ویژه فینال لیگ قهرمانان؛
از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین
حمیدرضا صدر تحلیلگر فوتبال در یادداشتی اختصاصی فینال لیگ قهرمانان را بررسی کرده است.
به گزارش "ورزش سه" حمیدرضا صدر تحلیلگر فوتبال در یادداشتی اختصاصی فینال لیگ قهرمانان را بررسی کرده است.
رونالدو: پیروزی
لوکا مادریچ از راست نفوذ کرده و توپ را پیش از خروج از میدان سانتر کرده. رونالدو رسیده و دروازه بوفون را باز کرده. گلوله سپید بر تور نشسته و مواجش کرده. دویده و حظ وافرش از گشودن دروازه را به رخ کشیده: یک شب دیگر، یک فینال دیگر. یک گل دیگر. دروازه را باز کرده و بازی تمام شده. در دقیقه 64. او که با گل اولش آتش بازی کاردیف را آغاز کرده خودش هم آن را به پایان برده. هر بار تصور کرده اند این نبرد به او تعلق نخواهد داشت جلو آمده و آن را متعلق به خود کرده. دوباره و دوباره. نشان داده در هنر بازکردن قفل ها همان ساحری همیشگی باقی مانده. حتی در 32 سالگی.
او سه فصل اخیر را با مصدومیت ها دست و پنجه نرم کرده و زیدان می دانسته باید محافظتش می کرده. بنابراین به سیستم چرخشی روی آورده و او را فقط در چهار بازی از هفت دیدار آخر دور از خانه لیگ به میدان فرستاده. آمارها نشان داده اند شمار دریبل های کریستیانو کمتر شده اند، نشان داده اند مسافت های کمتری دویده، نشان داده اند تعداد شوت هایش کاهش پیدا کرده اند، در عین حال نشان داده اند زهردارتر شده. مثل گل اولش در فینال برابر یووه. رونالدو قدیمی با توپی که بدست می آورد وارد محوطه جریمه می شد و ضربه اش را می نواخت، ولی این جا توپ را به کارواخال داده و کمی بعد توپ را با پاس او با یک ضربه وارد دروازه کرده. مهم نیست زیاد دویده یا کم، مهم این است مثل همیشه بذر وحشت در دل حریفان پاشیده و آنها را به زانو درآورده.
تعداد گل های این فصلش طی هفت فصل اخیر کمترین بوده اند: 51 گل، 61 گل، 51 گل، 55 گل، 60 گل، 53 گل و این فصل 41 گل. ولی زمان و مکان و اهمیت چیزهای دیگری گفته اند: هت تریک برابر بایرن مونیخ در یک چهارم نهایی. هت تریک مقابل آتلتیکو مادرید در نیمه نهایی. دو گل در فینال برابر یووه. هشت گل درون دروازه سه باشگاه برتر اروپا. پنج گل درون سنگر مانوئل نویر و جی جی بوفون بهترین دروازه بانان جهان. گلی را هم که قهرمانی رئال در لیگ پس از پنج سال را تثبیت کرده هم زده. ضربه های ویرانگرش ساده تر ولی زیرکانه تر شده اند. با تسلطش بر توپ. با قرار گرفتن در مناسب ترین نقطه با باطل کردن منطق... چنان که گفته می خواهد تا چهل سالگی بازی کند.
بوفون: شکست
قرار بود "شب کاردیف"، شب او باشد، "شب جی جی". قرار بود دروازه اش به اندازه سر سوزنی باز نماند. غول 91/1 متری تورین با اراده و وقار به کاردیف رسیده بود. تا رسیدن به ولز طی دوازده دیدار سه گل خورده بود، فقط سه گل. قرار بود در کاردیف برابر شلیک های رعدآسای رئالی ها بایستد و با دست های عنکبوتی اش که طی فصل یووه را قهرمان لیگ و جام حذفی کرده بود توپ ها را به بند کشد... ولی جلوی خط دروازه اش نشسته بود و نگاه می کرد. دروازه اش دوباره باز شده بود. راه راه پوش ها سرهایش شان را تکان می دادند و او به نقطه نامعلومی خیره شده بود جی جی ناگهان پیر شده بود. ناگهان چهل سالگی را در صورتی که چروک هایش عمیق شده بودند می دیدیم.
همه حتی آنهایی که یووه را دوست نداشتند دل شان می خواست جی جی برنده باشد. امیدوار بودند جام را او بالا ببرد و نه سرجیو راموس. می خواست رکورد پائولو مالدینی را بشکند و مسن ترین بازیکن فاتح لیگ قهرمانان باشد: 39 سال و 126 روز. آخرین سال هایش را سپری می کرد و این احتمالا آخرین فینال اروپایی اش بود. دروازه بانان بندرت نماینده یک تیم می شوند ولی او نماینده یووه شده بود و برای خیلی های نماینده فوتبال ایتالیا. یکی از هجده بازیکنی که بیش از هزار بار به میدان رفته. جام جهانی را بالا برده. بارها قهرمان لیگ شده.
ولی سوت پایان را که زدند چهار بار دروازه اش فرو ریخته بود. آخرین باری که تیمی در فینال تیمی طی نود دقیقه چهار گل خورد سال 1989 بود. زمانی که دروازه بارسلونا برابر میلان تکه تکه شد. اما این بار جای تیم ایتالیایی و اسپانیایی عوض شد و دروازه جی جی ایتالیایی تکه تکه شد. جی جی که می توانست از زمین و زمان گله کند: گل اول؟ برخورد توپ به بونوچی. گل دوم؟ برخورد توپ به خدیرا. گل سوم؟ قرار گرفتن برابر رونالدو در آن فاصله نزدیک...
او طعم روزهای سخت را چشیده بود. سپری کردن روزگار در سری ب را. ولی این فینال، فینال فینال هایش بود. پیش از بازی به ترکیب بوفون - بونوچی - کیلینی - بارزاگلی می بالیدیم. ولی سه تفنگدار جلوی جی جی مثل خود یووه چهره دوگانه ای داشتند. بونوچی در نیمه اول معرکه بود، هم دفاع کرد و هم حمله و پاس بلند او به آلکس ساندرو مقدمه گل تساوی بخش شد، ولی در نیمه دوم برابر امواج مادریدی مات شد. کیلینی همه قصه دو نیمه به کلی متفاوت را تکرار کرد، در حالی که انتظارمان از جورجو بیش از اینها بود، خیلی بیشتر. بارزاگلی 39 ساله شب آرامی را سپری کرد و گاهی منگ به نظر می رسید، عقب می افتاد، آهنگش کند بود و سرانجام هم تعویض شد.
حالا جی جی طی سه سال در دو فینال اروپایی هفت گل از دو غول اسپانیا خورده: سه گل از بارسا و چهار گل از رئال. حالا در سه فینال لیگ قهرمانان سه بار زانو زده. ولی می دانیم هیچ کدام شان بازتابنده غنای کارنامه اش نیستند، نه نیستند.
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
زیدان - آلگری: نیشها را به هیچ بگیر
توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد
فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
گاسکویین 50 ساله: بدون نامهای از محبوبه بیوفا
آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!
سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو
جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه
شبی در آمستردام برخلاف جریان آب
وقتی هیولا، سرخپوستها را بلعید
بازنگری تاریخیترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352
کسی نمیگفت آفتاب در مونیخ میدرخشد
ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو
تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا
یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی
میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق
منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمیکند؟
مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟
سایه روشنهای جذابترین لیگ جهان
مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول
قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376
بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...
سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته
بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی
سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ
نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...
انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد شد
خوردن استیک با دندانهای مصنوعی
معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد
آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا
بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین
لیگ قهرمانان: ناقوسها برای که بهصدا در میآیند؟
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟