یادداشت ویژه حمیدرضا صدر؛
خامس رودریگز: وداع طولانی و تلخ از نوع مادریدی
حمیدرضا صدر به انتقال خامس رودریگز از مادرید به مونیخ پرداخته، از فرجام تلخ پسر کلمبیایی در برنابئو...
پسر کلمبیایی راهی مونیخ شده. راهی ماورایی برای رسیدن به کارلو آنچلوتی. به همان مربی که طی اولین فصل بازی اش در رئال مادرید با آغوش باز به استقبالش آمد. پسر کلمبیایی یادش نرفته رئالی ها پس از رفتن آنچلوتی بر او چه کردند. یادش نرفته چه "خوش استقبال" بودند و چه "بد بدرقه". او یک روز آفتابی پا به برنابئو گذاشت و وقتی آن جا را ترک کرد همه جا شب شده بود.
وقتی رودریگز در 2014 از موناکو راهی رئال شد، عنوان "یکی از بهترین بازیکنان جوان در جهان" را گرفته بود. می گفتند "به Nuevo Pibe نگاه کنین، خودشه، همون پسر بچه تازه وارد". بیست و دو ساله بود و در جام جهانی 2014 ستاره های صاحب نام را مات کرده بود. همه از رونالدو، مسی، نیمار و گوتزه حرف می زدند، ولی پسر کلمبیایی پس از رونالدو برزیلی و ریوالدو در جام جهانی 2002 تنها بازیکنی شد که در همه دیدارها از اولین بازی مرحله گروهی تا یک چهارم نهایی دروازه ها را گشود. گل اولش برابر اروگوئه، که لوییز سوارز را در اختیار داشت، بهترین گل سال شد: همان مهار توپ با سینه و همان شوت سر ضرب با پای چپ. گل او برای رای دهنده ها تماشایی تر از گل باورنکردنی رابین فن پرسی در همان جام برابر اسپانیا شده بود.
پسر کلمبیایی راهی مادرید شد و چهل و پنج هزار نفر در مراسم معارفه اش سکوهای برنابئو را پر کردند. سفیر کلمبیا سخنرانی کرد و پیام رئیس جمهور کلمبیا را خواندند که گفته بود: رودریگز تاریخ فوتبال کلمبیا را تغییر داده و ملت کلمبیا پشت سرش ایستاده. آن روز پسر کلمبیایی با خنده های پسرانه اش واژه های شیرینی بر زبان آورد: "عشق"، "ستایش" و "شور". قراردادش هشتاد میلیون یورویی بود. ناگهان شده بود چهارمین بازیکن گران قیمت تاریخ فوتبال. شماره ده رئال را تنش کردند. شماره ای متعلق به فرانس پوشکاش اسطوره ای، لوئیس فیگو بزرگ و همین زین الدین زیدان افسانه ای که رودریگز می گفت بازیکن رویایی اش بوده.
آنچلوتی پسر کلمبیایی را زیر بال و پرش گرفت. پسری چند منظوره را. هم بازی ساز، هم گلزن. هم سریع، هم دریبل زن. هم شوت زن حین حرکت، هم ضربه آزاد زن. یکی از آنهایی که "گل های غیرممکن" می زد. تونی کروس بیست و پنج میلیونی همزمان با پسر کلمبیایی وارد شد ولی جایش را تنگ نکرد. آنچلوتی به ترکیب تونی کروس - لوکا مادریچ - رودریگز اعتقاد داشت. پسر کلمبیایی در 29 بازی لیگ به میدان رفت، 13 گل زد و 13 پاس گل فرستاد. جمعا 17 بار دروازه ها را باز کرد، دقیقا همان تعدادی که گرت بیل گل زد. آن روزها هوای مادرید برای رودریگز آفتابی بود و او را ستاره رئال پس از عصر کریستیانو رونالدو می خواندند.
ولی رفتن آنچلوتی در تابستان 2015 ورق ها را برگرداند. همه چیز را عوض کرد. رافا بنیتس اعتقادی به پسر کلمبیایی نداشت و مصدومیت رودریگز هم همه چیز را پیچیده تر کرد. وقتی زیدان وارد شد و به نظر رسید رودریگز به ترکیب اصلی باز خواهد گشت، ولی زیزو هم به او پشت کرد. استقبال زیدان از کاسمیرو بدین معنی بود که رئال به هافبک دفاعی تخریبی روی آورده و کروس و مادریچ هم که مردان دیگر خط میانی بودند. پس از آن رودریگز بازی های مهم را از دست داد. بدل شد به ذخیره گرت بیل در جناح راست که این نقش هم در فصل قبل بر باد رفت. او طی دیدارهای فصل پیش لیگ فقط سیزده بار در ترکیب اصلی جای گرفت و در پنج بازی، بله فقط پنج بازی نود دقیقه در میدان ماند: آن هم برابر ویارئال، گرانادا، اسپورتینگ خیخون و همین طور دو بار برابر دپورتیوو لاکرونیا.
وقتی رئال برای فینال لیگ قهرمانان راهی سن سیرو شد، رودریگز حتی روی نیمکت ذخیره ها هم جایی نداشت. زیدان هر دو مهاجم نوک ذخیره اش، گرت بیل و آلوارو موراتا را اواخر بازی راهی میدان کرد و همه یادشان رفت پسر کلمبیایی کی بوده و رئال چقدر برایش پرداخته. پس از آن بود که او جنگ رسانه ای را با زیدان و رئال آغاز کرد که چیزی جز شکست انتظارش را نمی کشید. انتقالش به بایرن هم نه تنها در مقایسه با قیمت پیشین و همین طور سنش، بیست و پنج سال، بلکه در مقایسه با قیمت های بازار هم پایین بود و حاکی از نزول جایگاه و ارزشش بود. بایرن با پرداخت سالی 2/4 میلیون پوند او را قرض گرفته و می تواند با 31 میلیون پوند صاحبش شود.
روبرت لواندوفسکی در فصل پیش 30 گل در همه رقابت ها برای بایرن زد و پس از او آرین روبن 13 بار دروازه ها را گشود، بازیکنان بعدی تیاگو و کیمیچ، 6 گل زدند. بایرن به بازیکنانی با قدرت تهاجمی نیاز دارد، خصوصا آن که دوگلاس کاستا در آستانه پیوستن به یوونتوس قرار گرفته. رودریگز می تواند در گوش راست بازی کند و با نفوذ به سوی محوطه جریمه با پای چپ قوی اش ضربه هایش را بنوازد. می تواند در گوش چپ به میدان برود، چنان که کارلو آنچلوتی در فصل سپری شده مردانش را معمولا با سیستم 3-3-4 روانه میدان کرد و وقتی در رئال بود هم از رودریگز در همین جناح بهره برد. آرین روبن سی و سه ساله شده و فرانک ریبری سی و چهار ساله و رودریگز می تواند جای آنها را هم بگیرد. ولی آیا کارلو می تواند پسر کلمبیایی را "بازتعریف" کند؟
انتقال رودریگز از مادرید به مونیخ ظاهرا برای همه گزینه برد- برد شده. چه رئال که می خواسته از شر پسر کلمبیایی خلاص شود، چه بایرن که نیازمند تزریق خون تهاجمی بوده و چه پسر کلمبیایی که پا به ویترین بزرگی برای به رخ کشیدن قابلیت هایش گذاشته.
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
جان تری در آستون ویلا: نه نمی تونی از روی سایهات بپری
طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد
تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترینها را از دست بده
سایه و روشن های یک انتقال جنجالی
بازگشت رونالدو به منچستریونایتد: هفت پرسش
نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!
کیروش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب
روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد
از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین
زیدان - آلگری: نیشها را به هیچ بگیر
توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد
فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
گاسکویین 50 ساله: بدون نامهای از محبوبه بیوفا
آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!
سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو
جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه
شبی در آمستردام برخلاف جریان آب
وقتی هیولا، سرخپوستها را بلعید
بازنگری تاریخیترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352
کسی نمیگفت آفتاب در مونیخ میدرخشد
ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو
تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا
یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی
میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق
منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمیکند؟
مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟
سایه روشنهای جذابترین لیگ جهان
مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول
قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376
بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...
سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته
بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی
سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ
نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...
انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد شد
خوردن استیک با دندانهای مصنوعی
معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد
آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا
بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین
لیگ قهرمانان: ناقوسها برای که بهصدا در میآیند؟
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟