جشن گرفتیم چون ما هنوز زنده ایم
شفر: این فوتبال نبود هالیوود بود!
وینفرد شفر در یک گفت و گوی اختصاصی با ورزش سه جذاب ترین حرف های امسالش را به زبان می آورد.
به گزارش ورزش سه، این گفت و گو شامل سه سوال کلی از سرمربی استقلال است که شفر با طبع ادیبانه خود آنها را تبدیل به جواب هایی متفاوت و خواندنی کرده است. شفر خوشحال از برد اما خسته از سفر در بخشی از این گفت و گو شبیه به استیو مک کوئین بازیگر نقش به یادماندنی در فیلم پاپیون شده که در سکانس آخر می گوید: هی لعنتی ها من هنوز زنده ام!
آنچه که در این چند روز برای او و تیمش اتفاق افتاده شبیه به یک فیلم سینمایی است. فیلمی با حضور شفر، صورت برافروخته و موهای سفید بلندش. گفت و گو را بخوانید:
پیروزی در اصفهان؟
این مسابقه مثل یک فیلم هالیوودی پرهیجان بود که فصل آخرش با یک درمان خاص به پایان رسید. فوتبال یک سرگرمی است و مسابقه دیروز یک مثال مناسب برای این موضوع محسوب می شود. این یک بازی بسیار سفت و سخت و حساس بود. استقلال بسیار خوب و تهاجمی بازی کرد و استادیوم جو فوق العاده ای داشت.
بازی عجیبی بود. ما در نیمه دوم یک وقفه طولانی مدت داشتیم و البته اشتباه داور که گل صد در صد درست ما را خطا اعلام کرد و در نهایت باز این ما بودیم که دوباره بعد از اتمام زمان قانونی بازی گل زدیم و به پیروزی رسیدیم. این دقیقا همان درامی است که شما فقط در سینما پیدایش می کنید نه در زندگی واقعی. در فوتبال گاهی یک مسابقه چنین سرنوشتی پیدا می کند و این ها هستند که لحظه های ویژه زندگی را می سازند.
*از نظر فنی این حتی خیلی جذاب تر و زیبا تر هم بود چراکه نقشه تاکتیکی ما به ثمر نشست و ما توانستیم با گل جایزه کارمان را بگیریم. منشا و تبریزی وارد زمین شدند و دقیقا همان فشاری را که ما احتیاج داشتیم را به سپاهان وارد کردند. آنها عالی کار کردند و پاس نهایی به پاتوسی درخشان بود، همان چیزی که ما نیاز داشتیم، یک پاس سریع بعد از یک کار تیمی عالی و گل.
در باره شادی؟
این شادی و جشن هایی مثل این قابل برنامه ریزی نیستند، این خیلی ناگهانی اتفاق افتاد و من فکر می کنم دو عنصر ویژه در اینکه ما چنین شادی ای را از خودمان به نمایش گذاشتیم دخالت داشت:
* تماشاگران بی نظیر در اصفهان، انها هم بسیار خوشحال بودند و بعد از این میزان حمایت فکر می کنم باید برای قدردانی از آنها همراه شان شادی می کردیم. این جشن کمتر تیمی و بیشتر خانوادگی بود، خانواده بزرگ آبی که شامل تیم، کادر و هواداران هستند. من ویدئوهای زیادی از مردمی که در خانه بازی ما را تماشا می کردند دیدم و فکر می کنم این لحظه تمام هواداران واقعی استقلال را به هم وصل کرد.
*همه از مشکلات ما خبر دارند اما در عین حال ما می دانیم خیلی ها به این مساله اهمیت نمی دهند چون نتایج گاها بد ما آنها را بسیار مایوس می کند. ما این را متوجه می شویم، ولی این غیر ممکن است که از حجم باور نکردنی واقعی مشکلات آگاه شوید اگر در جمع ما نباشید.
* افرادی بودند که فکر می کردند ما مرده ایم، شایعات تاسف آور، دروغ ها و توهین هایی که به واسطه برخی روابط پیچیده در شبکه های اجتماعی رقم می خورد، فشار خرد کننده فیزیکی و روانی که با آن روبرو بودیم که علتی جز جدول فشرده و برنامه ریزی پرمساله سفرهایمان نداشت، مشکلات ما با امکانات و سایر مسائل...این ها روی هم تلنبار شده و مثل یک بار سنگین شانه های ما را خم می کرد اما بعد از این دو پیروزی مهم همه ما حس آسودگی داریم و احساس می کنیم قدرت دوباره ای به دست آورده ایم. ما به چشم دیدیم که هیچ حقیقتی قوی تر از این نیست که: «کسی نمی تواند ما را بشکند. مهم نیست آنها چقدر تلاش کنند ما هرگز تسلیم نمی شویم» و من فکر می کنم این همان چیزی است که ما آن را جشن گرفتیم نه فقط یک پیروزی، که احساس زنده ماندن، روی پا ایستادن و پیش رفتن اگرچه آنها می خواستند ما را زمین بزنند.
درباره داوری؟
در اغلب لحظات مسابقه داوری عالی بود به جز گلی که از روی نقطه کرنر زدیم، این صحنه را بارها دیشب در اتوبوس مرور کردم و هیچ دلیلی برای سوت داور پیدا نکردم. حتی با تنی چند از دوستانم که داور هستند مشورت کردم و آنها هم چیز مشکوکی در این صحنه ندیدند. راستش عاشق این هستم که شاید با خود داور حرف بزنم و نظر او را هم بپرسم، همانطور که قبلا هم گفتم ما باید به داوران کمک کنیم، شاید لازم باشد با دعوت از داوران بزرگ بین المللی در ایران کلاس برگزار کنیم.
گفتگو: فرزام محمدعلیها