غیر منتظره ها در مسیر جلب اعتماد
آرسنال: اونای امری 103 - آرسن ونگر 7895
حمیدرضا صدر به آرسنال فصل جدید به رهبری اونای امری پرداخته...
به گزارش "ورزش سه"، "باید صبر کنیم، باید صبر کنیم، باید صبر کنیم"... این همان سه واژه ای است که طرفداران شکیبا دل آرسنال آن ها را تکرار می کنند یا "باید" تکرار کنند. فصل نو تازه آغاز شده و نشانی از ستاره های بزرگ نیامده، بازیکنان تیم خوب هستند و نه فوق العاده، حریفان اصلی قوی تر شده اند هستند، مربی شان برای نخستین بار در انگلیس روی نیمکت نشسته.... بله آرسنالی ها باید صبر کنند ، فقط صبر. آن هم در دورانی که لیگ برتر انگلیس را با "نتیجه گرایی کوتاه مدت" تعریف می کنند. با این که "یا همین حالا ببر، یا برو".
چنین قاعده ای روزگاری مسخره به نظر می رسید، خصوصا با آرسنال. وقتی آرسن ونگر بزرگ رفت 7895 روز روی نیمکت توپچی ها نشسته بود و از معرفی اونای امری تا روز دیدار با کاردیف فقط 103 روز سپری شده... نکته پر تب و تاب پایان یک عصر - مثل پایان عصر آلکس فرگوسن در منچستریونایتد و دوران آرسن ونگر در آرسنال - پیگیری ذره به ذره تغییرات عصر نو است. چنان که رفتن و آمدهای اولدترافورد پس از فرگوسن را روز به روز دنبال کرده ایم. مهم نیست تبلیغاتچی های باشگاه ورود بازیکنان جدید را خوش آمد می گویند، مهم این است نمی توان حقیقت را پنهان کرد.
اما اونای امری؟...او هم بسان مربیان اسم و رسم دار این دوران است، صاحب فلسفه، بلند پرواز... پیش از اینها، مثلا دو دهه پیش، مربیان بودند که باید راه و رسم باشگاه را دنبال می کردند. اکنون باشگاه ها هستند که فلسفه و مسیر مربیان را پی می گیرند. حالا بازیکنان برجای مانده از رژیم پیشین باید خودشان را با مربی تازه وارد همساز کنند. در چنین قابی آرسنال حال و هوای امری را گرفته. تعداد آغاز بازی آرسنال از خط دفاعی بسیار بیشتر از دوران ونگر شده، همین طور تعداد پاس ها. پرسینگ توپچی ها در زمین حریفان و تلاش برای نگاه داشتن حریف در زمین خودشان عیان تر شده. اگر از بازیکنان بپرسید زمان تمرینات بیشتر شده و همه را به جان کندن انداخته.
آلکساندر لاکازت طی پیروزی هیجان انگیز 3-2 در کاردیف آن گل تماشایی را زد. او طی نه بازی آخرش برای آرسنال در همه رقابت ها هشت گل زده و دو پاس گل داده. پیر اوبامیانگ که یکی از سه گل را زد و فقط محمد صلاح از فوریه که اوبامیانگ پا به آرسنال گذاشت بیش از او دروازه ها را باز کرده. با این وصف آرسنال در کاردیف بیش از آن که بهتر دفاع کند، بهتر حمله کرد و دو گل با کمدی اشتباهات دریافت کرد.
پتر چک سی و شش ساله برغم درخشش های گاه و بیگاه در چهار دیدار، هشت گل دریافت کرده. لنو کی جای چک را خواهد گرفت؟... گرانیت ژاکا در دیدار با کاردیف نمی توانست از مرد میانی جوان تیم حمایت کند و کاردیفی ها اگر هوشیارتر بودند به سه گل با اشتباهات او دست پیدا می کردند. تردید آمیخته به کندی، پاس های بی هدف، تکل های عجولانه، او را بدل کرد به هدف اصلی بازیکنان کاردیف... مسعود اوزیل در کاردیف قابل قبول ظاهر شد، ولی کسی نمی داند امری به او اعتماد دارد یا نه؟ ... لوکاس توریرا تازه وارد تاکنون نقش مکمل را بازی کرده تا نقش اصلی، در حالی که ورودش به میدان نظمی به ترکیب بخشید.
یادمان نرفته آرسنال یکی از غیرمنتظره ترین تیم های لیگ است. در چهارده بازی از نوزده دیدار آرسنال لیگ - پانزده بازی با ونگر و چهار دیدار با امری – آرسنال حداقل سه گل زده و پنج بار حداقل سه گل خورده. مثل دیدارهای این فصل: چلسی 3 - آرسنال 2، آرسنال 3 - وستهام 1، کاردیف 2 - آرسنال 3. یا فصل پیش لستر 3 - آرسنال 1، آرسنال 5 - برنلی صفر...
حالا امری در این آرسنالی که بالا می رود و پایین با دو چالش بزرگ روبرو است. اول، در دست گرفتن تیمی که بالانشین جدول نبوده. آرسنال فصل پیش را با دوازده امتیاز فاصله با چهار تیم اول به پایان برده. در حالی که مثلا لیورپول در بدترین فصل هایی که یورگن کلوپ روی نیمکت نشسته فقط هشت امتیاز با بالانشین ها فاصله داشته. چالش دوم بزرگ تر است: بودجه محدود، خیلی محدود. پول یگانه دلیل توفیق نیست، ولی حقیقت این است نمی توان بدون پول با منچستری های و لیورپول رقابت کرد. پول بود که پپ گواردیولا را از شر حفره های خالی خلاص کرد. او 180 میلیون پوند خرج کرد تا از اشتباهات و غیبت کلودیو براوو، پابلو زابالتا، وینست کمپانی و گائل کلیشی خلاص شود. آیا امری که قرارداد سه ساله ای دارد آن قدر دوام خواهد آورد و آن قدر بودجه در اختیار خواهد داشت تا حفره های خالی را پر کند؟ در حالی که همه می دانند اگر استن کرونکه همه قدرت را در باشگاه در دست بگیرد بودجه نه بیشتر، که کمتر خواهد شد.
انگاره های دلپذیر و آرزوهای بزرگ بدون پشتوانه مالی به جایی نخواهند رسید و قاعده بازی می گوید "هر چه جیبت کوچک تر می شود، باید کمربندها را سفت تر کنی". کوتاه آمدن امری از فلسفه اش نمایانگر ضعفش قلمداد خواهد شد و دل بستن به همان فلسفه می تواند به سقوط بزرگی بینجامد.
حمیدرضا صدر