ایتالیایی ها مثل فرانسوی ها نیستند
امید به معجزه دوباره در نوکمپ ؟ صفر درصد!
میدانید که، معجزهها تنها یک بار رخ میدهند. بارسلونا هم از شانسش در بازی مقابل پاریسن ژرمن در نیوکمپ استفاده کرد.
به گزارش "ورزش سه"، شکست دردناک مقابل یوونتوس در تورین با نتیجه 3 بر صفر به این معنی است که آنها باید حالا دعا کنند تا بازگشتی رویایی دیگری برای آنها رخ دهد. اما ایتالیاییها مانند فرانسویها نیستند. آلگری هم امری نیست. دفاع یونتوس در نیوکمپ عاجز نخواهد بود، خط دفاعی این تیم در نیوکمپ ضعیفتر از همیشه کار نخواهد کرد. اما باید رویای بازگشت را دوباره در سر داشته باشیم. باید منتظر معجزهای باشیم که رخ دادنش تقریبا غیرممکن است.
البته وقتی میخواهم این یادداشت را بنویسم از کلمه تقریبا بارها استفاده میکنم چون بارسای واقعی همان بارسایی است که پی اس جی را 6 بر یک شکست داد. همان بارسایی که در نیمه اول بازی با سویا فوقالعاده بود. هرچند بارسای واقعی محو شده و از بین رفته است. اشتباه نکنید، صحبتم درباره تمام تداوم نداشتنهای فصل جاری نیست، بلکه درباره تحقیرهای هفتههای اخیر است. اول در بازی با مالاگا، از دست دادن لالیگا و حالا شکست مقابل یووه در تورین یا بهتر است بگوییم ناک اوت شدن در تورین.
بارسلونیسم البته به این معنی است که باید روی کمترین ذرههای امید هم حساب کرد. این بار صحبتهایی که وجود دارد درباره ایمان این تیم است نه اعتماد به نفسش. همچنین این سوال هم وجود دارد که آیا خود بارسلونا هم از یوونتوس ترسیده است؟ نباید فراموش کنید که شانس حذف شدن بارسلونا در حال حاضر بیشتر از رخ دادن معجزه و بازگشت است. همان طور که گفتم در بارسلونا باید روی کمترین امیدها هم حساب کرد، اما یک احتمال وجود دارد آن هم این است که این پایان چرخه بارسلونا و عصر این تیم باشد. البته این احتمال باید در پایان فصل بررسی شود. شروع بررسی هم باید با کادر فنی باشد، آیا بعد از این شکست باز هم اونزو بازمیگردد؟
لوئیز انریکه دوباره نقش اصلی تراژدی شکست در تورین است و به خاطر اشتباهاتش مورد انتقاد قرار گرفته است. او کاری کرد که تیمش در نیمه اول کاملا از استانداردهای خودش به دور باشد. بازی دادن به متیو بزرگترین اشتباه او در این بازی بود. مدافع فرانسوی یکی از دلایل اصلی گلزنی دیبالا بود. او هم در دفاع کارآمد نبود و هم در حمله بی تاثیر بود. سرمربی تیم با تعویض او به زمین فرستادن آندره گومس اشتباهش را قبول کرد، باعث شد تا ماسچرانو دوباره به دفاع بازگردد، با بازگشت او اما باز هم مشکل بارسا حل نشد.
این کافی نبود. اگرچه باعث بهتر شدن بازی شد، اما یووه انقدر باتجربه بود که اختلافش را حفظ کند. این تیم سازماندهی خوبی داشت، بازیکنان به بهترین شکل در جاهایی بودند که باید میبودند، به خوبی دفاع میکردند و در نهایت هم دیدید که کیلینی از ضعف ماسچرانو در مهار خودش استفاده کرد و با ضربه سر گل سوم را هم زد. پس خداحافظ لیگ قهرمانان؟ تقریبا، تقریبا، تقریبا.