کد خبر : 1565063 | 09 آبان 1397 ساعت 10:41 | 28.2K بازدید | 0 دیدگاه

ماشین رئال قابل تعمیر نبود

لوپتگی باید می رفت حتی اگر توپ مودریچ گل شده بود

خولن لوپتگی از رئال مادرید اخراج شد و خنده‌دار اینکه او و فلورنتینو پرس همکاری شگفت‌انگیزی برای خراب کردن جام جهانی تیم ملی اسپانیا و نیمه اول فصل رئال مادرید داشتند، همه در کمتر از پنج ماه. بی‌رحمی است اما به نحوی واقعیت دارد با توجه به روش انتشار خبر انتصابش و اتفاقاتی که در چند ماه گذشته رقم خورد.

لوپتگی باید می رفت حتی اگر توپ مودریچ گل شده بود

 

به گزارش ورزش سه و به نقل از ایران ورزشی ، یک حقیقت آشکار وجود دارد که هر باشگاهی باید از آن تبعیت کند اما معمولا نمی‌کند چون باشگاه‌ها را انسان‌ها اداره می‌کنند و انسان‌ها را احساساتشان: شما یک مربی را به خاطر نتیجه یک بازی اخراج یا ابقا نمی‌کنید. اصلا کاری نداریم به اینکه شانس و اتفاقات چقدر در نتایج تاثیر دارند اما اگر شما فکر کنید او ابزار موفقیت را دارد یک نتیجه بد تغییری در این فکر ایجاد نمی‌کند همینطور یک نتیجه خوب، کشتی در حال غرق شدن را نجات نمی‌دهد اما ال‌کلاسیکو قوانین خودش را دارد و همینطور ذهن فلورنتینو. بارسلونا در 45 دقیقه اول از روی رئال رد شد(اخراجش کنید!)، 2 گل جلو افتادند در حالی که به راحتی می‌توانستند دو برابر این گل بزنند با آزاری که خوردی آلبا به ناچو می‌رساند و لوییس سوارس که خط حمله را رهبری می‌کرد و قدرت کنترل سرخیو بوسکتس بر میانه میدان.


نیمه اول 45 دقیقه دوم بعد از بیرون آوردن رافائل واران از زمین و اشتباهاتش و انتخاب دفاع سه نفره، رئال شبیه تیمی شد که می‌تواند اوضاع را عوض کند. مارسلو که در یک ماه گذشته 75 درصد گل‌های مادرید را زده(یک لحظه روی این آمار عجیب توقف کنید) یکی از گل‌ها را جواب داد. ضربه لوکا مودریچ هم به تیرک دروازه خورد، کریم بنزما هم موقعیت خوبی را از دست داد. در آن 25 دقیقه به نظر می‌رسید همه چیز برای لوپتگی و مادرید عوض می‌شود اما ضربه سر لوییس سوارس که برخلاف قوانین فیزیک بود، کار را تمام کرد. بازیکنان استثنایی کارهای استثنایی می‌کنند که سرنوشت بازی را تعیین می‌کند و سوارس یک مهاجم نوک استثنایی است هرچند در 15 بازی قبلی‌اش 2 گل در جریان بازی زده بود.رئال چاره‌ای نداشت جز اینکه به مصمم‌ترین و بی‌برنامه‌ترین شکل ممکن حمله کند و بارسا تعداد گل‌ها را به پنج رساند هرچند می‌توانست خیلی بیشتر بزند.


بازی‌ها در گرو حوادث هستند و برای همین تحلیل باید براساس بازی باشد نه نتیجه. همینطور بررسی عملکرد یک مربی. اینکه اگر ضربه مودریچ چند سانتیمتر آنطرف‌تر بود سرنوشت دیگری رقم می‌خورد، هم نمی‌تواند برخی حقایق آماری را پنهان کند.

 

1349243


یکی اینکه بارسلونا فصل قبل با 17 امتیاز اختلاف نسبت به رئال مادرید قهرمان لالیگا شد و کنارگذاشتن لیونل مسی از ترکیب آنها و کریستیانو رونالدو از رئال مادرید اصلاحات گسترده‌ای که باید انجام شود، را از بین نمی‌برد. حقیقت دیگر اینکه اگر حتی 15 دقیقه‌ای که سه گل زدند را نادیده بگیرید، بارسا در بقیه بازی هم حداقل دو برابر بهتر از رئال مادرید بود و برای همین است که لوپتگی بعد از 24 ساعت رفت.


لوپتگی استخدام شد به‌عنوان یک مربی سیستمی که روی مالکیت، بازی تیمی و خلاقیت تاکید دارد، ویژگی‌هایی که در تیم اسپانیایی او دیده بودیم و بعد از مانوئل پیگرینی یا به قول بعضی بعد از خورخه والدانو در هیچ یک از مربی‌های رئال مادرید وجود نداشت. به نظر می‌رسید تحول مدرنی در راه باشد. رئال مادرید زیر نظر لوپتگی بهتر از نتایجش بود اما خلأ ایجادشده بیشتر به استعداد فردی ربط داشت تا سیستم او. بله، غیبت ایسکو پیشرفت تیم او را دچار اختلال کرد(هرچند او مقابل بارسلونا بود و نبودش فرق نمی‌کرد) اما کلمات سرخیو راموس بعد از مسابقه گویا بود:«گاهی مدیریت رختکن اهمیت بیشتری نسبت به دانش تاکتیکی دارد.» این حرف‌ها را کاپیتان تیم می‌زند که در آوردن لوپتگی به برنابئو نقش موثری داشت و نشان می‌دهد ماشین رئال با لوپتگی قابل تعمیر نبود.


اما بارسلونا بدون لیونل مسی دو برد برابر اینترمیلان و رئال مادرید به دست آورد با هفت گل زده و یک گل خورده. در سیستم 1-5-4 با رافینیا و کوتینیو در کناره‌ها، بازی بارسلونا متنوع است و در میانه میدان آرام دنبال می‌شود و تا وقتی این سوارس را در خط حمله می‌بیند، شیوه جایگزین فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است.


از طرف دیگر، حتی وقتی مسی برگردد، ارنستو والورده می‌خواهد دقایق بیشتری بازی به عثمان دمبله برسد در حالی که کوتینیو هنوز با اوج فاصله دارد. در دفاع هم جای کار هست اما فعلا دو برد فوق‌العاده بدون فوق‌ستاره آرژانتینی به نامشان ثبت شده.

 

گابریله مارکوتی/مترجم: سیدعلی بلندنظر

دیدگاه‌ها