یادداشت ویژه حمیدرضا صدر؛
چلسی 2017: دویدن دنبال باد
حمیدرضا صدر به سایه روشن های قهرمانی چلسی در لیگ برتر 17-2017 پرداخته، به قهرمانی زودهنگام شان...
پاییز بود که دروازه چلسی برابر آرسنال سه بار فرو ریخت. در همان نیمه اول. آنها عقریه ساعت به دقیقه 14 نرسیده دو گل از ولکات و سانچز دریافت کرده بودند و پیش از پایان آن نیمه گل سوم را از اوزیل.
آبی پوش های بریج دو هفته پیش در آن سپتامبر آن 2-1 مغلوب لیورپول شده بودند، باز هم با دو گل نیمه اول. آرسن ونگر پس از آن پیروزی قاطعانه آرسنال برابر چلسی گفت "...نمی توانم نگویم این یکی از بهترین نمایش های مان بوده" و کونته با جمله "... تصور می کنم تیم بزرگی هستیم، منتهی روی کاغذ. باید خود را احیا کنیم" تیمش را ترسیم کرد. سیمای قهرمان همان روز شکل گرفت با همان سه گل، ولی نه در چهره آرسنال، بلکه در قامت آبی پوش های استمفورد بریج. آخر فصل که رسید، چلسی دو بازی به پایان خط قهرمان شده بود. بالاتر از همه. آن هم در نخستین فصل حضور آنتونیو کونته در انگلیس
در آن بعد از ظهری که چلسی برابر آرسنال خرد شد، برانیسلاو ایوانوویچ که بازوبند کاپیتانی را هم بسته بود مصیبت بار بازی کرد. او پس از تا دیدار مرحله سوم جام حذفی برابر پیتربورو به میدان نرفت و کمی بعد راهی زنیت شد. تدریجا بازیکنان نزول کرده اوج گرفتند: گری کاهیل، داوید لوییز و آزپیلیکوئتا در دفاع، انگولو کونته که یکی از بهترین های لیگ شد، ادن هازارد که به روزهای اوجش بازگشت و دیگو کاستا که دوباره زهر ریخت... کونته نشانه های تاکتیکی فصل پیش را هم پاک کرد. پاک کرد و به دفاع سه نفره روی آورد. پس از آن بود که چلسی به سیزده پیروزی پیاپی چنگ زد، شامل پیروزی 0-4 برابر منچستر یونایتد و 1-3 برابر منچستر سیتی، و همه پشت سر کونته قرار گرفتند و تا پایان فصل دنبالش دویدند: کلوپ، ونگر، مورینیو و گواردیولا... دویدند و هرگز به او نرسیدند. حتی شکست برابر تاتنهام، پالاس و یونایتد هم فاصله عمیق شده را پر نکرد. حریفان دنبال باد می دویدند.
پرده آخر را چه کسی بازی کرد و چگونه؟
میچی باتشوایی اولین خرید کونته بود، خرید 33 میلیونی که زیر سئوال رفته بود. باتشوایی در اولین بازی های چلسی دروازه واتفورد را گشود و پس از آن گلی نزد. گلی نزد و نقش حاشیه ای پیدا کرد، نقش بازیکن ذخیره معمولا خنثی را... گل دوم او برابر وست بروم به ثمر رسید. گلی به عنوان مهر قهرمانی. آبی پوش های هیجان زده به دروازه قفل شده بن فاستر می کوبیدند، دیگو کاستا نزول کرده بود، ادن هازارد سرگردان بود، پدرو جان می کند و سسک فابرگاس پرسه می زد. دقیقه 75 فرا رسید و کونته قریحه اش را عیان ساخت. باتشوایی حاشیه نشین جای پدرو را گرفت و ویلیان جای هازارد را. پیش از این یک بلژیکی دیگر چلسی، ادان هازارد، در فصل 15-2014 برابر کریستال پالاس (قهرمانی چلسی) و در 16-2015 برابر تاتنهام (که لستر سیتی را قهرمان کرد) با گل هایش مهر قهرمانی لیگ را زده بود و این بار نوبت باتشوایی، بلژیکی تیره پوست چلسی رسیده بود.گلی در دقیقه 82. گلی برای قهرمانی چلسی
باتشوایی گل 76 آبی های بریج در لیگ بود و پیروزی برابر وست بروم بیست و هشتمین پیروزی شان در لیگ بود. فقط دو تیم در تاریخ لیگ برتر، چلسی در 2005-2004 و 2006-2005، بیش از این در یک فصل پیروز شده اند. مردان کونته می توانند با پیروزی 29 طی دو دیدار رکورد جدیدی ثبت کنند.
چلسی فصل پیش بدترین دورانش را در عصر رومن آبراموویچ سپری کرده بود: رتبه دهم در لیگ. بازگشت آنها به خط اول با چنین کیفیت والایی ستایش آمیز بود. اکنون چلسی طی چهارده سال در عصر آبراموویچ یک بار قهرمان اروپا شده و پنج بار قهرمان لیگ. حالا آنها با پنج قهرمانی، پس از منچستر یونایتد با سیزده بار قهرمانی لیگ برتر آن بالا ایستاده اند.
بهترین تیم های تاریخ لیگ برتر کدام ها بوده اند؟
از منچستر یونایتد 99-1998 و 2008-2007، آرسنال 2002-2001 و 2004-2003، چلسی 2005-2004 و 2006-2005 به عنوان بهترین تیم های تاریخ لیگ برتر یاد می کنند، حقیقت این است نمی توان چلسی 17-2016 به رهبری کونته در فصل جاری را کنار آنها قرار نداد، می توان؟
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
شبی در آمستردام برخلاف جریان آب
وقتی هیولا، سرخپوستها را بلعید
بازنگری تاریخیترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352
کسی نمیگفت آفتاب در مونیخ میدرخشد
ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو
تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا
یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی
میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق
منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمیکند؟
مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟
سایه روشنهای جذابترین لیگ جهان
مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول
قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376
بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...
سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته
بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی
سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ
نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...
انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد شد
خوردن استیک با دندانهای مصنوعی
معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد
آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا
بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین
لیگ قهرمانان: ناقوسها برای که بهصدا در میآیند؟
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟