کد خبر : 1551408 | 13 شهریور 1397 ساعت 16:15 | 12.8K بازدید | 0 دیدگاه

سیاست‌های عجیب تیم‌ملی و سکوت ادامه‌دار باشگاه‌ها

یادداشت: لیگ با صفر درصد اهمیت!

آخرین تجربه حضور شخص کارلوس کی‌روش در ورزشگاه آزادی برای زیرنظر گرفتن یک مسابقه لیگ برتر آنقدر دور به‌نظر می‌رسد که انگار متعلق به سال‌ها قبل است!

یادداشت: لیگ با صفر درصد اهمیت!

به گزارش "ورزش سه" و به نقل از همشهری ورزشی، کی‌روش اهمیت چندانی برای فوتبال باشگاهی در ایران قائل نیست و این موضوع نه‌فقط در فهرست‌ها و تصمیم‌های مرد پرتغالی، بلکه در نحوه رویارویی او با تیم‌های حاضر در لیگ برتر نیز عیان به‌نظر می‌رسد. بخشی از درخشان‌ترین مهره‌های تیم‌ملی در جام‌جهانی، محصول لیگ برتر ایران بودند و مستقیما از همین لیگ به جام‌جهانی رسیده بودند اما کارلوس کی‌روش به‌جای قدردانی از عملکرد مربیان باشگاهی، فهرست جدید تیمش را به شکل و شیوه‌ای منحصربه‌فرد و حیرت‌آور اعلام کرد. 


در تیمی که مدتی حتی «مدیر رسانه‌ای» ایرانی هم نداشت، دعوت بازیکنان به اردوهای مختلف با ارسال پیام کوتاه به خود فوتبالیست‌ها انجام می‌شود. در واقع باشگاه‌ها تا آخرین ثانیه‌ها از جزئیات فهرست تیم‌ملی هیچ اطلاعی ندارند و برای پی بردن به اسامی دعوت شده به تیم‌ملی، باید از خود بازیکنان سوال کنند. این رویه باورنکردنی، اقتدار تیم‌های باشگاهی را عملا زیرسوال می‌برد و اهمیت جایگاه آنها در فوتبال ایران را مخدوش می‌کند. حالا سوال اینجاست که وقتی فهرست تیم‌ملی در منابع رسمی منتشر نمی‌شود و هیچ درخواستی از فدراسیون فوتبال به تیم‌های مختلف نمی‌رسد، باشگاه‌ها بر چه اساسی ملزم به موافقت با حضور مهره‌های‌شان در اردوی تیم‌ملی هستند؟


اگر سرمربی تیم‌ملی اسپانیا تصمیم بگیرد ستاره‌های رئال‌مادرید و بارسلونا را بدون واسطه قرار دادن این دو باشگاه با ارسال پیام شخصی به خود این ستاره‌ها به اردوی تدارکاتی دعوت کند، واکنش بارتومئو و پرز چه خواهد بود؟ آیا والورده و لوپتگی حاضر می‌شوند به بازیکنی که ادعای دعوت پیامکی به تیم‌ملی را دارند، اجازه خروج از تمرینات بدهند؟ 
این بدیهی‌ترین حق سرمربی تیم‌ملی است که نام همه بازیکنان مدنظرش را در فهرست قرار دهد اما چگونگی این دعوت نیز حائز اهمیت است. در واقع «محتوای» فهرست تیم‌ملی تنها در حوزه مسئولیت‌های سرمربی تیم‌ملی می‌گنجد اما «فرم» این دعوت، در همه‌جای دنیا یکسان است و دلیلی وجود ندارد که در ایران به این اندازه متفاوت باشد. حقیقت آن است که کارلوس کی‌روش هیچ‌وقت به تعامل جدی با لیگ برتر معتقد نبوده است. او هیچ‌وقت در جلسه مشترکی با همه مربیان باشگاهی فوتبال ایران- شبیه آنچه در آلمان اتفاق می‌افتد- شرکت نکرده و نخواهد کرد. کارلوس با آن دسته از مربیان باشگاهی که در تمرین تیم‌ملی حاضر شده‌اند و در مصاحبه‌ها به ستایش از این مربی پرتغالی پرداخته‌اند، رابطه خوبی دارد اما عملا مربیان دیگر را نادیده گرفته و در مسیر حذف باشگاه‌ها از معادلات مربوط به تیم‌ملی و بازیکنان ملی‌پوش اصرار می‌ورزد. با این روند، باشگاه‌ها می‌توانند با استناد به ارسال نشدن دعوتنامه رسمی برای بازیکنان‌شان، از خروج آنها از اردو جلوگیری کنند و به لحاظ قانونی، با هیچ جریمه‌ای نیز روبه‌رو نشوند. 


کارلوس کی‌روش لیگ را نمی‌بیند، لیگ را نمی‌پسندد و اعتباری برای فوتبال باشگاهی در ایران قائل نمی‌شود. حتی آمار دوندگی فوق‌العاده وحید امیری در جام‌جهانی، این مربی را مجاب نمی‌کند تا نظرش را در مورد کیفیت لیگ برتر و سطح آمادگی بازیکنان شاغل در این لیگ، تغییر دهد. بازیکنانی مثل صادق محرمی و کاوه رضایی با هر کیفیتی در فوتبال ایران، سهمی از تیم‌ملی ندارند اما به محض ترک لیگ برتر و بازی در باشگاه‌های درجه دو اروپایی، ناگهان مسافر اردوهای تیم کی‌روش می‌شوند. به‌نظر می‌رسد در نگاه این مربی، بازیکنان  ملی‌پوش به‌جای آنکه به باشگاه‌های مختلف تعلق داشته باشند، تعدادی «بازیکن آزاد» هستند که باید مستقیما و بدون نیاز به هماهنگی با تیم‌ها، خودشان را به اردوهای تیم‌ملی برسانند. کارلوس کی‌روش حتی می‌تواند یک گروه در تلگرام تشکیل دهد و با حذف و اضافه کردن نفرات مختلف به این گروه، هربار لیست تیم‌ملی را برای خود بازیکن‌ها به‌نمایش دربیاورد!

دیدگاه‌ها