباران کنند، باور نمی کردیم و همه آنها را تخیلاتی واهی می دانستیم اما وقتی در دقیقه 3+90 تصاویر آهسته بسیاری که از تلویزیون در حال پخش بود قطع شد و دوربین به میانه میدان بازگشت و قاسم حدادی فر را نقش بر زمین دیدیم و تازه فهمیدیم که در اصل و در واقعیت همه آن اتفاقات در حال افتادن است و ما نیز در عین ناباوری از صفحه تلویزیون پیگیر شرایطی بودیم که حتی یک درصد نیز تصور به وجود آمدن آن را نداشتیم.
در شبی که یکی از شعبدههای فوتبال در آن طرف دنیا و در دیدار لیورپولی ها در حال افتادن بود در جنوب غرب آسیا شرایط به گونه ای دیگر به پیش می رفت. با تفاوتی غیرقابل تصور، تفاوتی در حد دیدن دو دسته هوادار متضاد، در یک طرف نفراتی که شکست چهار بر صفر را تنها با سر به پایین انداختن در حال هضم بودند و در سوی دیگر تماشاگرانی که سینه چاک می دادند تا بتوانند وارد محوطه چمن شوند و احتمالا بازیکنان ایرانی را بدرند. چیزی بیشتر از ضربه ای که جیمی جامپ عراقی به پشت سر قاسم حدادی فر زد!
اصلا بهتر است برای همه آنهایی که شکست تاریخی یاران مسی را از نظر می گذراندند و چشمی به ورزشگاه کربلا ندوخته بودند مختصر و مفید به شرح دیداری بپردازیم که در آن هم تعویض طلایی و بازگشت دقیقه 2+90 داشت و هم درگیری و جیمی جامپی که دستِ بزن داشت!
بازی با حملات پشت سر هم و زهرآگین ذوبی ها آغاز شد و تا دقایق پایانی نیمه اول نیز ادامه داشت. علی منصور در روزی که ارسلان مطهری را به همراه نداشت پلان دوم هجومی تیم خود را به نمایش گذاشت و اتفاقا توانست بهترین استفاده را از آن ببرد. مثلث هجومی ماریون و حسینی و اوساگوانا، همانی بود که می توانست کار تیم عراقی را یکسره کند. ارسال های ایستا با ماریون سیلوا بود و ارسال های در حال حرکت با محمدرضا حسینی و در حالی که بازی در میانه های نیمه اول به سر می برد مخلوطی از حرکات و همکاری همین سه بازیکن، وقتی ضلع چهارمی به آنها پیوست اولین گل بازی را به وجود آورد.
بازی با همین برتری مطلق ذوبی ها تا دقایق پایانی نیمه اول در پیش بود تا اینکه یکی از معدود حملات بازیکنان تیم میزبان به دروازه سبزپوشان رسید و بازی را در عین ناباوری به تساوی رساند. اتفاقی که هنوز هم برای ایرانی ها و ذوبی ها دردناک نبود چرا که شاگردان منصوریان با همین یک امتیاز نیز به مرحله بعدی صعود می کردند.
اما در نیمه دوم شرایط عجیبی بر تیم ذوب و در کناره های زمین حاکم شد. بازیکنان الزورا هر بار که اراده می کردند از کناره ها می توانستند خود را به محوطه و دروازه ذوبی ها برسانند و صد البته این اتفاق در جناح راست بسیار بیشتر افتاد. خیلی زیاد، آنقدری که نمی توانستیم باور کنیم در نیمه اول همین جناح راست و همکاری فخرالدینی و حسینی، دمار از روزگار حریف درآورده بود. الزورایی ها در نیمه دوم جای ذوبی ها را در کسب عنوان برترین تیم گرفته بودند و خیلی زود توانستند از برتری خود استفاده کنند و گل دوم را وارد دروازه حریف ایرانی کنند.
پس از این گل ذوبی ها که اثری از بازی هدفمندشان در نیمه اول نبود سعی کردند به زمین و زمان بزنند تا بتوانند به گل تساوی و کسب یک امتیاز حیاتی برسند اما آنها فقط سعی کردند و نتوانستند از آن نتیجه بگیرند تا اینکه علی منصوریان تصمیم گرفت تعویض طلایی خود را رو کند. حبیب زاده همانی بود که باید بیرق صعود ذوبی ها را از روی زمین برمی داشت. بیرقی که با سه ضرب بلند شد. ارسال نژادمهدی با ضربه سر محمدزاده از روی خط محوطه جریمه توپی تند و تیز برای بازیکن تازه وارد مهیا کرد و حبیب زاده توانست با هوشیاری کامل، مهر کامبک در دقیقه 2+90 را بر روی پرونده این بازی بزند.
گلزنی حبیب زاده یک امتیاز شیرین نصیب ذوبی ها می کرد و خیال راحت از صعود به مرحله یک هشتم نهایی بود که باعث شد تا علی منصور نیز جوان تر از همه بازیکنانش بر فراز جمع شادمانه آنها بپرد. در حالی که دو دقیقه از پنج دقیقه وقت تلف شده بازی گذشته بود همگی به دنبال شنیدن سوت شروع مجدد بازی بودیم تا سه دقیقه پایانی لبریز از استرس را پشت سر بگذاریم اما این سوت تا دقیقه 11+90 گوش و چشم های ما را منتظر گذاشت.
در حالی که تصاویر تلویزیونی به در و دیوار می زد و سعی در پخش هزار باره گل های به ثمر رسیده بازی داشت هر از گاهی دوربین به مرکز میدان زمین کربلا می رفت تا دقیقا نفهمیم چه اتفاقاتی در این دیدار در حال افتادن است. وقتی کاپیتان قاسم را نقش بر زمین دیدیم فهمیدیم که قطعا درگیری عجیبی در حال اتقاق افتادن بود چرا که قاسم اهل تمارض نبود.
وقتی قاسم از روی زمین بلند شد دست به پشت سر بود تا با ماساژ کمی از درد بکاهد. جریان از این قرار بود که یک جیمی جامپ بر خلاف آنهایی که در ایران می بینیم وارد زمین می شوند تا کمی مطرح شوند به زمین آمد و قاسم حدادی فر نیز به دنبال نگه داشتن او بود تا سایر بازیکنان ایرانی از خطر احتمالی در امان باشد اما (باز هم تصویر قطع شد) گویا هوادار عراقی با شیئی که در دست داشت ضربه ای به پشت سر قاسم می زند و او را نقش بر زمین می کند. نکته عجیب اینجا بود که وقتی دوربین بین هواداران رفت تعداد زیادی از هواداران حریف را می دیدیم که با فشار مضاعفی قصد ورود به زمین را داشتند. اصرار دسته جمعی آنها آنقدر زیاد بود که از کیلومترها فاصله ترس وجودمان را بگیرد.
درعین حال میلاد فخرالدینی بازیکن ذوب آهن عصبانی از اتفاقات پس از پرتاب چند شی و سنگ و ... به سوی خود در زمین، تاب نیاورد و با خونسردی کاملی جواب هواداران حریف را داد. پاسخی که هواداران عراقی را جری تر کرد تا آنها حملات خود را تندتر کنند.ابن فعل و انفعال اما باعث شد تا داور پیش از اعلام آغاز مجدد بازی، مدافع ایرانی را از زمین اخراج کند.
هر آنچه که بود در حالی که بازی بیش از 12 دقیقه از وقت قانونی را پشت سر گذاشته بود داور باز هم اعلام ادامه بازی کرد و فقط یک حمله از بین رفته الزورا لازم بود تا ابزار حمله تماشاگران به بازیکنان باز هم به چشم بیاید و این بار رشید مظاهری با برخورد سنگ به سر خود، نقش بر زمین شد. اما بر پا شدن او که با چاشنی اغراق نیز توام بود باعث شد تا داور بدون از دست رفتن ثانیه ای، سوت پایان بازی را به صدا دربیاورد.
پس از پایان بازی تجربه اتفاقات بازی باعث شد تا قاسم حدادی فر به تندی به دنبال بازیکنان خود بدود و یکی یکی آنها را به سمت رختکن هدایت کند و پس از این اتفاق هم اصولا چیز دیگری ندیدیم و تنها می توانیم آرزو کنیم همه چیز ختم به خیر شده باشد تا با امتیاز به موقعی که علی منصور و شاگردانش از عراق برای ما فرستادند خوشحال از داشتن نماینده ای در جمع برترین های آسیا باشیم.