آخرین قربانی ستیزه جویی در فضای مجازی
حمله به کایل واکر؟ نه این حمله به جهانبخش بود
این یک قرار دسته جمعی و یک کار تیمی است. ایرانی می تواند، بخصوص که پای عملیات های گروهی و بامزه بازی در اینستاگرام وسط باشد.
به گزارش "ورزش سه"، «جریان شکلگیری ادبیات ستیزهجویانه ایرانیان در چندین سال، به موجود عجیبالخلقه امروزی تبدیل شده است. ردپای نخستین حملهها بهطور دقیق، مشخص نیست، با بازشدن پای شبکههای مجازی به زندگی ایرانیان، رفتهرفته واکنشهای دستهجمعی به حوادث و اتفاقات گوناگون - از بروز یک توفان غافلگیرکننده در تهران تا مرگ یک هنرمند - شکل و شمایلی امروزی یافته است. شاید یکی از نخستین اعتراضهای جمعی ایرانیها، به خرداد ۱۳۹۱ و ماجرای دیدهشدن لوگوی «پپسی» در ماه برگردد؛ قرار بر این بود که در ساعت ۳۰ دقیقه پیش از بامداد ۱۶ خرداد ۱۳۹۱، لوگوی پپسی در ماه آشکار شود که طبیعتا رخ نداد، نتیجه آن شد که در شامگاه سهشنبه عده زیادی پس از مدتی انتظار و ناامیدی، از پشتبامهای خود پایین آمدند، شبکههای اجتماعی خود را باز کردند و یکپارچه به شرکت پپسی حملهور شدند و آن را خیانتکار خواندند.
.دو شب پیش و در جریان دیدار برایتون برابر منچسترسیتی در نیمه نهایی جام حذفی جزیره، علیرضا جهانبخش در اوایل بازی با کایل واکر، مدافع انگلیسی و ملی پوش درگیر شد و در ادامه اتفاقاتی رخ داد که حداقل پیش بینی آن دشوار نبود و هجوم به پیج مدافع انگلیسی، یک بار دیگر ما را تیتر رسانه ها کرد.
تعجب بسیاری از کاربران دیگر کشورها از فحاشی های ترجمه شده در گوگل ترنسلیت، به اشتراک گذاری آن در شبکه های اجتماعی خودی و غیرخودی، و در نهایت توئیت کردن جمله ای از وزیر امور خارجه با مضمون "هرگز یک ایرانی را تهدید نکن" لایک کردن آن با چاشنی قهقهه ای از ته دل، چرخه فعالیت ما در شبکه های اجتماعی در سال های اخیر در عرصه بین المللی بوده است. پس از آغاز این رفتار با حمله به پیج لیونل مسی بعد از قرعه کشی جام جهانی 2014، از مهمترین این حملات می توان حضور میلیونی در صفحه دمیتری پایت هافبک فرانسه بعد از مصدوم کردن کریستیانو رونالدو در فینال یورو 2016 اشاره کرد یا تکرار همین حماسه در صفحه کافو پس از درآوردن نام ایران در قرعه کشی جام جهانی. چند ماه قبل بنجامین ویلیامز، داور استرالیایی که به دلیل اخراج کردن مهرداد پولادی مورد غضب کاربران ما قرار گرفته بود نیز چند وقت اذعان داشت که این حملات چه تاثیر بدی در شرایط روحی وی پس از دیدار تیم ملی ایران مقابل عراق در جام ملت های آسیا 2015 داشته است. در یکی از تجربیات جدید هم یکی از عجیب ترین حمله ها پس از شکست ایران مقابل ژاپن با حضور در پیج اینستاگرام سوگورو اوساکا رخ داد. او که دونده دوی ماراتن است از حملات این لشکر مجازی در امان نماند اما او را با یویا اوساکا، بازیکن تیم ملی ژاپن اشتباه گرفته بودند.(جالب اینکه ویکی پدیای فارسی در صفحه ای با عنوان فهرست واکنشهای اینترنتی ایرانیان این کنشگری را جمع بندی کرده است!
سرگرمی ایرانیان در فضای مجازی
بعضی از کاربران ایرانی صفحات اجتماعی را مجالی برای کریخوانی، عربدهکشی و هتاکیهایی یافتهاند که شبیه آن را در دنیای واقعی هنگام رانندگی، یا هنگام حضور در استادیومهای ورزشی بروز میدهند؛ اما به نظر میرسد عصبانیتهای مجازی ایرانیان بیش از آنکه روشی بدوی برای احقاق حقشان باشد - حقی که سالهاست در ذهن میلیونها ایرانی در موقعیتهای مختلف نادیده گرفته شده است- زمینهای برای تفریح و سرگرمی محسوب میشود، بهطوریکه به نظر میرسد شبانهروز در حال کشیککشیدن برای یافتن یک سوژه مناسب برای راهانداختن موجی کوبنده هستند تا بهصورت دستهجمعی به سمت آن جاری شوند و با خاک یکسانش کنند. این جمعیت که سالهاست به زندگی در چهاردیواری با پردههای دو لایه ضخیم خو گرفته، این روزها عصیانزده است و میخواهد خود را صریح و شفاف ارائه و بروز دهد و باکی هم از رکیکبودن عمل خود ندارد. دوست دارد جهان او را ببیند و شاید به خود بلرزد. ازهمینرو صفحات اجتماعی این روزها به بستری برای ارائه بیواسطه فرهنگ ایرانی به جهانیان تبدیل شده است که میتوان به آن زل زد و چهره زشتش را در آینه دید؛ چهرهای مصنوعی، شبیه به آنچه ایرانیان در زندگی واقعی خود میپسندند، با صد عمل زیبایی زشت و بی صد عمل زشت.
کنشگری اینترنتی ایرانیان را از هیچ روی نمیتوان در قالب یک حرکت ایدئولوژیک تعبیر کرد، چراکه جمعیت مهاجم اینترنتی در ایران حتی آنجا که به چهرهای سیاسی یورش میبرد، قصد کنش سیاسی ندارد و درگیر جاذبهها و دافعههای ظاهری شخصیتهای سیاسی و شوخی با این افراد است؛ بیشتر مضمون افاضات در این حملهها نیز پیرامون فیزیک و ظاهر شخص مورد هدف میگردد. حتی هنگامی که هدف فرد نیست و رویدادی سیاسی، نظیر برجام، موضوع موج مجازی کاربران ایرانی قرار میگیرد باز هم آگاهی و ایدهای سیاسی پشت رفتار و ادبیات کاربران نیست و با استهزا و ریشخندهای رکیک (و ادبیاتی متأثر از تئاترهای کمدی موزیکال سرگرمکننده که این روزها توجه ایرانیان را جلب کرده) به آن پرداخته میشود.
*آسیبی که می زنیم
شاید تصور می کنیم امروز احتمالا همبازیان علیرضا جهانبخش در اولین تمرین پس از دیدار با منچسترسیتی، این موضوع را با او مطرح کرده و قاعدتا واکنش مثبتی تقدیم ملی پوش ایرانی حاضر در لیگ جزیره کرده اند. اما فوتبالدوستان انگلیسی با ستاره های آسیایی دیگری مایا یوشیدا و سون هیونگ مین نیز آشنایند و هرگز مورد مشابهی را تجربه نکرده اند. بخصوص به این رفتار خرابکارانه تنها منحصر به خود بازیکن نمی شود و در اغلب موارد یکی از نزدیکان وی را در بر می گیرد و حریم خصوصی خانوادگی آنها (در این جا مادر کایل واکر) را به خطر می اندازد و شاید از اولین تبعات این عادت ایرانی این باشد که برخی باشگاه ها را از سرمایه گذاری روی بازیکنان ایرانی منصرف سازد؛ آن هم در شرایطی که به خودی خود تصویر ایران در جهان با تبلیغات منفی بسیاری روبه روست و علیرضا جهانبخش برای حضور در جایی که در حال حاضر در آنجاست با تلاش مشکلات بسیاری را پشت سرگذاشته و آسیب زدن به وجهه او ناجوانمردی است.
*در این گزارش از مقاله لشگرکشی ایرانیان به فضای مجازی در چهار گوشه جهان استفاده شده است.