یادداشت ویژه حمیدرضا صدر؛
میلان؛ آتش گرفتن تیم کاغذی
حمیدرضا صدر به شکست میلیونرهای میلانی برابر سامپدوریا پرداخته، به سقوط روسونری به رتبه ششم...
آنها اجازه چنین شکستی را نداشتند، نه نداشتند، ولی شکست خوردند، دوباره. شکست خوردند تا کابوس شکست دو هفته پیش برابر لاتزیو تکرار شود. هفته ششم سری آ که تمام شد همه بزرگان گل زده بودند جز آنها، همه بزرگان پیروز شده بودند جز آنها. رم سه گل به اودینزه زده بود، ناپولی سه گل به اسپال، لاتزیو سه گل به ورونا و اینتر یک گل به جنوا. هفته ششم که تمام شد آنها 0-2 در استادیوم لوییجی فراریس پس از هفت سال مغلوب سامپدریا شده و لغزیده بودند به رده ششم جدول.
دو گل دیرهنگام دووان زاپاتا و آلوارز درون دروازه میلان بازتابنده سایه روشن های سقوط میلانی ها نبود و آنها خوش اقبال بودند جیانلوییجی دوناروما گل های بیشتری دریافت نکرده بود. میلان بزرگ یادآور سفره گسترده اش شده بود که غذایی در آن برای پذیرایی وجود نداشت. همه آن جا بودند ولی نتوانستند جلوی سقوط را بگیرند، نه دوناروما، نه کریستین زاپاتا (پسر عموی دووان زاپاتا)، نه بونوچی، نه رومانولی، نه آباته، نه بورینی، نه بیلیا، نه بناونتورا، نه کالینیچ... هیچ کدام. سوت پایان را که کشیدند همه نمایش میلان را بدترین بازی روسونری این فصل خواندند. نومیدکننده ترین نمایش ستاره ها با پاس های به مقصد نرسیده، بدون توانایی در حفظ توپ و سرانجام از نفس افتاده در نبردهای تن به تن بدون نواختن حتی یک توپ در قاب دروازه.
ترکیب دفاع سه نفره کریستین زاپاتا - بونوچی - رومانولی ناموزون بود. کریستین زاپاتا کلمبیایی با پیراهن شماره 91 طی به ثمر رسیدن هر دو گل مقصر بود و در همه نبردهای خانوادگی برابر پسرعمویش مغلوب شد. بونوچی در قلب دفاع میلان یک بیگانه بود و نفرین طرفداران یووه رهایش نکرده. فرانک کسیه تیره پوست بیست ساله در میانه میدان دریافت میلان که آن را برایش بهشت می خواندند چگونه بدل به جهنمی شده. لوکاس بیلیا جان کند تا بار سنگین میانه میدان را بر دوش بکشد و از نفس افتاد. سوسو که قرار بود در خط حمله شکوفا شود بدل شده بود به بازیکن گمشده میدان. کالینیچ برای رسیدن به دروازه سامپدوریا دوید و هرگز به آن قاب نزدیک نشد.
ویچنزو مونته لا به میدانی بازگشته بود که آن را بیش از هر جایی می شناخت. هم به عنوان بازیکن در آن میدان دویده بود و هم در کسوت مربی بدان پای گذاشته بود. ولی در همان میدان بود که همه پرسش بزرگ را تکرار کردند و تکرار: آیا مونته لا تیمش را شناخته؟
این یازدهمین ترکیب متفاوت در یازده بازی میلان در همه رقابت های این فصل بود. ترکیبی ناموزون که مونته لا برای انجام نخستین تعویضش - ورود پاتریک کوترونه - هفتاد و هشت دقیقه صبر کرد، زمانی که مردانش گل اول را دریافت کرده بودند و پس از تعویض گل دوم را هم خوردند. معمای خط دفاع که قرار بود با ورود بونوچی حل شود، پیچیده تر شده. مونته لا که در بازی اول لیگ برابر کالیاری به دفاع چهار نفره روی آورد و پس از شکست 1-4 برابر لاتزیو از آن دل کند، همان دیداری که غرابت بونوچی و موساچیو در دفاع چنان پررنگ بود که رسانه های ایتالیایی به طعنه نوشتند آنها در رختکن برای اولین بار با هم روبرو شدند. مونته لا پس از آن به دفاع سه نفره دل بست، ولی هرگز دروازه اش را بسته نگاه نداشت. این که میلان فقط طی دو دیدار با کروتونه و اسپال، دو تیم کوچک لیگ، دروازه اش را بسته نگاه داشته ناقوس خطر را به صدا درآورده. دریافت هشت گل در شش دیدار هیچ جا پذیرفتنی نیست و در ایتالیا بیش از هر جای دیگر.
میلان اولین فصلش را پس از عصر برلوسکونی آغاز کرده و آن دوران خوش چه در دوردست ها جا خوش کرده اند، خیلی دور. در عین حال این میلان همان میلانی است که مدیران جدیدش در تابستان داغ سپری شده دویست میلیون یورو برایش خرج کرده اند. همان مدیرانی که با دستمزد سالی 3/2 میلیونی یورویی مونته لا موافقت کرده اند تا روسونری را به پرواز درآورد و در بدترین شرایط میان چهار تیم اول سری آ قرار دهد. کمپانی "الیوت منیجمنت" فقط به یک شرط اعلام کرده در فصل بعد سیصد و پنجاه میلیون در اختیار میلان قرار خواهد داد: راهیابی به لیگ قهرمانان.
ولی "تردید" میلانی آرام آرام در حال بدل شدن به "بحران" میلانی است. حریفان میلان جانانه تر از تصور آغاز کرده اند. یووه، ناپولی، رم، اینتر و حتی سامپدوریا هنوز شکست نخورده اند... نبردهای بزرگ میلان تازه آغاز شده اند و دو دیدار بعدی سری آ طوفانی خواهند بود. دو نبرد که نشان خواهند داد مونته لا و مردانش بالانشین خواهند بود یا میانه جدولی؟ نبرد برابر رم و سپس اینتر.
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
مورینیو - گواردیولا: جنگ قدیمی را از سر بگیر
بارسا بدون رئال و رئال بدون بارسا؟
باز هم کابوس: آرسنال در استمفورد بریج
از رئال کهکشانی تا رئال ضد کهکشانی
نیمار: خروج از سایه مسی و رونالدو
پیراهن باشگاه سنگینتر است یا پیراهن ملی؟
قصه امروز: فوتبال همان آرزو است
ایتالیا2017: پسران جوانِ ونتورای کهنسال
نه، این بار کسی برای ونگر دل نسوزاند
به یاد شکوه از دست رفته یک امپراتوری
رازگشایی معمای ویمبلی: تاتنهام- چلسی
ویژه از جزیره: من خسه هستم و تو ونگر
جام برای آسنسیو، چاقو برای والورده
سرقت از رستوران ایتالیایی در لندن
آیا بارسلونا در حال فروپاشی است؟
چلسی و کونته: وحشت از سرنوشت آنچلوتی
نیمار - پاریس؛ عملیات گنگستری 2017
نیمار: بی وفایی و پول پرستی یا فرار از سایه مسی؟
چهل سالگی دیدار ایران - آرژانتین؛ جشنواره رئال
جنون خرید در فوتبال اروپا: خرج کن و فقط خرج!
مورینیو و یونایتد: فصل دوم، فصل پرواز؟
چلسی و دیگو کاستا: جنگ با خروس جنگی
انتقال جنجالی بونوچی: چرا سرباز کهنه کار یووه راهی میلان شد؟
خامس رودریگز: وداع طولانی و تلخ از نوع مادریدی
جان تری در آستون ویلا: نه نمی تونی از روی سایهات بپری
طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد
تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترینها را از دست بده
سایه و روشن های یک انتقال جنجالی
بازگشت رونالدو به منچستریونایتد: هفت پرسش
نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!
کیروش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب
روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد
از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین
زیدان - آلگری: نیشها را به هیچ بگیر
توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد
فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
گاسکویین 50 ساله: بدون نامهای از محبوبه بیوفا
آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!
سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو
جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه
شبی در آمستردام برخلاف جریان آب
وقتی هیولا، سرخپوستها را بلعید
بازنگری تاریخیترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352
کسی نمیگفت آفتاب در مونیخ میدرخشد
ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو
تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا
یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی
میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق
منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمیکند؟
مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟
سایه روشنهای جذابترین لیگ جهان
مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول
قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376
بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...
سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته
بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی
سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ
نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...
انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد شد
خوردن استیک با دندانهای مصنوعی
معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد
آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا
بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین
لیگ قهرمانان: ناقوسها برای که بهصدا در میآیند؟
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟
وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروکهای عمیق