کد خبر : 1460303 | 20 شهریور 1396 ساعت 12:05 | 120.3K بازدید | 3 دیدگاه

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر

نیمار: خروج از سایه مسی و رونالدو

حمیدرضا صدر به فصل جدید زندگی نیمار در پاریس پرداخته؛ به پرواز بلند او برای بیرون آمدنش از سایه مسی و رونالدو...

نیمار: خروج از سایه مسی و رونالدو

زندگی یک بازیکن فوتبال چنان کوتاه است که نمی توان به انتظارات طولانی دل بست. نمی توان زمان را از کف داد. نمی توان فصل های به سرعت سپری شده را بیهوده شمرد. بنابراین سفر بزرگ نیمار از همین هفته آغاز شده، از همین جا. سفری در لیگ قهرمانان با پیراهن پاری سن ژرمن... دورخیزی برای فتح قهرمانی اروپا و همین طور دورخیزی برای بنا نهادن امپراطوری خودش. دور از قلمرو لیونل مسی، دور از سیطره کریستیانو رونالدو. جایی متعلق به خودش، فقط خودش.

 

او دو سال پیش در سه گانه بارسا نقش خودش را جانانه بازی کرد. یکی از سه تفنگدار بارسا بود. در لیگ قهرمانان فصل پیش هم جادویی ظاهر شد. در دیدار در زمانی که لیونل محو شده بود، سه گل از دقیقه 88 به بعد زد و یک تنه بارسا را برابر پاری سن ژرمن در لیگ قهرمانان پس از شکست چهار گله به پیروزی رساند، پیروزی 1-6 بدون او کسب نمی شد. ستاره آن نبرد نامتعارف او بود؛ ولی احساس نکرد "مرد اول" بوده. بازی را برده بود؛ ولی قهرمان دیدار کسی نبود که بارسای این عصر را با او تعریف کرده اند: با لیونل مسی.

 

پسر ظریف شسته رفته آرایش کرده برزیلی طی چهار سال بازی در نوکمپ آبدیده شده. پسر ظریف شعبده باز اوج گرفته و بالا رفته، ولی شماره یک نشده، نه نشده. نتوانسته از سایه لیونل بدرآید، نه نتوانسته. حتی اگر مسی نوکمپ را هم ترک کند بعدی ها کماکان با او مقایسه خواهند شد. مسی ورای افسانه ها رفته و نمی توان با افسانه ها جنگید. سایه مسی چنان بلند شده که تا سال ها همه آبی اناری ها را در خود جای خواهد داد.

 

ولی مگر نمی گویند آدمی ساخته‌ی افکار خویش است و فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشید؟

 

 

1240488

 

مربی اش موریسی رامالیو در سانتوز پیش بینی کرده بود نیمار تا 2014 بهترین بازیکن جهان خواهد شد. سه سال سپری شده و زمان پرواز فرا رسیده بود. نیمار جایی رفته که کمپانی "قطر اسپورتس اینوستمنتس" پاری سن ژرمن را به چنگ آورده، شیخ تمیم بن حامد ال تهانی امیر قطر دست به جیب ایستاده، امیری با چاه ها نفتی که کشورش بیشترین درآمد ناخالص سالانه جهان را دارد و پاری سن ژرمن را تا یک چهارم لیگ قهرمانان بالا کشیده. امیری که رکورد خرید جابه جایی بازیکنان فوتبال را با نیمار دو برابر کرده، کیلیلان امپاپه را با 166 میلیون پوند از چنگ رئال درآورده و اعتنایی با قوانین بازی ملی جوانمردانه نکرده... امیری که وقتی نیمار و امباپه و همین طور کاوانی دروازه متز را گشودند، چشم ها را خیره کرده.

 

ریخت و پاش مالی پاری سن ژرمن نه فقط رئال و بارسا را مات کرد، بلکه غول های لیگ برتر انگلیس و همین طور بایرن مونیخ و یوونتوس را هم پشت سر گذاشت. ولی مگر چلسی با همین قاعده تیم باشگاه بزرگ نشد و مگر منچستر سیتی با همان دلارهای نفتی پرواز نکرد؟

 

در این دوران - خوب یا بد- جایگاه و ارزش بازیکنان را با قیمت شان تبیین می کنند، برخلاف روزگاری که تعداد جام ها و مدال ها و همین طور وفاداری معیارهای اصلی بودند. حالا نام و برند معجون دیگری ساخته. نیمار شده گران ترن بازیکن تاریخ و پاریسی ها انتقال شاهانه شان را به رخ کشیده اند. اولین بازی نیمار با پیراهن پاری سن ژرمن برابر گنگان در صد و هشتاد و سه کشور به صورت زنده پخش شد. او راهی پاریس شده. راهی جایی که می خواهد تاج سلطنت را از کریستانو رونالدو سی و دو ساله و لیونل مسی سی ساله گرفته و بر سر خودش بگذارد. نشریه اقتصادی فوربس او را یکی از صد شخصیت تاثیرگذار سال برگزیده، نیمار پیش از انتقال به پاریس هم پس از رونالدو و مسی پردرآمدترین بازیکن جهان بود و خارج از میدان فوتبال درآمد بیشتری در مقایسه با دستمزدش کسب می کرد. چنان که در هفده سالگی اش قرار داد بلندمدتی را با "نایکی"امضا کرد. در اینستاگرام هشتاد میلیون شیفته دارد، شصت میلیون در صفحه فیس بوک او را دنبال می کنند و شصت میلیون پیام های او را در توییتزر می خوانند. آن هم با جمله ها و عکس ها و حرف های زمینی. برخلاف رونالدو که عجیب و غیر منتظره ظاهر می شود و نه بسان مسی که آمیخته به بی میلی، خودی نشان می دهد. او را با کمک های مالی دائمی اش به کلیسای مسیحی می شناسند و انجام بازی های خیریه برای مستمندان. 

 

ولی همه اینها برتافته از نمایش در میدان خواهند بود. نیمار برای حفظ کیفیت جسمی اش ریکاردو رزا و رافائل مارتینی بدنسازان شخصی اش را از بارسلونا راهی پاریس کرده. همین طور مارسلا لرمی آشپز برزیلی اش را. وقتی او راهی کاتالونیا شد شصت و چهار کیلو وزن داشت و اکنون هفتاد کیلو شده بی آن که دو خصیصه ویژه اش را از دست بدهد: سرعت و چابکی اش را. دستگاه های بدنسازی در خانه اش هم بنا شده اند و تمرین کرده و تمرین. او در چنین قابی در هر چهار فصل حضورش در بارسا بیش از چهل بار به میدان رفت در حالی که طی دو فصل اول نزدیک سه ماه را با مصدومیت سپری کرد. متوسط بازی او برای بارسا 5/46 بوده، نزدیک به 51 بازی مسی و 75/48 بازی رونالدو در همان دوره.

 

1240489

 

خیلی از طرفداران بارسا از رفتن نیمار دلگیر شده اند، همین طور شیفتگان فوتبال اسپانیا، ولی نیمار فردا را برگزیده. راهی پاری سن ژرمن شده تا مرد شماره یک شود... تا پسر شماره دو ازلی باقی نماند. تیم های بزرگ ده ها "پسر خوب شماره دو" داشته اند؛ ولی نیمار بیست و پنج ساله است و در فوریه بیست و شش ساله خواهد شد. بنابراین زمان انجام یک حرکت بزرگ فرا رسیده بود، زمان دل کندن از بارسلونا، از اسپانیا. همه چیز برای پرواز بلند مهیا بود: دستمزد دو برابر شده اش، برپایی جام جهانی در پایان فصل و در کنار همه اینها شهر و رسانه ها و تیمی در خدمت او. به پای او و نه در چنگ مسی و رونالدو و لالیگا... نیمار می خواهد شماره یک باشد و انجام چنین ماموریتی در یک تیم درجه دو اروپایی در مقایسه با رئال و بارسا یا یووه و بایرن دشوار است و به نمایشی از نوع نمایش مارادونا در ناپولی نیاز دارد، ولی او ادعا کرده آماده چالش بزرگ شده، آماده جنگ بزرگ. شاید نیمار ناکام بماند، ولی مگر اثرگذاران جهان همان هایی نبوده اند که گاه و بیگاه برخلاف جریان آب شنا کرده اند؟

 

زندگی یک بازیکن فوتبال کوتاه است. اگر می توانی مرد اول شوی فرصتی برای ادامه بازی در نقش دوم نداری. بازی نیمار در نقش اول از همین هفته آغاز شده، از همین جا. از سفری در لیگ قهرمانان با پیراهن پاری سن ژرمن...

 

 

حمیدرضا صدر

 

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

پیراهن باشگاه سنگین‌تر است یا پیراهن ملی؟

 

قصه امروز: فوتبال همان آرزو است

 

ایتالیا2017: پسران جوانِ ونتورای کهنسال 

 

نه، این بار کسی برای ونگر دل نسوزاند

 

به یاد شکوه از دست رفته یک امپراتوری

 

رازگشایی معمای ویمبلی: تاتنهام- چلسی

 

ویژه از جزیره: من خسه هستم و تو ونگر

 

جام برای آسنسیو، چاقو برای والورده 

 

سرقت از رستوران ایتالیایی در لندن

 

آیا بارسلونا در حال فروپاشی است؟

 

چلسی و کونته: وحشت از سرنوشت آنچلوتی

 

نیمار - پاریس؛ عملیات گنگستری 2017

 

 نیمار: بی وفایی و پول پرستی یا فرار از سایه مسی؟ 

 

 چهل سالگی دیدار ایران - آرژانتین؛ جشنواره رئال 

 

گرت بیل: پسر سرگردان برنابئو

 

جنون خرید در فوتبال اروپا: خرج کن و فقط خرج!

 

مورینیو و یونایتد: فصل دوم، فصل پرواز؟

 

چلسی و دیگو کاستا: جنگ با خروس جنگی 

 

انتقال جنجالی بونوچی: چرا سرباز کهنه کار یووه راهی میلان شد؟

 

 خامس رودریگز: وداع طولانی و تلخ از نوع مادریدی

 

جان تری در آستون ویلا: نه نمی تونی از روی سایه‌ات بپری

 

 طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد

 

پوچتینو در لبه تاریخ و رویا

 

تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترین‌ها را از دست بده

 

سایه و روشن های یک انتقال جنجالی

 

بازگشت رونالدو به منچستر‌یونایتد: هفت پرسش

 

نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!

 

کی‌روش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب

 

وقتی عروسی به کوچه ایران رسید 

 

روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد

 

از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین

 

زیدان - آلگری: نیش‌ها را به هیچ بگیر

 

توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد

 

فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

 

گاسکویین 50 ساله: بدون نامه‌ای از محبوبه بی‌وفا

 

آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!

 

سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو

 

زیدان ماند و انریکه رفت

 

جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه

 

چلسی 2017: دویدن دنبال باد

 

شبی در آمستردام برخلاف جریان آب

 

وقتی هیولا، سرخپوست‌ها را بلعید

 

بازنگری تاریخی‌‌ترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352

 

کسی نمی‌گفت آفتاب در مونیخ می‌درخشد 

 

مسی: خرمن آتش در میعاد

 

ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو

 

تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا

 

سی ال؛ لبخند دارودسته مادریدی

 

یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی

 

میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق

 

منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمی‌کند؟

 

مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟

 

سایه روشن‌های جذاب‌ترین لیگ جهان 

 

مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول

 

قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376

 

بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...

 

سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته

 

بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی 

 

سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ

 

نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...

 

تو هم تمام شدی آقای ونگر

 

انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد‌ شد

 

خوردن استیک با دندان‌های مصنوعی

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

دیدگاه‌ها