رجب زاده: پشت کریمی، دایی و مهدوی کیا سوختم؛
چرا رجب زاده پرسپولیسی نشد؟
مهدی رجب زاده کاپیتان فصل گذشته تیم فوتبال ذوب آهن که از فصل آینده در کسوت مربیگری کنار این تیم خواهد بود، در مورد تمام اتفاقات دوران حرفه ای 21 ساله خود صحبت کرده است.
به گزارش "ورزش سه"، مهدی رجب زاده یکی از بازیکنان باتجربه فوتبال ایران بود که سابقه حضورش در سطح اول فوتبال کشور، از سن لیگ برتر هم فراتر رفت. این بازیکن با 117 گل، دومین گلزن برتر مسابقات لیگ برتر هم به شمار می رود و با کسب سه عنوان قهرمانی جام حذفی، یک نائب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا و البته دو نائب قهرمانی لیگ برتر به کار خود در مستطیل سبز خاتمه داد. البته نباید فراموش کنیم که رجب زاده به عنوان بازیکنی شناخته می شود که توانسته با پیراهن یک تیم رکورد بیشترین گل زده را به نام خود ثبت کند. کاپیتان فصل گذشته ذوب آهن با پیراهن این تیم 93 گل به ثمر رسانده است.
این چهره باتجربه پس از آویختن کفش هایش در گفتگویی مفصل با "ورزش سه" در مورد مسائل مختلف از شروع فوتبال تا پایان و همینطور اتفاقاتی که در این مسیر برای او رخ داده صحبت کرده که در ادامه می خوانید.
• با وجود اینکه دوست داشتی به فوتبال ادامه دهی، تصمیم گرفتی تا در نهایت به فوتبال حرفه ای خاتمه بدهی. در این خصوص صحبت می کنی؟
در این دو سه سال اخیر درست است که سنم بالا آمده بود و الان 40 سالم است ولی شرایط خوبی داشتم و تمریناتم پای به پای جوانان بود و در مسابقات هم در بحث های تحلیلی رسانه ها اثر گذار بودم و شرایط خوبی هم از لحاظ بدنی داشتم. ولی امسال که تمام شد خیلی جاها صحبت از خداحافظی من می شد و پس از اینکه مشورت کردم، خیلی ها می گفتند بازی کن و خیلی ها هم می گفتند بازی نکن. خودم هم تنهایی زیاد فکر کردم. اول دوست داشتم بازیکن مربی بازی کنم. بعد که باشگاه موضوع بازیکن مربی را مطرح کرد باز هم ذهنم درگیر شد و مشورت کردم که هر شخص دیدگاهی به من داد ولی نهایتا با خود آقای نمازی صحبت کردم. از ایشان هم خیلی ممنون هستم. ایشان معتقد بودند که توانایی دارم و می توانم بازی کنم و گفت کنار من هم می توانی به عنوان دستیار تجربه مربیگری را شروع کنی و هم فوتبال را ادامه دهی. گفت که من هم در این مورد به تو کمک خواهم کرد. واقعا ممنونم از این ذهنیتی که داشتند. در این مدت یک خبری هم از باشگاه آمده بود که اشتباه شده بود و در آن زمان با اطمینانی که به من دادند، خیلی امیدوارتر شدم تا بازی کنم. این گذشت تا آقای نمازی به آمریکا رفتند، باز هم من با چند تا از دوستانم که همیشه راهنمایی های خوبی به من داده اند صحبت کردم و آنها من را متقاعد کردند که الان بهترین زمان برای خداحافظی است. یکی از دوستان می گفت که مهدی رجب زاده نباید بیرون بنشیند تا 5 دقیقه بازی کند. البته آقای نمازی چنین چیزی نگفتند، ولی ممکن بود پیش بیاید و در نهایت با سنجیدن تمام جوانب تصمیم گرفتم در زمانی که همه هنوز فوتبالم را دوست دارند، بهترین فرصت برای خداحافظی است. نمی گویم ترسیدم ولی دوست نداشتم دیگر ریسک کنم و در یک شرایط خوب از فوتبال خداحافظی کنم؛ تیم ما هم نائب قهرمان شده بود. هر چند دیروز هم با آقای نمازی صحبت کردیم و ایشان گفت که دوست دارم بازی کنی ولی به ایشان گفتم امید خان اگر امکانش هست دیگر بازی نکنم و به عنوان مربی کنار تیم باشم. به هر حال کار مربیگری هم نیاز به تمرکز دارد و من نیاز به یادگیری چیزهای جدید دارم. خدا را شکر آقای وحید رضایی هم هستند که تجربه بسیار خوبی دارند و دو تیم را به لیگ یک آورده اند و آقای نمازی هم که کارنامه اش مشخص است. برای من خیلی مهم است که کنار این عزیران کار کنم و یاد بگیرم. این بهترین فرصت برای من بود و با صحبت هایی که با آقای نمازی داشتم، به این نتیجه رسیدم و خیلی ممنونم که در نهایت به انتخاب من احترام گذاشتند. سه انتخاب پیش روی من گذاشتند ولی من نهایتا چون باید تمرکز روی کار جدیدم می گذاشتم، مربیگری را انتخاب کردم. باز هم می گویم که از آقای نمازی ممنونم که این شرایط را پیش آوردند تا در باشگاه خودم وارد مربیگری شوم. از ریاست باشگاه، مسئولین کارخانه، هیئت مدیره و مخصوصا آقای آذری تشکر می کنم که این امکان را فراهم کردند. چون خیلی از بازیکنان را دیدم که پس از بازی مشکلات زیادی داشتند و این را لطف خدا می دانم و امیدوارم در این راه جدید قابلیت و لیاقتم را نشان دهم و در خانه خودم در مربیگری اثرگذار باشم.
• شما با 117 گل دومین گلزن برتر مسابقات لیگ برتر به شمار می روید؛ در این خصوص صحبت می کنید؟
خوشبختانه من زمانی که جوان بودم، می دیدم که بازیکنان پس از پایان فوتبال به تیم های دسته های پایین تر می روند. من همیشه از خدا می خواستم که همیشه در لیگ برتر بازی کنم و خدا را صد هزار مرتبه شکر که توانستم این کار را انجام دهم. اعتقادم این بود که اگر پیشنهاد هم داشتم نروم و خدا را شکر این تا آخر ادامه پیدا کرد. راجع به عناوینی که به دست آوردم، به نظرم چیز خاصی نیست و این را باید بقیه بگویند. من یک بار آقای گل لیگ شدم و با 117 گل، دومین گلزن لیگ هستم ولی یک افتخار بزرگ برای من زدن 93 گل با پیراهن ذوب آهن است که این برای من خیلی ارزشمند است. باز هم ممنونم از باشگاه ذوب آهن که همیشه کنار من بودند تا به چیزهایی که الان دارم، برسم.
• شما مدت زیادی در فوتبال ایران بودید ولی هیچ گاه در تیم ملی به مهره ای ثابت تبدیل نشدید؛ فکر می کنی دلیلش چه بود؟
خودم معتقدم ما یک سری بازیکنان بودیم که نسل سوخته شدیم. ما پشت نام های بزرگی ماندیم که در اروپا بازی می کردند. به نظرم در دوران جوانی قابلیت های خوبی داشتم ولی خب به هر صورت آقای کریمی، مهدوی کیا، دایی، نکونام و خیلی های دیگر بودند و شرایطی بود که امثال ماها پشت سر اسطوره های کشور ماندیم، و معتقدم ما نسل سوخته شدیم. حتی در زمان کی روش هم شرایط خوبی داشتم و یکی دو بار هم آقای نمازی با من برای حضور در تیم ملی تماس گرفت. آقای نمازی می گفت که نظرم روی تو مثبت است ولی کی روش معتقد بود که به دلیل سن و سالم شرایط مناسب نبود، چون می خواست تیم را برای جام جهانی آماده کند.
• آقای رجب زاده شما سه قهرمانی در جام حذفی همراه با فجرسپاسی و ذوب آهن دارید ولی علیرغم حضور طولانی مدت در کسب قهرمانی لیگ ناکام بودید.
ما چند بار قهرمان جام حذفی شدیم. قهرمانی لیگ دست ما نبوده و ما یک بازیکن بودیم. به نظرم کمترین حقم بوده که قهرمان لیگ بشوم. ولی به هر حال این افتخار نصیب من نشده. خیلی دوست داشتم قهرمان بشوم ولی حالا هم چیزی نشده و چیز زیادی را از دست نداده ام ولی سعی می کنم در مربیگری به این افتخار برسم. البته چند بار در زمان بازیگری تا نزدیکی های جام رفتیم که نشد و این را قسمت خدا می دانم. به نظر باید واقع بین بود و باید تلاش بیشتری کرد و امیدوارم در مربیگری به این افتخار برسم.
• آیا از شرایط مالی که طی این سال های متوالی به دست آوردید رضایت دارید؟
خدا را صد هزار مرتبه شکر روحیاتی دارم که پول خیلی برایم مهم نبوده است. خیلی خوب است که آدم همه چیز را برای خانواده اش فراهم کند ولی مسائل دیگر هم مهم است. همیشه به همسرم می گویم که اگر این شرایط را نداشتم، باز هم راضی بودم. به هر حال ممنونم از پروردگارم که استعدادی به من داد که بتوانم زندگی قابل قبولی داشته باشم و خیلی درگیر این مسائل نبودم. شاید شما هم دیده باشید که زیاد درگیر این مسائل نبوده ام. همیشه به چیزی که دارم راضی هستم و تلاش می کنم که بیشتر به دست بیاورم البته از راه حلال.
• طی این سال های متوالی آیا پیشنهادی از تیم های استقلال و پرسپولیس داشتی و اگر داشتی چرا به این تیم ها پاسخ مثبت ندادی؟
از سال 79 یادم می آید که دو سالی بود در لیگ بازی می کردم؛ آقای پروین پیغام داده بودند که رضایت نامه ام را بگیرم. تا سال 81 که با فجر قرارداد داشتم و در آن سال ها مقداری هم مشکل با مدیرعامل فجر داشتم که دوست داشتم به تیم های بزرگ تر بروم. من تا سال 85،86 از تیم های بزرگ پایتخت پیشنهاد داشتم ولی از زمانی که سال 85 به ذوب آهن آمدم و چون باشگاه بی حاشیه ای بود و شرایط مالی خوبی هم داشت، وقتی شرایط را دیدم تصمیم گرفتم ادامه دهم. چون هم شرایط مالی خوبی نسبت به سایر تیم ها در آن زمان داشت و هم اینکه خیلی زود جا افتادم. یادم می آید در 5 هفته اول 4 گل زدم و تمام این شرایط سبب شد تا علاقه قلبی میان من و باشگاه ایجاد شود و به باشگاه دلبستگی پیدا کردم. بعد هم چند رفت و برگشت داشتم ولی دوست داشتم در این تیم بمانم. بعد هم که دیگر کسی سراغ من نمی آمد و در فصل نقل و انتقالات که پر از هیایو بود ولی کسی سراغم نمی آمد. با تمام احترامی که برای این دو باشگاه پرطرفدار قائلم ولی معتقدم آدم باید جایی بازی کند که راحت باشد. اعتقاد دارم که جایی که آدم راحت است باید بماند و این را من در ذوب آهن دیدم. موضوع دیگری که می خواهم بگویم این است که در سال 90 فکرم این بود که در فجرسپاسی فوتبالم را همانجا تمام کنم ولی در ذوب آهن آقای کربکندی مربی شدند و با من تماس گرفتند که به من کمک می کنی و من به این تیم رفتم که برخی ها هم در شیراز از این تصمیم ناراحت شدند ولی این انتخاب شروعی دوباره برای من شد و اگر من تا حالا بازی کردم و با شرایط خوب هم بازی کردم، مدیون آقای کربکندی هستم. البته باید همینجا از آقای گل محمدی هم تشکر کنم که در آن شرایط سنی به من اعتماد کردند.
• دوران لژیونری خوبی در امارات نداشتی؛ چرا؟
در الامارات شرایط خوبی داشتم. آنجا در پست هافبک دفاعی بازی می کردم و شرایط بسیار خوبی داشتم و در فصل اول چند پاس گل دادم و گل های خوبی هم زدم ولی تیم ما افتاد ولی اینقدر من و رضا (عنایتی) و رسول (خطیبی) خوب کار کردیم که باز هم پیشنهاد برای ما آمد ولی در الظفره نمی دانم خاکش چطور است و هیچ ایرانی نمی تواند در این شهر شرایط خوبی داشته باشد. در الظفره انگار توقع داشتند که بازیکن خارجی تمام بازیکنان را دریبل بزند و گلزنی کند. فشار زیادی روی بازیکنان خارجی در این تیم وجود داشت؛ ضمن اینکه در الظفره من از روز اول با مسئولین باشگاه با مشکل مواجه شدم و مصدومیت هم داشتم و همین شد که گفتم دوست دارم برگردم ایران و در نیم فصل برگشتم.
• شماره 30 برای تو در باشگاه ذوب آهن بایگانی شد؛ چه احساسی داری؟
این هم موردی برای غرور من شد که باعث افتخار من است. این برایم خیلی ارزشمند است و 4 ، 5 دقیقه پس از اینکه متوجه شدم به اتاقی رفتم و گریه می کردم. این واقعا برایم ارزشمند است؛ این نقطه ای در زندگی من است که تا آخر به آن خواهم بالید و واقعا از مسئولین ذوب آهن برای این لطفی که داشتند ممنونم.
• بهترین مربیانی که در این مدت با آنها کار کردی؟
همه مربی هایی که کار کردم ویژگی های خاصی دارند. از هر کدام چیزهایی یاد گرفته ام که یک سری کارها را انجام ندهم. همه مربی ها زحمت می کشند برای رشد فوتبال و به نظرم این سوال خوبی نیست که در مورد بهترین مربی صحبت کنم.
• در طی دوران فوتبال تصمیمی گرفتی که بعدا پشیمان شده باشی؟
یک بار تصمیمی گرفتم که از نظر فوتبالی خوب بود ولی روحی روانی به هم ریختم ولی تقریبا 99 درصد تصمیماتی که داشته ام خوب بوده است ولی دوست ندارم دقیق در مورد زمان تصمیمی که گفتم صحبت کنم.
• بزرگترین حسرت فوتبالی ات چه چیزی بوده است؟
بزرگترین حسرت فوتبالی این بود که در جام جهانی 2006 خط خوردم؛ اصلا حقم نبود که خط بخورم ولی شاید به خاطر اینکه در ذوب آهن بودم خیلی به راحتی من را در کمال ناحقی کنار گذاشتند. حقم بودم که به جام جهانی بروم. خیلی چیزها می دیدم. چندین بازیکن در جام جهانی 2006 حضور داشتند که نباید به این جام می رفتند ولی حالا دیگر همه چیز تمام شده و دوست ندارم در موردش صحبت کنم.
• بهترین لحظات فوتبالی که داشتی؟
شرایط خوبی داشتم و بهترین لحظه هایم زمانی بود که گل می زدم. یکی از گل هایی که خیلی به دلم چسبید پنالتی ای بود که به الاهلی عربستان زدم و نام مبارک فاطمه زهرا را نشان دادم و برایم خیلی افتخار آفرین بود. چون با خدا عهد بسته بودم و موقعی که پنالتی شد مطمئن شدم که این کار باید انجام دهم.
• جریمه هم شدی؟
بله تقریبا 2000 دلار.
• فکر می کردی بازی برگشت در لیگ قهرمانان آسیا آخرین بازی ات باشد؟
فکر نمی کردم بازی استقلال آخرین بازی ام باشد؛ فکر می کنم خوب هم بازی کردم. البته در پست تخصصی بازی نمی کردم. حیف شد که آن فرصت در دقایق پایانی را از دست دادیم ولی برای استقلال هم آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم در مراحل بعدی برای ایران افتخارآفرینی کنند.
• حرف پایانی به عنوان مصاحبه خبری در کسوت بازیکن؟
از همه کسانی که از روز اول فوتبال من برای من زحمت کشیده اند تشکر می کنم؛ بازیکنانی که کنارشان بازی کرده ام و گاها چون کاپیتان بوده ام، جر و بحث هم داشتیم؛ از باشگاه خودم ذوب آهن تشکر می کنم. در هر صورت مهدی رجب زاده بدون دوستاش و اطرافیانش رجب زاده نمی شد. از خانواده ام، پدرم و مادرم و به خصوص همسرم که همیشه مثل کوه پشت سر من بوده و در خانه هیچ دغدغه ای ای نداشتم و واقعا یکی از دلایل موفقیتم همسرم بوده که باعث شده همیشه در خانه آرامش داشته باشم. از هواداران تیم ذوب آهن و سپاهان و همینطور مردم اصفهان و البته سایر شهرها که همیشه تشویق می شدم تشکر می کنم. من در شمال، تهران و حتی آبادان حتی در روزهایی که می بردیم و گل می زدم تشویق شدم که جا دارد از آنها تشکر کنم. یک تشکر هم باید از باشگاه فجرسپاسی و آقای محمود یاوری داشته باشم که شرایط را برای رشد ما در فوتبال ایران فراهم کردند و در نهایت هم باید تشکر کنم از تمامی اصحاب رسانه از تلویزیون، رادیو گرفته تا وب سایت های مختلف که همیشه طی این سال ها در کنار من بوده اند.
همینجا اعلام می کنم که دیگر بازی نمی کنم؛ ممنونم که در این مدت تحملم کردند؛ اگر بدی و بی ادبی دیدند حلال کنند و امیدوارم در شرایط جدیدی که دارم بتوانم موثر باشم.