این لالیگایی های دوست داشتنی لعنتی !
ژاوی و گابی ؛ عملیات مینگذاری در ورزشگاه آزادی
حریف قطری با چند نقشه هوشمندانه در عین حال زیرکانه همین طور استفاده از چینش و اشتباهات تاکتیکی سرمربی آلمانی استقلال موفق شد بردی ارزشمند در آزادی رقم بزند.
به گزارش "ورزش سه"،استفاده از کلمات آزاد است؛ می توان تعدادی از ایده آل ترین عبارات ممکن را برگزید و یک بیانیه تند علیه نمایش استقلال نوشت، اما این "کمال گرایی بدون پشتوانه" به هیچ کس کمک نمی کند. حداقل در این یک مورد تمام طرفداران، کارشناسان و فوتبالی ها شدیدا به "لزوم توجه به واقعیت" نیاز دارند، واقعیتی که از کیفیت بالا و فاصله دار السد صحبت می کند. واقعیتی که می گوید استقلال نباخت، السد پیروز شد. واقعیتی از بازی که در آن استقلال نمایشی ضعیف تر از گذشته و توانش بروز نداد، بلکه السد با قدرت تاکتیکی اش موفق به "بازی غالب" شد و نقشه های حریف را خنثی کرد، نقشه های خود را پیاده کرد و بردی شیرین رقم زد. حال سوال شما هم این است کدام نقشه ها؟
نقشه اول: پرسینگ با دو رهبر لالیگایی
اولین و غافلگیر کننده ترین نقشه فریرا اجرای بازی پرسینگ شدید تمام زمین بود. تاکتیکی که با شدت یکنواختی در تمام زمان بازی در دستور کار قرار داشت و قسمت غافلگیر کننده آن این بود که برای اولین بار در تمام سالیان گذشته یک تیم عربی در استادیوم آزادی اقدام به این کار می کرد، اولین و احتمالا آخرین بار! به قول اتورهاگل : "از آن اتفاقاتی در دنیای فوتبال که ممکن است هر چهل پنجاه سال یک بار اتفاق بیفتد" . پرسینگ با استارت های بغداد بونحاج شروع می شد و سریعا تیم با حمایت گابی یک الگوی چینشی 2-4 را در زمین حریف پیاده می کرد. دو نفر در جلوی ماشین پرس تیم که دو مدافع آخر و عمدتا صاحب توپ استقلال را یارگیری می کردند و چهار نفر به شکل یک دیوار عرضی فشرده در تقاطع یک سوم میانی- هجومی عمل حمایت از دسته اول، یارگیری نفرات کمک کننده به بازی ضد پرس استقلال که از خطوط جلو سوئیچ می کردند و جلوگیری از انتقال توپ-وضعیت به زمین خودی را انجام می دادند. یک پرسینگ منظم کنش گر- حمایتی با دو رهبر. اولین رهبر آقای ژاوی که در بارسلونا به خوبی سیستم پرسینگ کنشی را آموخته و حتی در بعضی دقایق تیم به شکلی بازی می کرد که احساس می شد کسی که آنها را تمرین داده و کوچ می کند ژاوی است و فریرا فقط نقش یک مدیر را دارد. رهبر دوم هم آقای گابی که در اتلتیکویی آموزش دیده که در چند سال گذشته سلطان پرسینگ حمایتی بوده است.
نقشه دوم؛ آنالیز تک به تک استقلالی ها
علاوه بر بحث غافلگیری و این که بخش طراحی بازی استقلال واقعا انتظار این حجم از فشار تولید شده توسط حریف را نداشت حتی تا پایان نیمه اول منتظری - چشمی وقتی که صاحب توپ بودند و پرس می شدند به علت "عدم آگاهی و آمادگی نسبت به این پوزیشن" خیلی کند واکنش نشان می دادند، لذا اجرای یک بازی ضد پرس موثر برابر پرسینگی با این کیفیت و این رهبران خیلی خیلی سخت بود. طارق همام که می توانست یک بازیکن کلیدی در این وضعیت باشد باید برای فرشید باقری گزینه سازی می کرد تا توپ را عبور دهند، با بلاک های هوشمندانه السد در فضاهای ارتباطی، خارج از دید بازی او قرار می گرفت. خود همام نیز به جای عرض سازی با بازیکن صاحب توپ زیر فشار در یک سوم دفاعی جهت بالا بردن "تعداد" و انتقال وضعیت، اکثرا با قرار گرفتن در طول نیومایر که خود نیز از نفرات اصلی بازی ضد پرس نبود در حالت غیر کارآمد قرار می گرفت. در این وضعیت استقلال تلاش کرد از تکنیک- سرعت اسماعیلی جهت شکستن فشار حریف و انتقال توپ به زمین حریف بهره ببرد که السد با آنالیز خوبی که از استقلال کرده بود کاملا نشان می داد با کارکردهای متفاوت بازیکنان رقیب آشنایی دارد و با پرس های قیچی کننده از دو طرف روی اسماعیلی، وی را فلج فنی کرد. فرشید اسماعیلی به همراه الحاجی گرو تنها بازیکنانی از استقلال در این بازی بودند که السد برای مهار آنها سیستم پرسینگ نفربه نفرش را به پرس متراکم منطقه ای تغییر می داد.
نقشه سوم؛ رو دست به تاکتیک های شفر
نقشه دیگر السد، تئوری بود که در پیوست نقشه اول شکل می گرفت. راهکاری که استقلال برای حمله تبیین کرد به این صورت بود که با انتقال متمرکز و پله به پله، توپ را به گرو در تقاطع یک سوم میانی- هجومی برساند و سپس با استفاده از توانایی وی در حفظ توپ و چرخش به سمت دروازه حریف و حرکات عمقی خط شکن گروهی اسماعیلی-همام یا تبریزی- غفوری، حملات سریع السیر برق آسا با یکی دو پاس در یک سوم هجومی بسازد. خلق موقعیت سریع، آنچه که استقلال در آن شگرد دارد. اما دو مورد باعث ناکامی این نقشه شد.اول اینکه پرس با کیفیت السد در زمین جلو به طور کلی بخش های طراحی و توسعه حمله استقلال را مختل کرده بود و امکان انتقال موثر توپ به زمین حریف وجود نداشت. اکثر انتقال ها توسط پاس های بلند بی هدف رحمتی و مدافعان صورت می پذیرفت که یا به بیرون می رفت یا در اختیار مدافعان حریف قرار می گرفت. در چنین شرایطی بازیکنانی که قرار بود روی دست گرو حرکات خط شکن عمقی انجام دهند ناچار به عقب شیفت کرده تا به بازی ضد پرس تیم کنند. خوب در این حالت حتی اگر انتقال توپ به گرو هم می رسید باز نفر کمک کننده ترکیب زنی وجود نداشت و ساختار متمرکز السد شکل می گرفت. مورد دوم خواندن دست شفر توسط فریرا بود و به محض توپگیری گرو پرسینگ تیم از نفر به نفر به متراکم منطقه ای تغییر می کرد و سه الی چهار نفر با محاصره کردن الحاجی اجازه چرخش را به وی نداده و از او توپگیری می کردند. تنها کاری که گرو در این وضعیت می توانست انجام دهد اصرار زیاد به بازی کردن بود تا بتواند حداقل خطا بگیرد. اصرارهایی که در نیمه اول باعث شد سه تا خطا پشت باکس برای استقلال رقم بخورد.
نقشه چهارم؛ هجوم ویرانگر به محوطه جریمه استقلال
چهارمین نقشه السد، مستقیم ترین نقشه آنها برای گل زدن به استقلال بود،نقشه آنها در حمله. تلاش برای استفاده از بغداد بونحاج به عنوان پست ده و نیم بین خطوط دفاع و هافبک آبی ها. تیم السد با دو خصوصیت فوق العاده خوب حمله می کرد. پاس های سریع و مداوم رو به جلو به علاوه حرکت های مستمر بدون توپ و فرارهای از عقب بازیکنان در کل زمین. این دو خصوصیت باعث می شد که آنها به محض توپگیری با سرعت بی نظیری به سمت باکس استقلال حمله ور شوند و خوب باید قبول کرد که چینش تهاجمی خط هافبک از سوی شفر نیز در این زمینه به حریف کمک کرد. ترکیب "باقری- نیومایر – همام" بدون شک یک ترکیب تهاجمی است و خصوصا خود باقری که در پست شش به کار گرفته شده بود اساسا یک هافبک روبه جلو و رونده با میل تهاجمی بازی نزدیک به توپ و حتی جلوتر از توپ بود که در لیگ نیز با چینش در پست هشت به خوبی قابلیت های خود را نمایش داده است. اما مصدومیت پیش از بازی کریمی که برای تیم در پست شش بازی می کرد وی را یک ایستگاه عقب تر آورد.به این ترتیب یک میل تهاجمی بیش از حد در میانه میدان تعادل استقلال را به هم زد و باعث فاصله خیلی کم خط هافبک و حمله و فاصله خیلی زیاد خط دفاع و هافبک شد. اینجا السد خیلی زود این مسئله را شناسایی کرده و اقدام به توسعه حملات از این فضا کرد. ضمن اینکه خط دفاع و دو مدافع آخر نیز توانایی فشار های کنشی صحیح و پوشش این فضا را نداشتند. در دقیقه 34 استفاده السد از این فضا با جلو آمدن بدون پشتوانه منتظری همراه شد و آنها با استفاده از ایستگاه خالی منتظری خلق موقعیت کردند. همین اتفاق روی گل های اول و دوم هم اتفاق افتاد و دو بار پیاپی جلو آمدن بدون پشتوانه منتظری دو گپ عمیق در دفاع استقلال تقدیم السد کرد. خود شفر نیز با تعویض نیومایر با دانشگر نشان داد که فضای بین دو خط را دیده است و در صدد رفع آن برآمده است. تنها چیزی که استقلال نیاز داشت چینش یک بازیکن میان لایه ای ایستا تخریب کننده در مقابل بونحاج بود. بازیکنی که از لحاظ ابزاری واقعا شفر همچین مهره ای را در دسترس نداشت و شاید اگر فقط یک اشتباه را در این بازی از شفر اشتباه بولد شده و تاثیر گذار بدانیم اشتباه در چینش چشمی پس از تعویض بود.
پول ، کیفیت و خوشبختی
نیت شفر برای یک خط جلو بردن چشمی و ایجاد یک دیوار عرضی بین چشمی و باقری جلوی خط دفاع برای رفع ضعف طولی بودن چینش هافبک ها و عدم کارآیی شان در مقابل پاس های روبه جلو السد یک نیت خوب بود اما اشتباه زمانی رخ داد که به جای قرار دادن روزبه در پست شش، وی را در پست هشت چینش کرد و همچنان باقری را در پست شش نگه داشت. اینجا چه اتفاقی افتاد؟ همان اتفاقی که روی گل های اول و دوم السد پیش آمد. باقری با اعتماد به حضور چشمی جلو می رفت و چشمی نیز باید با جلو رفتن وظایفش را در پست هشت انجام می داد. تضاد و دو گانگی که وضع پوشش فضای جلوی خط دفاع را بد و بدتر کرد.به هر روی چه خوشمان بیاید و چه نه باید اعتراف کرد که السد با هزینه هایی که انجام داده اعتبار و قدرت و کیفیت را به دست آورده و متاسفانه حقیقت این است که اگر معجزه ها را کنار بگذاریم حداقل برای شکست دادن آنها نیاز است که یک سوم آنها هزینه کرد. حداقل و خوشبینانه یک سوم. استقلال چقدر نسبت به السد هزینه کرده است؟ یک صدم، یک دویستم!!
نویسنده؛ مجتبی مرشدنژاد