سوت داور جان تیغ نورد را نجات داد

به گزارش "ورزش سه"، در دیدار دو تیم لیگ یکی خونه به خونه و نفت آبادان در دقیقه 85 بازی تیغ نورد و حمید مروی برای زدن ضربه سر به هوا بلند می شوند که ضربه پیشانی مروی به گیجگاه تیغ نورد برخورد می کند و او نیمه بیهوش به زمین می افتد بعد از آن مداخله کمک داور و حسن حوری مربی دروازبانهای نفت کمک می کند تا دفاع نفت آبادان از خطر مرگ نجات پیدا کند.

تیغ نورد بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت در مورد تجربه ای که داشته، می گوید: من که در جریان اتفاقی که افتاد چیزی به خاطر ندارم و هر چه که از این ماجرا متوجه شدم از طریق فیلم و عکسهایی بود که روی صفحه ورزش سه دیدم. من آخرین چیزی که به یاد دارم این است که من و مروی بلند شدیم که ضربه سر بزنیم. او از دوستان من هست و پسر خیلی خوبی هم هست.

او ادامه داد: من در فیلم دیدم که هر کس که بالای سر من می آمد حالش بد می شد و با سرتکان دادن از کنارم می گذشت. بعد آقای کمک داور بازی تلاش کرد تا سوت را در دهن من بگذارد که دندانهایم قفل نشود. ولی چون بازکردن دهان من خیلی سخت بود آقای هوری به داخل زمین آمد و دهنم را باز کرد تا داور بتواند سوت در دهانم بگذارد که دندانهایم روی هم قفل نشود. بعد هم که دیگر با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدم.

وی افزود: در بیمارستان پزشک از من پرسید که اگر حالت تهوع نداشته باشم با مسوولیت خودم می توانم از بیمارستان مرخص شوم. من امروز هم حالم بهتر است و قرار است برای سی تی اسکن و معاینه در تهران پیش پزشک بروم.

کمک داور بازی خونه به خونه و نفت سعید آل وردی روایت دیگری از این حادثه دارد. او که دوره های کمکهای اولیه و اورژانس را طی کرده و در تیم پزشکی ورزشی هم فعالیت دارد، گفت: در دقیقه 85 بازی زمانی که تیغ نورد و مروی به هوا پریدند و من دیدم که تیغ نورد با گردن و نیمه بیهوش به زمین خورد چون من از شرایط اورژانس بازیکنان با خبر هستم با خودم گفتم اگر بخواهم داور را صدا کنم زمان از دست می رود وممکن است اتفاقات نا خوشایندی بیفتد.

او ادامه داد: برای همین به سمت تیغ نورد رفتم دتدانهایش را به زحمت باز کردم و زبانش را چرخاندم تا آن زمان داور هم به ما نزدیک شد و من سوت او را گرفتم و در دهان تیغ نورد قرار دادم . البته باید بگویم آقای هوری هم خیلی کمک کرد و من اگر اسمی از او نیاورم بی معرفتی است. اما از ورزش سه هم گله دارم چون تمام این صحنه را کنار گذاشت و در پایان وقتی قندم پایین آمده بود و گوشه ای نشسته بودم را به نمایش گذاشت و حالا هر کس این عکس ها را می بیند یک برداشت دیگری می کند.