شبی که الهلال ما را شرمنده کرد!
پرسپولیس با بردن الوحده به مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان صعود کرد و البته این صعود را مدیون پیروزی الهلال مقابل الریان است.
به گزارش "ورزش سه"، الهلال تبانی نکرد! ظاهرا این اتفاق چنان غیرمنتظره بوده که تعحب همگان را برانگیخته است. بدبینی ذاتی ایرانیان به تیمهای عربی باعث شده بود اینقدر تبانی الهلال و الریان بدیهی پنداشته شود که حتی گزارشگر تلویزیون نیز به محض پیش افتادن الریان، حرف از تبانی بزند. آن هم در حالی که بازی آن دو تیم را نمیدید و تنها بر اساس نتیجه بازی و انگاره های ذهنی خود قضاوت میکرد.
این اولین بار نیست که تبانی نکردن تیمهای عربی برای حذف نمایندگان ایرانی موجب تعجب شده است. دو سال پیش در بازیهای غرب آسیا، بازی پاک و جوانمردانه بحرین باعث شد تا تیم امید ایران از آن بازیها حذف نشود. این قضاوت منفی نسبت به تیمهای عربی در حالی است که در مرحله اول مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ بحرینیها نتیجه تساوی دو-دو ایران و قطر را مشکوک خواندند و حتی در داخل کشور برخی اعتقاد داشتند گلی که ایران در دقایق پایانی از قطر دریافت کرد عمدی و برای حذف کردن بحرین بوده است. ادعایی که البته سندیت چندانی ندارد اما نشان میدهد که بیاعتمادی بین فوتبال ایران و کشورهای عربی وجود دارد و غیر قابل انکار است.
دیروز با نتیجه بازی الهلال و الریان بار دیگر ثابت شد که فوتبال در آسیا از آن جو آماتور سابق فاصله گرفته و دیگر قرار نیست با کلیشه هایی همچون تبانی اعراب خود را گول بزنیم. جنجال و هیجانی که در بازی رفت و برگشت الهلال و الریان وجود داشت و درگیری بین بازیکنان دو تیم بسیار بیشتر از درگیریهای بازیهای پرسپولیس با سه تیم عربی همگروهش بود. وقتی میپذیریم که یک باشگاه حرفهای همچون الهلال با هزینههای میلیاردی حاضر است به خاطر حذف نماینده ایران صدرنشینی را فدا کند، یعنی بدبینیم و اهل زود قضاوت کردن. چگونه میتوان پذیرفت که تیمی چون الهلال به خاطر حذف یک تیم ایرانی حاضر است صدرنشینی گروه را فدا کند؟ یعنی در پس ذهن ما، تا این حد بیاعتمادی به تیمهای عربی نهفته است؟ یا اینکه هنوز نتوانستهایم تغییرات حرفهای در فوتبال آسیا و بخصوص کشورهای عربی را درک کرده و بپذیریم؟
سالها تیمهای عربی را متهم به ایجاد جنگ روانی میکردیم اما آخرین باری که یک تیم عربی در آزادی به مصاف تیم ملی ایران رفت، ما خود با ابزار جنگ روانی به مصاف آنها رفتیم. بحث بر سر درستی یا نادرستی این اقدام نیست بلکه بحث بر سر دیدن شباهتهای رفتاری خودمان با تیمهای عربی است. در توجه به این نکته که اینگونه نیست که ما مظهر پاکی و خوبی و آنها نماد ناپاکی، تبانی و جنگ روانی باشند. در مقیاسی بزرگتر این موضوع را میتوان به تفاوتهای نژادی مرسوم و اغلب غیرواقعی که به عنوان قاعده کلی در ذهن اکثر افراد جامعه جا گرفته است، تعمیم داد. اینکه اعراب اینگونهاند و ما آنگونه و ...
خوب است گاهی نگاهی هم به خودمان بیاندازیم و ببینیم که چقدر در اوهام خود اسیر شدهایم و تکانی به ذهن و انگارههای آن بدهیم تا یاد بگیریم همیشه با پیشفرضهای منسوخ شده تیمهای عربی را و فوتبالشان را قضاوت نکنیم. ذات ورزش و فوتبال در این است که زبانی فراتر از زبان سیاست دارد و برای همیشه در آن محصور نمیشود. ورزش زبان عمومی دنیای مدرن است. دنیایی که در آن تمایزهای نژادی و سیاسی حتی در منطقهای چون خاورمیانه نیز در حال کمرنگ شدن است.
حجت شفیعی