کد خبر : 1460950 | 23 شهریور 1396 ساعت 08:04 | 100.6K بازدید | 0 دیدگاه

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر

از رئال کهکشانی تا رئال ضد کهکشانی

حمیدرضا صدر به دگرگونی عمیق در نگرش رئال مادرید پرداخته، به دل کندن غول های برنابئو از انگاره کهکشانی بودن.

از رئال کهکشانی تا رئال ضد کهکشانی

به گزارش "ورزش سه"، انگار همین دیروز بود که آنها از فصلی به فصل دیگر را با دلمشغولی "دسیما" سپری می کردند. انگار همین دیروز بود که آرزو می کردند نخستین باشگاهی با تعداد قهرمانی اروپایی دو رقمی شوند. ولی حالا پس از سه قهرمانی اروپا طی چهار سال، تعداد قهرمانی اروپایی شان شده از ده تا شده دوازده تا. پنج بار بیشتر از میلان در رده دوم و هفت بار بیشتر از رقیب ازلی شان، بارسلونا. مایکل کاکس با با طرح این پرسش که "دوازده قهرمانی رئال یعنی چی؟" به کالبد شکافی تغییر رویکرد سپید پوش ها پرداخته.


قهرمانی های اروپایی رئال در سه دوره متفاوت رقم خوردند. رئال شش بار طی سال های 66-1956 قهرمان شد که پنج قهرمانی پیاپی، طلایی ترین عصر باشگاه را رقم زد. سپس سی و دو سال در برهوت اروپایی سپری شد تا آنها طی سال های 2002-1998 سه بار قهرمان اروپا شوند. درست پیش از آغاز عصر کهکشانی ها. رئال در عصر کهکشانی ها قهرمان اروپا نشد تا طعنه ای بزند به ریخت و پاش ها. آنها دوباره دوازده سال را در برهوت اروپایی دیگری سپری کردند تا در 2014 جام را بالا ببرند و سپس طی دو سال پیاپی 2016 و 2017 بر بام اروپا بنشینند.


ولی حکایت سه قهرمانی رئال طی چهار سال اخیر به کلی متفاوت بوده. رئال بیشتر سال های قرن بیست و یکم را در سیطره فلورنتینو پرز سپری کرده. رئیسی با دلمشغولی کهکشانی. رئیسی شیفته نام های پرطمطراق و ستاره های پر زرق و برق. ولی رئال این دوران در بستری دیگری افتاده. در مسیری به کلی متفاوت با راه و رسم ستاره سالارانه پیشین. باورکردنی نیست، ولی "رئال کهکشانی" شده "رئال ضد کهکشانی".

 

1237867


این انگاره که ستاره ها در سه قهرمانی اروپا طی سال های اخیر رئال نقشی نداشته اند بی اساس است. کریستیانو رونالدو و گرت بیل در سال های 2009 و 2013 رکورد گران ترین انتقالات را شکستند. با این وصف نکته کلیدی سه قهرمانی رئال استفاده از بازیکنان ثابتی بوده که در این دوران کنار هم بازی کردند. چنان که هشت بازیکن در هر سه فینال لیگ قهرمانان 2014، 2016 و 2017 به میدان رفتند: دنی کارواخال، سرجیو راموس و مارسلو در دفاع، لوکا مادریچ و ایسکو در میانه میدان و گرت بیل، کریم بنزما و کریستیانو رونالدو در خط حمله. در حقیقت ترکیب دو تیم فینال 2016 و 2017 سوای مصدوم ها یکسان بود. در حالی که رئال از تابستان 2014 به بعد ستاره بزرگی را به خدمت نگرفت و مبالغ پرداخت شده برای تونی کروس، خامس رودریگز و کیلور ناواس در بازار متعارف بودند.


همه اینها رئال را مجموعه همسازی کرد. ترکیب خط حمله ثابت بود و هر سه مهاجم رئال ترکیب پیوسته ای را شکل داده بودند. بنزما سختکوش هم گل زد و هم برای نفوذهای رونالدو از جناح چپ فضای نفوذ ایجاد کرد. گرت بیل از جناح راست به جلو تاخت و حرکاتش با کارواخال همساز بودند. مردان میانی سپید پوش سال ها بود چنین روغنکاری شده یکدیگر را پیدا نمی کردند. کروس و مودریچ در چنان قابی به بهترین پاسورهای اروپا بدل شدند. په په، راموس و واران طی شش فصل متوالی در قلب دفاع ایستادند و راموس و مارسلو مدافع چپ تیم ترکیب معرکه ای را شکل دادند. همان دو نفری که یازده سال را کنار هم سپری کرده اند.


در عین حال یک تازه وارد بدل شد به کاتالیزو رئال: کاسمیرو. مرد میانی جنگجوی ایستاده برابر مدافعان که به بازیکنان تهاجمی رئال گفت دیوار بلندبالایی پشت سرشان برپا شده. کاسمیرو همان هافبک تخریبی بود که رئال با از دست دادن کلود ماکه له له در دوره اول حکومت پرز نتوانست جای خالی شده اش را پر کند. پرز در پاسخ به این که "چرا ماکه له له را فروختی و دیوید بکام را جایش آوردی؟" گفته بود "ماکه له له نه می تواند ضربه سر بزند و نه توپ را بیش از سه متر جابجا کند". ولی زیدان همان زمان در توصیف از دست دادن ماکه له له به طعنه گفته بود "چه سود یک اتومبیل را طلاکاری کنید در حالی که موتورش را از دست داده اید؟"

 

1235633


فلورنتینو پرز پنهان نمی کرد علاقه ای به هافبک های دفاعی ندارد. رافا بنیتس جان کند تا پرز را متقاعد کند کاسمیرو را به خدمت درآورد و ناکام ماند. او طی دیدار برابر بارسلونا در پاییز 2015 تلاش کرد با ترکیب کروس-مادریچ برابر کاتالان ها بجنگد و 4-0 له شد، در برنابئو، برابر بارسا بدون لیونل مسی. ولی پرز سرانجام متقاعد شد رئال بدون هافبک دفاعی کارساز به جایی نخواهد رسید، او سرانجام تسلیم شد و کاسمیرو در تیم زیدان همان مرد میانی عقب نشسته ای شد که به کروس و مادریچ اجازه جولان داد. همان هافبکی که نفوذ هم کرد و گل های حیاتی هم زد. رئال با او که ستاره نبود بدل به تیمی یکپارچه و با صلابت شد.
چه کسی هجده ماه پیش تصور می کرد زیدان به چنین توفیقی دست پیدا کند؟ زیدان که یکی از همان کهکشانی ها بود. زیدان که در آخرین بازی اش برای رئال اخراج شد، همین طور در آخرین بازی اش برای فرانسه. ولی زیدان در هیبت مربی، شبیه کارلو آنچلوتی شد: آرام، بی هیاهو، متمرکز، آنتی تز مورینیو.


زیدان وارد شد و آرام آرام راه را برای ورود جوانان گمنام باز کرد. اگر تا یک دهه پیش بارسا جوانان هیجان انگیزی را به رخ کشید، حالا رئال جوانان خوش آتیه ای را معرفی کرده. ایسکو که چهار سال پیش از مالاگا وارد شد حالا در بیست و پنج سالگی اش اوج گرفته. مارکو آسنسیو قرض داده شده به مایورکا بازگشته، در بیست و یک سالگی اش. بازگشته و هم دروازه بارسا را باز کرده و هم سنگر والنسیا را و در عین حال در ترکیب تیم ملی اسپانیا برابر ایتالیا به میدان رفته. دنی سبایوس پسر میانه میدان آمده از بتیس، بیست و یک ساله است و لوکاس واسکوئز محصول آکادمی رئال. حالا آینده تیم ملی اسپانیا را با ترکیب ایسکو، آسنسیو و سبایوس ترسیم می کنند. حاکمیت رئال در اروپا، حاکمیت بارسا در تیم ملی را پایان بخشیده... و همه اینها با دل کندن از دلمشغولی کهکشانی بودن.

 

حمیدرضا صدر

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

 نیمار: خروج از سایه مسی و رونالدو

 

پیراهن باشگاه سنگین‌تر است یا پیراهن ملی؟

 

قصه امروز: فوتبال همان آرزو است

 

ایتالیا2017: پسران جوانِ ونتورای کهنسال 

 

نه، این بار کسی برای ونگر دل نسوزاند

 

به یاد شکوه از دست رفته یک امپراتوری

 

رازگشایی معمای ویمبلی: تاتنهام- چلسی

 

ویژه از جزیره: من خسه هستم و تو ونگر

 

جام برای آسنسیو، چاقو برای والورده 

 

سرقت از رستوران ایتالیایی در لندن

 

آیا بارسلونا در حال فروپاشی است؟

 

چلسی و کونته: وحشت از سرنوشت آنچلوتی

 

نیمار - پاریس؛ عملیات گنگستری 2017

 

 نیمار: بی وفایی و پول پرستی یا فرار از سایه مسی؟ 

 

 چهل سالگی دیدار ایران - آرژانتین؛ جشنواره رئال 

 

گرت بیل: پسر سرگردان برنابئو

 

جنون خرید در فوتبال اروپا: خرج کن و فقط خرج!

 

مورینیو و یونایتد: فصل دوم، فصل پرواز؟

 

چلسی و دیگو کاستا: جنگ با خروس جنگی 

 

انتقال جنجالی بونوچی: چرا سرباز کهنه کار یووه راهی میلان شد؟

 

 خامس رودریگز: وداع طولانی و تلخ از نوع مادریدی

 

جان تری در آستون ویلا: نه نمی تونی از روی سایه‌ات بپری

 

 طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد

 

پوچتینو در لبه تاریخ و رویا

 

تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترین‌ها را از دست بده

 

سایه و روشن های یک انتقال جنجالی

 

بازگشت رونالدو به منچستر‌یونایتد: هفت پرسش

 

نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!

 

کی‌روش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب

 

وقتی عروسی به کوچه ایران رسید 

 

روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد

 

از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین

 

زیدان - آلگری: نیش‌ها را به هیچ بگیر

 

توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد

 

فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

 

گاسکویین 50 ساله: بدون نامه‌ای از محبوبه بی‌وفا

 

آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!

 

سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو

 

زیدان ماند و انریکه رفت

 

جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه

 

چلسی 2017: دویدن دنبال باد

 

شبی در آمستردام برخلاف جریان آب

 

وقتی هیولا، سرخپوست‌ها را بلعید

 

بازنگری تاریخی‌‌ترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352

 

کسی نمی‌گفت آفتاب در مونیخ می‌درخشد 

 

مسی: خرمن آتش در میعاد

 

ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو

 

تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا

 

سی ال؛ لبخند دارودسته مادریدی

 

یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی

 

میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق

 

منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمی‌کند؟

 

مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟

 

سایه روشن‌های جذاب‌ترین لیگ جهان 

 

مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول

 

قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376

 

بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...

 

سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته

 

بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی 

 

سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ

 

نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...

 

تو هم تمام شدی آقای ونگر

 

انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد‌ شد

 

خوردن استیک با دندان‌های مصنوعی

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

دیدگاه‌ها