تیم ملی لژیونر می خواهد
نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!
حمیدرضا صدر نگاهی انداخته به مقاله تند اکونومیست در باره پیروزی ایران و فوتبال آسیا...
به گزارش "ورزش سه"، در شماره چهارده ژوئن 2017 نشریه اکونومیست مطلبی با عنوان "چگونه شرق سقوط کرد: توفیق ایران بازتابنده سقوط فوتبال آسیا است؟" آمده. در این مقاله صعود مقتدرانه ایران از زاویه دیگری زیر ذره بین رفته و این چشم انداز را شکل داده که فوتبال آسیا به این زودی ها به جایی نخواهد رسید و حضور در جام جهانی هم دردی را دوا نخواهد کرد. جانمایه مقاله اکونومیست به قرار زیر است.
آن لحظه، پایانی بود بر سپری کردن یک روند بی عیب. سوت پایان که به صدا درآمد ایران 0-2 ازبکستان را شکست داده بود. آن هم با یک رکورد: شانزده بازی بی شکست با سی و چهار گل زده و سه گل خورده و راهیابی به جام جهانی 2018 در روسیه. آنها پس از برزیل دومین کشوری بودند که جواز سفر به روسیه را دریافت کردند. شصت هزار تماشاگر روی سکوهای استادیومی که مثل نوکمپ صد هزار نفره است نشسته بودند. آن هم در دیداری پس از حمله به مجلس ایران که تحت حفاظت امنیتی شدید برگزار شد.
چینی ها با حسرت به توفیق ایران نگاه می کردند. با رشک. لیگ چین با هزینه فراوان استعدادهای خارجی پرشماری به خدمت درآورده ولی تیم ملی چین در انتهای جدول رقابت های مقدماتی بسر می برد و حتی برابر سوریه جنگ زده هم به تساوی قناعت کرد. در حالی که ایران در همان گروه آن بالا نشسته و صعود کرده.
تیم ملی ایران راهی جام جهانی شده. در حالی که درآمد سرانه ملی ایرانی های کمتر از نصف استرالیایی ها و کره ای ها و ژاپنی ها است. جمعیت ایران 80 میلیونی از ژاپن 127 میلیونی کمتر است و برابر چین 38/1 میلیاردی اندک بشمار می رود. حتی وقتی پای ورزش پیش می آید ایرانی ها را با کشتی و وزنه برداری می شناسند و نه فوتبال.در کنار همه اینها لیگ فوتبال ایران بسیار ضعیف است و در آسیا در رتبه هفتم نشسته و همه پولش را صرف پرداخت دستمزد بازیکنان می کند و باشگاه هایش بسیار فقیر هستند.
فوتبال آسیا و حتی اقیانوسیه در یک قاب کلی تر نزول چشمگیری کرده. وقتی استرالیا راهی جام جهانی 2006 شد هجده بازیکن در نقاط مختلف جهان داشت و حالا فقط هفت ملی پوش استرالیایی لژیونر هستند. آن زمان ایران هفت لژیونر داشت و حالا یکی دوتا، چین دو بازیکن داشت و حالا هیچی. ایران روزگاری بسیاری از بازیکنانش را روانه بهترین لیگ های اروپا می کرد. مهدی مهدوی کیا در هامبورگ و اینتراخت فرانکفورت بازی کرد، کریم باقری در آرمنیا بیله فلد، علیرضا منصوریان در سنت پائولی، علی دایی در بایرن مونیخ، خداداد عزیزی در کلن، مهدی پاشا زاده در راپید وین، مهرداد میناوند در اشتروم گروتس... شاید تا ده سال قبل اکثر ملی پوش های ایرانی کم و بیش می توانستند به پنج لیگ برتر اروپا نزدیک شوند، ولی لیگ ایران اکنون بازیکنی را به لیگ های بزرگ اروپایی معرفی نکرده. اشکان دژاگه شاخص ترین ستاره کنونی تیم ملی ایران، سی ساله شده و اگر از فوتبالی های دوآتشه ایران بپرسید هم اعتراف می کنند این تیم بازیکنی در کلاس جهانی ندارد.
نمایش نمایندگان آسیایی در جام جهانی 2014 بسیار نومید کننده بود. همه شان در گروه های شان آخر شدند، هم ایران، هم ژاپن و هم کره جنوبی. ایران پایین تر از آرژانتین، نیجریه و بوسنی هرزگوین با یک گل زده و چهار گل خورده. ژاپن پایین تر از کلمبیا، یونان و ساحل عاج با دو گل زده و شش گل خورده. کره جنوبی پایین تر از بلژیک، الجزایر و روسیه با 3 گل زده و شش گل خورده. سهم آنها فقط سه مساوی بود، همین و نه بیشتر. در حالی که الجزایر، کاستاریکا و ایالات متحده راهی مرحله بعد شدند.
چینی ها امیدوارند تا 2050 به صف قدرت های بالای فوتبال جهان برسند. ولی پرورش استعداد آسان نیست و نمی توان با روبرو شدن با حریفانی از نوع بحرین و اردن پیشرفت کرد. عربستان ادعا می کند یکی از چهار کشور صعود کننده از آسیا به جام جهانی خواهد بود، ولی حتی یک بازیکن بزرگ برای اشاره هم ندارد و در رده پنجاه و چهارم فیفا قرار گرفته. تیم های آسیایی بندرت با حریفان بزرگی روبرو می شوند و مسابقات دوستانه گاه و بیگاه دردی را دوا نمی کند. ایران با اقتدار راهی جام جهانی شده ولی فوتبال آسیا به شدت نزول کرده.
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
کیروش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب
روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد
از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین
زیدان - آلگری: نیشها را به هیچ بگیر
توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد
فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
گاسکویین 50 ساله: بدون نامهای از محبوبه بیوفا
آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!
سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو
جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه
شبی در آمستردام برخلاف جریان آب
وقتی هیولا، سرخپوستها را بلعید
بازنگری تاریخیترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352
کسی نمیگفت آفتاب در مونیخ میدرخشد
ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو
تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا
یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی
میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق
منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمیکند؟
مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟
سایه روشنهای جذابترین لیگ جهان
مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول
قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376
بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...
سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته
بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی
سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ
نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...
انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد شد
خوردن استیک با دندانهای مصنوعی
معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد
آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا
بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین
لیگ قهرمانان: ناقوسها برای که بهصدا در میآیند؟
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟
وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروکهای عمیق