از پرسپولیس پیشنهاد داشتم اما به آن فکر هم نکردم
زندی: فوتبال ایران کثیف است و این را فهمیدهام
فریدون زندی، بازیکن دورگه فوتبال ایران که با لهجه شیرین فارسی اش در زمانی که تازه به تیم ملی آمده بود در دل مردم جا گرفته بود، دو روز قبل از فوتبال خداحافظی کرد تا مهمان ویژه برنامه نود باشد.
به گزارش "ورزش سه"، او با حضور در برنامه نود درباره مصدومیتش و شکستگی پایش گفت: من هیچ وقت ندیدم. یک بار خواستم ببینم اما بعد منصرف شدم. مشکل این بود که بعد از این اتفاق انگیزه داشتم برگردم اما بعد از 6 ماه دکتر گفت استخوان پایم خوب جا نیفتاد و پروسه خوب شدنم طولانی تر شد.
وی ادامه داد: این اتفاق باعث شد همان موقع تصمیم گرفتم خداحافظی کنم. خیلی سخت است تنهایی تمرین کردن اما این انگیزه را برای حضور در فوتبال داشتم.
زندی درباره پیشنهاداتش بعد از بازگشت به زمین گفت: من فقط یک آرزو داشتم و آن حضور مجدد در استقلال بود. من با آقای مظلومی و مهدی رحمتی در تماس بودم. در حرف هایی که رد و بدل شد متوجه شدم آنها بدشان نمی آید به استقلال بازگردم اما در آخر هم نفهمیدم چه کسی مانع شد و هر کس تقصیر دیگری می اندازد و حرف و حدیث درباره آن زیاد است.
وی ادامه داد: من 4 ماه با استقلال تمرین کردم. وقتی هر روز تمرین می کردم مشخص می کند که خوب هستم و فقط به بازی نیاز داشتم. آنها مستقیم به من نگفتند برای تست به کردان بیایم اما این حس را از حرف های آنها داشتم. متاسفانه بعد از حرف هایی که شد روز بعد از اینکه از آنها خواستم بعد از قرارداد به کردان بروم که کسی جوابم را نداد.
زندی درباره تعبیر خود از این اتفاقات گفت: من دقیقا نمی دانم. اما می خواستم بدون دریافت پول به این باشگاه برگردم. به آنها گفتم اگر بازی کنم پول میگیرم اما مثل اینکه این باشگاه هیچ پولی نداشت. شاید من جملاتم را اشتباه گفتم. وقتی به ایران آمدم خیلی از برخورد مردم خوشحال شدم. من هیچ وقت از آمدنم به ایران پشیمان نیستم. می دانستم فوتبال ایران خیلی کثیف است.
وی درباره اینکه چطور این حرف ها را می زند گفت: به هرحال رفتارهایی شد و چیزهایی شنیدم که به این حرف رسیده ام.
فردوسی پور از او در ادامه پرسید اگر زمان به عقب برگردد باز این تصمیم را خواهد گرفت و به ایران می آمد گفت: من آن موقع با ته قلبم این تصمیم را گرفتم و هیچ وقت از این تصمیم پشیمان نیستم.
او در ادامه در حالی که بازی های قدیمی خود را می دید به دنبال این بود که مثال جوانی کجایی را به زبان بیاورد که باز هم به اشتباه افتاد. زندی در ادامه درباره شاهپورزاده نیز گفت: او هم افتاده! که منظورش این بود که او هم افت کرده است و البته در نهایت اعلام کرد شاید به خاطر حضور در فوتبال ایران باشد که این اتفاق می افتد.
وی درباره شرایط حضورش در ایران گفت: من تنها دورگه حاضر در فوتبال ایران بودم. من نمی دانم چرا بازیکنان بعد از حضور در ایران افت می کنند. استیل آذین بزرگترین اشتباه من بود. البته با تصمیم اشتباه هم می توانیم رشد کنیم و تجربه خوبی کسب کنیم.
زندی درباره اختلاف زیرساختی بین فوتبال ایران و آلمان گفت: ما بازیکن در ایران داریم. اگر امکانات فوتبال آلمان داشتیم را نمی دانم به کجا می رسیدم. در فوتبال ایران البته پول خرج می شود اما اشتباه خرج می کنند. باید به جوانان توجه کنند و از نظر برنامه ریزی خیلی کار داریم.
زندی درباره اولین حضورش در تیم ملی و گلزنی برابر آذربایجان گفت: آقای برانکو خیلی تلاش کرد من به ایران بیایم. در کل حضورم در تیم ملی بد نبود و تلاشم را کردم. با حضور کی روش واقعیت این بود که بعد از یک سال و نیم دوباره دعوت شدم و خیلی خوشحال و باانگیزه بودم. اما از روز اول این احساس خوب را نداشتم از سمت مربی که بازیکن مهمی در تیم باشم.
وی ادامه داد: وقتی دوباره به تیم ملی برمی گردی انتظار بیشتری داری و در صحبت هایم با او چیزی در این باره نگفت. هواداران استقلال را دوست دارم و آنها بعد از مصدومیتم خیلی به من لطف داشتند.
زندی درباره پیشنهاد پرسپولیس به او نیز گفت: درخشان غیرمستقیم با من صحبت نکرد اما من فکری روی آن نکردم و دوست نداشتم به پرسپولیس برگردم. اکنون تصمیم نهایی ام را برای خداحافظی گرفته ام. من این تصمیم را دو ماه پیش گرفتم و خواستم مدتی بگذرد تا تصمیم نهایی ام را بگیرد.
وی درباره تصمیمش برای آینده نیز گفت: من می خواهم دنبال کارهای مربیگری ام باشم و البته آرزو دارم یک آکادمی خیلی فوق العاده در ایران دایر کنم. یک آکادمی مناسب و با تمام امکانات.
زندی درباره حضورش در قبرس نیز گفت: قبول ندارم سطح لیگ قبرس پایین است اما اینطور نیست. فکر می کنم در سطح لیگ های خوب است.
زندی در پایان گفت: باید تسلیتی به خانواده هادی نوروزی بگویم و خیلی ناراحت شدم. آن روزها در ایران نبودم و نتوانستم حاضر باشم. اتفاق خیلی بدی بود و برای تمام ایران. امیدوارم در آینده نزدیک شاهد لبخند روی لبان خانواده آنها باشیم.