کد خبر : 1309043 |
15 اسفند 1394 ساعت 19:16 |
157.8K بازدید |
0
دیدگاه
روایت داور ایرانی از بیرحمی فوتبال آلمان
4 سال بعد از خودکشی بابک رفعتی
بابک رفعتی که چهار سال پیش به دلایلی دست به خودکشی زد و به همین دلیل از جامعه داوری آلمان کنار گذاشته شد، میگوید از مسئولان فوتبال آلمان کسی سراغی از او نگرفت زیرا آن خودکشی نتیجه فشارهای واردشده بر وی بود.
به گزارش "ورزش سه"، بابک رفعتی، داور مشهور ایرانی مقیم آلمان، در گفتوگوی جدیدش درباره میزان فشارهای وارده بر داوران در مسابقات فوتبال حرفهای صحبت کرد.
پول و فشار زیادی در فوتبال آلمان وجود دارد
مسئله فشار کاری و افسردگی ناشی از آن در جامعه زیاد شده است، به دلیل اینکه باید چند کار را باهم انجام داد باعث فشار مضاعف به انسان میشود و این اتفاق در فوتبال به شکل بسیار گستردهای به چشم میآید، به دلیل اینکه در فوتبال پول زیادی وجود دارد فشار زیادی بر مربیان و بازیکنان وارد میشود، این روزها میبینیم که آقای لواندوفسکی مربی اونیون برلین به دلیل افسردگی از سمت خود استعفاء میدهد، این مسئلهای است که چهار سال پیش من با آن درگیر بود.
دیگر مسائل را جدی نمیگیرم
البته این موضوعی است که احتمال دارد برای هرکسی در هر شغلی پیش بیاید. در دورهای که من به بهبودی خودم میپرداختم چیزهای جدیدی یاد گرفتم و میتوانم بگویم اکنون روی مسائلی که ممکن است انسان را مریض کند و به حال ناخوشی بیندازد دید دیگری دارم و اصلاً بهمانند قبل به آنها فکر نمیکنم.
ممکن است تا سه سال آینده فاجعه به وجود بیاید
من آرزو دارم همانطور که آلمانها از نظر ورزشی و فوتبالی در دنیا قهرمان میشود، از نظر روانشناسی و میزان فشارها بهصورت قهرمان عمل کند، نه اینکه همیشه با یکدیگر بجنگیم و یکدیگر را بزنیم و اذیت کنیم، فوتبال آلمان شرایطی دارد که باید از نظر انسانیت و روانشناسی خیلی بیشتر به مردم خود برسد در غیر این صورت فکر میکنم تا دو سه سال آینده اتفاق بدی برای این جامعه و مردم بیفتد و فاجعه به وجود بیاید.
در این 4 سال کسی از من سراغی نگرفت
به دو دلیل مسئولان فوتبال آلمان تاکنون برای این موضوع راه چارهای پیدا نکردند، یکی پول است و دیگر مقام و قدرت، این دو مسئله، چیزهایی هستند که توانایی خراب کردن مردم را دارند. من در چهار سالی که این اتفاق برایم افتاد هیچکدام از مسئولان فوتبال آلمان سراغی از من نگرفتند و اصلاً برایشان مهم نبود که چه بلایی سر من آمده است. البته اگر قرار بود مسئولان فوتبال آلمان به من زنگ بزنند و حال من را بپرسند، کارشان را از دست میدادند، آنها میدانستند که اگر به سراغ من بیایند پست و مقام و پولهایی که به دست میآورند را از دست میدهند، به همین دلیل تا امروز کسی سراغی از من نگرفت، آنها خودشان میدانستند که چقدر من را اذیت کردند.
مسئولیت خودکشی را بر عهده میگیرم
من حاضرم که بگویم اتفاقی که برای من افتاد با مسئولیت خود من بوده است، من بارها گفتهام که مسئول زندگی خودم هستم و به همین وقتی دست به آن کار زدم در ابتدا خودم را مسئول میدانم، این ما هستیم که میگذاریم به ما صدمه بزنند، من حاضرم به همه بگویم که تقصیر کسی نبوده است، ما باید یاد بگیریم که اتفاقاتی که میافتد و مسائلی که پیش میآید را با صحبت حل کنیم، البته هیچکدام از ما نمیتوانیم جامعه را عوض کنیم و چیزهایی مانند پول همهچیز را بههمریخته است.
23 سال شیرین و 2 سال تلخ در داوری داشتم
من 25 سال داور بودم و 23 سالش بسیار شیرین و زیبا بود، من از دوران قضاوت لذت بسیاری بردم و همیشه گفتهام که بهترین دوران زندگی من بوده است، البته 2 سال بسیار بر من سخت گذشت و میتوانم بگویم خیلی بود، البته تلخی کمتر به خاطر داوری و بیشتر به خاطر دو انسانی بود که بسیار به من ضربه زدند و باعث شدند روزها بهسختی برای من بگذرند.
دیگر در آلمان نمیتوانم داوری کنم
من هنوز هم عاشق داوری هستم و هنوز هم آن را پیگیری میکنم، من در آلمان دیگر نمیتوانم فعالیت کنم اما اگر در آینده بتوانم خارج از آلمان در زمینهٔ داوری و آموزش داوری فعالیت کنم باکمال میل میپذیرم چراکه داوری همه زندگی من است و من همیشه تمایل دارم در آن فعالیت کنم.
پول و فشار زیادی در فوتبال آلمان وجود دارد
مسئله فشار کاری و افسردگی ناشی از آن در جامعه زیاد شده است، به دلیل اینکه باید چند کار را باهم انجام داد باعث فشار مضاعف به انسان میشود و این اتفاق در فوتبال به شکل بسیار گستردهای به چشم میآید، به دلیل اینکه در فوتبال پول زیادی وجود دارد فشار زیادی بر مربیان و بازیکنان وارد میشود، این روزها میبینیم که آقای لواندوفسکی مربی اونیون برلین به دلیل افسردگی از سمت خود استعفاء میدهد، این مسئلهای است که چهار سال پیش من با آن درگیر بود.
دیگر مسائل را جدی نمیگیرم
البته این موضوعی است که احتمال دارد برای هرکسی در هر شغلی پیش بیاید. در دورهای که من به بهبودی خودم میپرداختم چیزهای جدیدی یاد گرفتم و میتوانم بگویم اکنون روی مسائلی که ممکن است انسان را مریض کند و به حال ناخوشی بیندازد دید دیگری دارم و اصلاً بهمانند قبل به آنها فکر نمیکنم.
ممکن است تا سه سال آینده فاجعه به وجود بیاید
من آرزو دارم همانطور که آلمانها از نظر ورزشی و فوتبالی در دنیا قهرمان میشود، از نظر روانشناسی و میزان فشارها بهصورت قهرمان عمل کند، نه اینکه همیشه با یکدیگر بجنگیم و یکدیگر را بزنیم و اذیت کنیم، فوتبال آلمان شرایطی دارد که باید از نظر انسانیت و روانشناسی خیلی بیشتر به مردم خود برسد در غیر این صورت فکر میکنم تا دو سه سال آینده اتفاق بدی برای این جامعه و مردم بیفتد و فاجعه به وجود بیاید.
در این 4 سال کسی از من سراغی نگرفت
به دو دلیل مسئولان فوتبال آلمان تاکنون برای این موضوع راه چارهای پیدا نکردند، یکی پول است و دیگر مقام و قدرت، این دو مسئله، چیزهایی هستند که توانایی خراب کردن مردم را دارند. من در چهار سالی که این اتفاق برایم افتاد هیچکدام از مسئولان فوتبال آلمان سراغی از من نگرفتند و اصلاً برایشان مهم نبود که چه بلایی سر من آمده است. البته اگر قرار بود مسئولان فوتبال آلمان به من زنگ بزنند و حال من را بپرسند، کارشان را از دست میدادند، آنها میدانستند که اگر به سراغ من بیایند پست و مقام و پولهایی که به دست میآورند را از دست میدهند، به همین دلیل تا امروز کسی سراغی از من نگرفت، آنها خودشان میدانستند که چقدر من را اذیت کردند.
مسئولیت خودکشی را بر عهده میگیرم
من حاضرم که بگویم اتفاقی که برای من افتاد با مسئولیت خود من بوده است، من بارها گفتهام که مسئول زندگی خودم هستم و به همین وقتی دست به آن کار زدم در ابتدا خودم را مسئول میدانم، این ما هستیم که میگذاریم به ما صدمه بزنند، من حاضرم به همه بگویم که تقصیر کسی نبوده است، ما باید یاد بگیریم که اتفاقاتی که میافتد و مسائلی که پیش میآید را با صحبت حل کنیم، البته هیچکدام از ما نمیتوانیم جامعه را عوض کنیم و چیزهایی مانند پول همهچیز را بههمریخته است.
23 سال شیرین و 2 سال تلخ در داوری داشتم
من 25 سال داور بودم و 23 سالش بسیار شیرین و زیبا بود، من از دوران قضاوت لذت بسیاری بردم و همیشه گفتهام که بهترین دوران زندگی من بوده است، البته 2 سال بسیار بر من سخت گذشت و میتوانم بگویم خیلی بود، البته تلخی کمتر به خاطر داوری و بیشتر به خاطر دو انسانی بود که بسیار به من ضربه زدند و باعث شدند روزها بهسختی برای من بگذرند.
دیگر در آلمان نمیتوانم داوری کنم
من هنوز هم عاشق داوری هستم و هنوز هم آن را پیگیری میکنم، من در آلمان دیگر نمیتوانم فعالیت کنم اما اگر در آینده بتوانم خارج از آلمان در زمینهٔ داوری و آموزش داوری فعالیت کنم باکمال میل میپذیرم چراکه داوری همه زندگی من است و من همیشه تمایل دارم در آن فعالیت کنم.