داغ پسر اوراسیو را از پای درآورد
مرگ غم انگیز پدر سالا در اثر سکته قلبی
سه ماه پس از درگذشت تراژیک امیلیانو سالا، بازیکن آرژانتینی، امروز صبح یک حادثه تلخ دیگر برای خانواده او رخ داد.
به گزارش "ورزش سه"، به نظر اتفاقات تلخ در سال 2019، قصد دور شدن از خانواده سالا را ندارند. سه ماه پیش بود که امیلیانو سالا، مهاجم آرژانتینی، انتقال خود از باشگاه نانت به کاردیف را قطعی و از فرانسه به سمت باشگاه مقصد پرواز کرد ولی هواپیمای او در کانال مانش سقوط کرد و جسد او چند هفته بعد پیدا شد. حواشی بسیاری در این مدت به وجود آمد و دنیای فوتبال در سوگ او فرو رفت.
چهار روز بعد از حادثه ناپدید شدن هواپیمای سالا در آسمان، منابع رسمی عملیات جستجو برای یافتن او را متوقف کردند. اما بعد کمپینی به راه افتاد که با جمعآوری پول از مردم، یک تیم جستجوی خصوصی را راهی محل احتمالی حادثه کرد تا نشانههایی از سالا یا هواپیما را پیدا کنند. تیمی که در نهایت موفق شده لاشه هواپیما را کشف کند.
سپس باشگاه نانت شماره 9 سالا را بازنشسته کرد و از باشگاه کاردیف نیز خواستار دریافت مبلغ کامل حق انتقال این بازیکن شد. به یاد او در بسیاری از ورزشگاه جهان، بازی پس از یک دقیقه سکوت آغاز شد.
اوراسیو سالا، پدر امیلیانو پس از پیدا شدن جسد پسرش گفته بود:« هنوز باورم نمیشود. رویایم این بود که یک روز هواپیمای امیلیانو پیدا شود. یک رویای بد. یک رویای کابوسی. نمیدانم چه باید بگویم. من هر روز با مسئولین جستجو در تماس بودم ولی از آنجا که من واتساپ ندارم برایم سخت بود که به آنها تلفن بزنم یا آنها با من تماس بگیرند. آنها آخرین بار به من گفتند که چندین روز از حادثه سپری شده و هیچ نشانهای از امیلیانو یا هواپیما پیدا نشده است.»
اوراسیو که مرگ فرزندش را باور نداشت، در نهایت بامداد امروز در سن 58 سالگی و در منزلش به دلیل سکته قلبی درگذشت. شهردار پروگرس سانتا فه، شهر محل سکونت اوراسیو سالا، ضمن تایید این خبر گفت:« اوراسیو هرگز نتوانست بار سنگین مرگ امیلیانو را تحمل کند. پس از پیدا شدن جسد، تصور ما بر این بود که بالاخره تسکینی روی غم های او خواهد بود اما اینچنین نشد. صبح همسر او با من تماس گرفت و گفت که اوراسیو سکته کرده است. بلافلاصه خودم را به منزلش رساندم ولی تلاش پزشکان بی نتیجه بود و او از دنیا رفت.»
همچنین رئیس باشگاه سن مارتین سانتا فه در این رابطه گفت:« چند روز پیش اوراسیو را در خیابان دیدم و نیم ساعتی با هم صحبت کردیم. به نظر حالش بهتر شده بود و خوشحال شدم ولی امروز این حادثه غم انگیز رخ داد.»