پایان پیمان برادری در استقلال
رحمتی – منصوریان، مثالی برای همه فوتبال ایران
خیلی وقت پیشتر از این که مربیهای جوان فوتبال ایران در یارکشیهای معمول پی جلب نظر بزرگترهای تیم باشند، درجه یکهای این حرفه از دوستی با بازیکن بریده بودند.
به گزارش ورزش سه، در منازعه جدید استقلال که بین دو عضو اصلی تیم فوتبال در گرفته و امروز ممکن است به نتیجهای غیرقابل باور (در مقایسه با شرایط اول فصل) برسد، نکته مهم؛ مخدوش شدن مرز بین سرمربی و بازیکن است. آن جایی که سرمربی با حربه رفاقت به خیال خود کاپیتان تیم را همراه خود میکند، درحالیکه عرصه او، محل اتخاذ تصمیمهای سخت است و بنابراین یک سرمربی و یک بازیکن هرگز در موقعیت رفاقت دائمی قرار نخواهند گرفت.
در استقلال اما، معادله منصوریان – رحمتی با پیمان برادری و رفاقت قدیمی این دو به عنوان دو بازیکن استقلال با حمایت رحمتی از حضور منصوریان به عنوان سرمربی و کمک او در یارگیری برای بستن تیم امسال شکل گرفت. از منصوریان مصاحبههای زیادی در تمجید از کاپیتان تیم و نقش مهم او در تیم امسال وجود دارد، اما درست یک روز بعد از اتمام نیم فصل، سرمربی آبیها در برنامه نود، حرفهای خود را با کنایهای مستقیم به رحمتی آغاز کرد. او سپس حرفهایش در نود را با بلههای متوالی در پاسخ به سؤال فردوسی پور تمام کرد، زمانی که عادل از او پرسید: اگر رحمتی رضایتنامه بخواهد این کار را میکند؟
حالا، اگر مهدی رحمتی در صفحه شخصی کنایههای فرشته و شیطانی مینویسد و منصوریان در اقدامی عجیب پیامک دروازهبان تیمش را رسانهای میکند، دلیلی جز این ندارد که فوتبال ایران هنوز در تعریف مرزهای حرفهای وامانده است. این را میشود از رویکرد مربی خارجیهای ممتاز شاغل در فوتبال ایران دانست، آنجا که به ندرت امکان دارد، رابطه شخصی خاصی بین یکی از آنها و بازیکنهای تیمشان برقرار شود. آنها، اکثراً آموختهاند که بین سرمربی بازیکن چیزی جز یک قاعده و ارتباط کاری وجود ندارد و اگر قرار به صمیمیت و جاری کردن فضای دوستی در تیم است، راهی غیر از آن چه ما در پیش میگیریم دارد. به خاطر داشته باشید به هرحال همیشه روزی که سرمربی تصمیم به نیمکت نشین کردن هریک از بازیکنان، تنبیه یا فروش آنها داشته باشد از راه خواهد رسید پس چقدر بهتر که در آن روز، تصمیم گیری معطل نان و نمک و خاطرات مشترک نماند.
برای علیرضا منصوریان که در تمام این نیم فصل با آزمون و خطا پیش رفته، مسئله مهدی رحمتی یک تجربه بزرگ و تکرار نشدنی است. تجربهای در افشای حقیقت پوچ بودن رابطه دوستانه بازیکن – سرمربی، و این که برای اداره یک تیم مربی باید همیشه فاصله خود را با نیروی انسانی تحت امرش حفظ کند. این که عملکرد، تخصص و برنامه همیشه بالاتر از موهوماتی مثل رفاقت میایستند؛ شاخصهای فقط در فوتبال ایران و این حجم بزرگ نادانستگیهایش کار میکند و شبه مربیها را از این ستون به آن ستون میرساند.
پژمان راهبر