پرسپولیس غیرمتعادل پا به میدان گذاشت
چراغپور: چرا منشا روی نیمکت بود؟!
این یک برداشت عمومی و کلی از بازی دو تیم پرسپولیس و الاهلی است.
به عنوان مقدمه باید بگویم که پرسپولیس در یک وضعیت تقریبا غیرمتعادل پا به این بازی گذاشت. این تیم در مرکز خط دفاعی سیدجلال را به خاطر محرومیت و در مرکز هافبک، کمال کامیابی نیا را به دلایل مشکلات انضباطی و داخلی نداشت. این دو نکته اساسی در روند بازی پرسپولیس بود که در بازی رفت رخ داد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که پرسپولیس بنا به عادتی که دارد در برابر تماشاگر زیاد به هیجان می آید و خوب بازی می کند. پس می توان گفت یکی دیگر از موانع پرسپولیس نبود تماشاگرانش بود.
موضوع بعدی آب و هوای عمان بود که همیشه برای بازیکنان ایرانی مشکل ساز است.
درباره الاهلی هم باید بگویم که این تیم با اعتماد به نفس بالاتری نسبت به پرسپولیس توپ را به حرکت در می آورد. می توان گفت تا قبل از دو تا تعویض پرسپولیس برتری تکنیکی و گرداندن توپ با الاهلی بود.
در مجموع اگر بخواهیم پرسپولیس را با بازیهایی که در داخل انجام می دهد، مقایسه کنیم می توانیم به این موارد اشاره کنیم:
1-مهدی طارمی در این بازی در وضعیت متزلزل روحی بود و نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد.
2-حسین ماهینی بسیار از حریفش هراسناک بود و در طول بازی با عجله و بی حوصله توپ ها را رد می کرد.
3-فرشاد احمدزاده اصلا آن بازیکن همیشگی که در لیگ ایران دیده ایم نبود. نه درکارهای تیمی و نه کارهای انفرادی حضور نداشت و کلا از جریان بازی دور بود و دیده نمی شد. او و مسلمان در بازی با الاهلی توپ های زیادی را لو دادند.
4-در میانه زمین محسن ربیع خواه یک هافبک دفاعی در اندازه های نیمی از کمال کامیابی نیا هم نبود. او برای بازی در هافبک دفاعی ساخته نشده است. نه توان بدنی و دوندگی اش را و نه تکنیک بازیسازی و طراحی را ندارد. در آن پست بازیکنی مثل کمال کامیابی نیا که CDM است باید بازی کند و ربیع خواه CDM نیست.
5-پرسپولیس توانست از یک مهلکه بزرگ بیرون بیاید چرا که بیرانوند نه از نظر فن دروازه بانی و نه از نظر روحی و روانی شرایط خوبی نداشت. حرکاتی که او بعد از هر موقعیت انجام می داد هم اصلا جالب نبود. مثلا چه لزومی دارد نسبت به هر شوتی که به سمت دروازه زده می شود دروازه بان سر دفاع و هافبک ها فریاد بزند که چرا اجازه شوت زدن داده اند. یا چه لزومی دارد برای توپی که با فاصله دو سه متر از کنار عبور می کند دایو ببنیدم و شیرجه بزنیم. به عنوان یک ایرانی از این حرکات بیرانوند در بازی برابر الاهلی خوشمان نمی آید. بیرانوند از لحاظ فنی هم خوب نبود. او در صحنه گل اول باید توپ را به بالای تیر دروازه دفع می کرد. یک توپ دیگر هم روی دروازه آمد و او توپ را به سمت مرکز زمین مشت کرد و همین توپ دوباره تبدیل به حمله حریف شد. موضوع دیگر این است که چرا دروازه بان اول تیم ملی در شروع مجدد بازی این همه مبتدی باشد. او نه با دست و نه با پا شروع خوبی نداشت.
6-پرسپولیس با کمبودها و مشکلات روانی در این بازی روبه رو بود. آنچه ما از پرسپولیس در بازی های داخلی دیده ایم است که بازیکنان این تیم به خوبی در فضاهای کوچک و پرفشار توپ را حرکت می دهند و به قول معروف توپ را در می آورند. اما پرسپولیس برابر الاهلی این توان را نداشت و برعکس این الاهلی بود که توپ را بهتر چرخاند و توانست روی پرسپولیس فشار بیاورد. واقعیت این است که الاهلی اگر پرسپولیس فوتبال همیشگی اش را بازی می کرد توان برتری مقابل نماینده ایران را نداشت اما بنا به دلایلی که گفته شد الاهلی در بازی سه شنبه شب توانست 75 دقیقه تیم برتر بازی باشد و حتی ممکن بود بازی با نتیجه بدتری برای پرسپولیس رقم بخورد.
7- یکی از مهمترین اتفاقاتی که افتاد این است که وقتی یک مربی با این مشکل مواجه می شود که بهترین یار خط دفاعی اش یعنی سیدجلال حسینی را ندارد نباید مکمل دفاعی این بازیکن در خط هافبک را بنا به سلیقه به بازی نگیرد. به نظر من وقتی سیدجلال نبود نباید کامیابی نیا از ترکیب بیرون می رفت. به همین دلیل بود که پرسپولیس در بازی دفاعی اش با مشکل مواجه شد.
8-پرسپولیس در خط دفاعی اشکالات دیگری هم داشت. خط دفاع پرسپولیس در این بازی واقعا یک خط گسسته بود. خلیل زاده و انصاری در طول نود دقیقه همدیگر را پوشش ندادند. در تمام طول 90 دقیقه بازی شجاع حتی در یک مورد هم به سمت ماهینی و انصاری نیامد. حتی در تمام دعواهایی که شجاع خلیل زاده داشت هیچکدام دیگر از مدافعان برای حمایت از او نیامدند. این در حالی است که الاهلی سه دفاع متمرکز داشت که تا قبل از تعویض های برانکو موفق عمل کردند. بعد از ورود منشا بود که کمی به مشکل خوردند هرچند گل منشا هم از پشت هجده قدم به ثمر رسید.
چند درس از بازی با الاهلی
پرسپولیس در این بازی در پایانه خط دفاعی مشکل داشت. پایانه دفاعی به محیط دفاعی نفرات آخر خط دفاع گفته می شود. مثلا در پایانه چپ دفاعی که ماهینی بازی می کرد او عملکرد خوبی نداشت و حتی روی گل اول پرسپولیس مقصر بود. در واقع یونیت های(UNIT) دفاعی پرسپولیس در سمت چپ و راست با حضور ماهینی و محرمی دچار مشکل بودند؛ به همین دلیل بود که لئوناردوی برزیلی خیلی توانست از خطوط دفاعی پرسپولیس عبور کند. یادمان نرود که بازیکنان الاهلی یک موقعیت گل دیگر هم داشتند که استفاده نکردند. در یونیت میانی ضعیف ترین بازیکن ربیع خواه بود که این بازیکن در طول نود دقیقه حتی یک بار هم از نیمه عبور نکرد. اما با آمدن کامیابی نیا یونیت میانی تقویت و نتیجه عوض شد.
اما این اتفاقات درسی به ما به عنوان مربی می دهد که نباید به خاطر لج بازی بهترین بازیکنانمان را بازی ندهیم. اگر کسی را تنبیه می کنیم باید به نفع تیم باشد و در نهایت تیم نتیجه بهتری بگیرد.
درباره تعویض های برانکو هم باید بگویم که تعویض های این مربی کمی تعریف نشده هستند. کامیابی نیا در بیست دقیقه حضورش هم در بازی دفاعی موثر بود هم شوت زد و هم روی دروازه حریف حضور داشت اما ربیع خواه هفتاد دقیقه هیچ کاری نکرد. در واقع می توانم بگویم در کل تعویض های برانکو در تمام بازی ها را درک نمی کنم. این که بازیکنی را دقیقه 89 یا 90 به میدان می فرستد. همانطور که گفتم درک نمی کنم که تعویض های برانکو بر چه اساسی انجام می شود. اگر منشا این همه خوب است چرا باید روی نیمکت بنشیند. منشا با سرعت و فیزیک عالی، فرارهای انفجاری و دریبل های درجا که برای بازی با تیم های عربی واقعا مناسب است، چرا باید در این بازی بیرون بنشیند؟