کد خبر : 1686550 | 09 خرداد 1399 ساعت 16:19 | 6K بازدید | 1 دیدگاه

یادداشت: نزول فوتبال ایران در سایه واگرایی

اگر فوتبال ورشکسته است پس چرا برای نجات آن کاری نکردید؟ تعطیلی فوتبال تنها پاک کردن صورت مسئله است.

یادداشت: نزول فوتبال ایران در سایه واگرایی

به گزارش ورزش سه ، مقوله فوتبال در دنیای امروز دیگر تنها به عنوان یک ورزش برای سلامتی جسم و روح شناخته نمی‌شود. امروزه فوتبال کاملا با صنعت، تجارت، سیاست، فرهنگ و جامعه در ارتباط است و نمی‌توان از تاثیر متقابل آنها چشم‌پوشی کرد. اما همواره برای تصمیم‌گیری در رابطه با بخش‌های مختلف فوتبال، آنچه که در درجه اول اهمیت قرار دارد، خود فوتبال است.


زمانی که برای درآمدزایی و وضعیت اسپانسرینگ فوتبال تصمیمی گرفته می‌شود و یا سیاست قصد دخالت در فوتبال را دارد و یا اینکه قرار است فرهنگی بواسطه فوتبال منتقل شود و به صورت کلی قرار است از فوتبال به منفعتی دیگر رسید، مهم‌ترین رکن غیرقابل تغییر فوتبال است و باید تصمیمات و عملکردها به گونه‌ای باشد که فوتبال و جذابیت‌های آن لطمه نخورد. اگر این ورزش دیگر جذابیت قبل را نداشته باشد و نتواند غیرقابل پیش‌بینی و رقابت‌پذیر باشد، به سرنوشت دیگر ورزش‌ها تبدیل شده و دیگر یک مقوله چندوجهی نخواهد بود و به عنوان یک صنعت شناخته نخواهد شد. در واقع دیگر فوتبالی نیست که بخواهیم به جنبه‌های دیگر آن بپردازیم.


 البته گاهی اوقات عکس این موضوع اتفاق افتاده و اهمیت فوتبال، دیگر موضوعات را تحت تاثیر خود قرار داده است. به عنوان مثال هرگاه جدایی کاتالونیا از اسپانیا قوت گرفته است، جدایی بارسلونا از لالیگا مورد بحث قرار گرفته و به مهم‌ترین موضوع متاثر از این اتفاق تبدیل شده است و یا حضور موناکو در لیگ فرانسه و سوانسی و کاردیف و دیگر تیم‌های غیرانگلیسی در لیگ جزیره نشان می‌دهد که فوتبال می‌تواند گاهی  مرزهای سیاسی را هم کنار بگذارد.


 کشورهای صاحب فوتبال سعی کرده‌اند که حین بررسی مقوله‌هایی که مرتبط با فوتبال هستند، اولویت اول را به فوتبال بدهند. حتی در ایام شیوع کرونا هم تنها موضوعی که برای برگزاری مسابقات فوتبال مهم تلقی شده است، خود فوتبال بوده و اگر تصمیمی به تعطیلی موقت و مقطعی گرفته شده، در راستای حفظ بازیکنان و عوامل این پدیده و امید به شروع در آینده‌ای نزدیک بوده و اگر دوباره از سر گرفته شده، در جهت حفظ ساختار اقتصادی آن و جلوگیری از فروپاشی همیشگی فوتبال و یا خارج شدن آن از زندگی عادی مردم بوده است. در این بین نه تنها فدراسیون‌ها و سازمان‌های فوتبالی نظیر سازمان‌های لیگ و اتحادیه‌های فوتبال در کشورهای مختلف، بلکه اتحادیه‌ها و اجتماعات مرتبط با بازیکنان، مربیان و باشگاه‌ها، به عنوان سه رکن اصلی فوتبال همواره در تلاشند که به احقاق حقوق رکن مرتبط با خود در فوتبال بپردازند.


اما در فوتبال ایران گویا طرز تفکر نسبت به فوتبال توسط تمامی اهالی فوتبال، مخالف با آن چیزی است که باید باشد. بحران کرونا هم بیشتر به این موضوع دامن زده و آن را عیان ساخته است. مثال، کانون مربیان که به جای آنکه به دنبال ارائه راهکاری برای از سرگیری فوتبال باشد و مسئولان بهداشتی را برای شروع فوتبال قانع کند، رای به اتمام لیگ می‌دهد.


انگار نه اینکه اگر لیگ امسال به پایان نرسد، تا پایان کرونا یا تولید واکسن، خبری از فوتبال نخواهد بود و همین مربیان از کار، بیکار می‌شوند. تیم‌داران خصوصی هم که وزیر و وکیل را تهدید کرده‌اند که اگر فوتبال شروع شود، ما نیستیم. خب اگر نیستید چرا آمدید؟ بازیکنان در چند نمای مختلف، فیلم تبلیغاتی علیه مضرات کرونا برای فوتبالیست‌ها می‌سازند اما فراموش کردند که دیده شدن فیلم آنها بواسطه همین فوتبال است. بقیه باشگاه‌های دولتی و شبه دولتی هم از ترس سقوط یا نفرت از قهرمانی رقیبی که با آن کری دارند، حاضرند تن به هر شرطی بدهند، جز ادامه لیگ فوتبال.


 گویا از یاد برده‌اند که تلاش‌های غیرفوتبالی و فلسفه‌چینی‌های دروغین برای جلوگیری از قهرمانی رقیب یا لکه‌دار کردن افتخارات به دست آمده، در مرام هواداران کری‌خوان است، نه عوامل یک تیم یا باشگاه. در فوتبال ما فراموش کرده‌اند که رقابت داخل زمین است و قرار نیست فوتبالیست و مربی و مدیر هم مثل برخی از هوادران، کری‌های زرد بخوانند و بر همان اساس هم عمل کنند.


به جای نابود کردن فوتبال سعی کنید که راهی پیدا کنید تا آن را توسعه دهید و از آن به منفعت برسید. چرا بازیکنان به دنبال ایجاد اتحادیه نمی‌روند که از همان طریق جقوق تضییع‌شده خود را پس بگیرند؟ این گزاره کاملا درست است که در این شرایط مسابقات فوتبال خطر بیشتری نسبت به چند ماه قبل برای بازیکنان دارد. اما اگر الان مسابقات برگزار نشود دیگر کی وقت آن خواهد رسید؟ مگر بازیکنان فوتبال کار دیگری بلد هستند؟ آیا حاضرند قید باقی مانده طلب خود از باشگاه‌ها را بزنند؟ این حق را باید به باشگاه‌های خصوصی داد که در این فوتبال ورشکسته بخواهند ادامه ندهند تا هزینه کمتری را متحمل شوند؟ اما چقدر دنبال همفکری و همگرایی با دیگر باشگاه‌ها رفته‌اند تا به منافع مالی بیشتر برسند تا دستشان در این بحران‌ها خالی نباشد؟ همین سران چهار باشگاهی که خواستار کناره‌گیری هستند، چند بار برای پیگیری حق پخش و حق کپی رایت و دیگر منابع مالی به وزیر ورزش نامه زدند و دیگر باشگاه‌ها را همراه خود کردند تا به منبع مالی جدیدی در فوتبال برسند؟


اگر فوتبال ورشکسته است پس چرا برای نجات آن کاری نکردید؟ تعطیلی فوتبال تنها پاک کردن صورت مسئله است. متاسفانه در این بین دیگر ریش‌سفیدی و فصل‌الخطاب بودن نهادهایی نظیر سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش هم اثر ندارد. در واقع حنای آنها دیگر رنگی ندارد. چون خود آنها هم به کرات تصمیماتی گرفته‌اند که مخالف روح فوتبال است؛ مانند ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی برای استقلال و پرسپولیس، یا اهدای سوپرجام سال گذشته به پرسپولیس به دلیل قهرمانی در لیگ و جام حذفی از ترس بروز حواشی بیشتر.


فدراسیون فوتبال هم که با عملکرد سال‌های اخیر خود مانند قرارداد بسته شده با ویلموتس و بدهی به کیروش و عدم اصلاح اساسنامه و جریمه از سوی AFC به دلیل اعطای غیرقانونی مجوز حرفه‌ای به برخی از باشگاه‌ها، دیگر اعتباری در میان اهالی فوتبال ندارد که بعد از زدن حرف آخر از سوی آن، بخواهند سکوت کنند. به قدری به این اعتبار خدشه وارد شده که حتی اخیرا انواع و اقسام تهمت‌ها را روانه فدراسیون‌نشینان می‌کنند. اگر حداقل فصل‌الخطابی در فوتبال وجود ندارد، از اهالی فوتبال انتظار می‌رود که کری‌خوانی را فقط برای زمین مسابقه نگه دارند و برای حفظ و ادامه فوتبال در این وضعیت نوسانات ارزی و شیوع کرونا و بدهی‌های سنگین باشگاه‌ها به تعامل بیشتر بپردازند و اولویت خود را حفظ فوتبال بدانند.


انتظار نداریم که تیم‌های متمول، مانند آنچه که بین بایرن‌مونیخ و دورتموند رخ داد، برای دوری از خطر ورشکستگی به باشگاه‌های ورشکسته پول قرض دهند اما حداقل انتظار داریم که کینه‌توزانه تصمیم نگیرند چرا که همه آنها وابسته به فوتبال هستند و اگر فوتبالی نباشد، قطعا آنها هم نخواهند بود. حداقل کمی از سیاسون بیاموزند که علی‌رغم طرح تمامی انتقادات و اتهامات در مناظرات نسبت به هم، بعد از آن با هم بگوبخند می‌کنند و حول یک میز تصمیم می‌گیرند. چون خوب می‌دانند که اگر جنگ داخلی راه بیاندازند، میزی وجود نخواهد داشت که برای قرار گرفتن پشت آن بخواهند رقابت کنند.
 این واگرایی هم هیچ کمکی به فوتبال نمی‌کند و تا زمانی که اهالی فوتبال به این درک نرسند اصل، حفظ و رشد این سفره است، امیدی به بقای آن نیست.
میثم مختاری

دیدگاه‌ها